تمدن تلاش برای آفریدن جامعهای است که کل بشریت بتواند با همنوایی در کنار یکدیگر و به منزله اعضای یک خانواده کامل و جامع در درون آن زندگی کند.
بررسی جوامع و تمدنها از شکلگیری تا زوال نشان میدهد که جوامع در درون خود مدام در حال تغییر و دگرگونی هستند و پویایی جامعه با این دگرگونیها به منصه ظهور میرسد. بدیهی است در این فرآیندها مشکلاتی پدید میآید که گاهی به زوال ملتها میانجامد. در طول تاریخ تمدنهای متعددی خلق شده اما دوام چندانی نداشتهاند و بر اساس تعالیم قرآنی تا مردم باورها و ارزشهای خود را تغییر ندهند، تحولی نیز اتفاق نمیافتد. سئوال اینجاست که تحولات در جوامع بر چه اساسی استوار است یا سیر تاریخی تمدنها چگونه است؟
تمدن چیست؟
ابن خلدون تمدن را حالت اجتماعی میداند و معتقد است که تمدن حاصل نبوغ اقلیت مبتکر و نوآور است.
در حقیقت تمدن تلاش برای آفریدن جامعهای است که کل بشریت بتواند با همنوایی در کنار یکدیگر و به منزله اعضای یک خانواده کامل و جامع در درون آن زندگی کند.
ویل دورانت می گوید: تمدن عبارت است از خلاقیت فرهنگی که خود در نتیجه وجود نظم اجتماعی و حکومت قانون و رفاه نسبی، امکان وجود مییابد. البته تمدن با فرهنگ متفاوت است، تمدن بیشتر جنبههای مادی دستاورد بشر است ولی فرهنگ جنبههای معنوی و روحی جوامع را مورد نظر قرار میدهند.
عناصر تمدن عبارتند از:
1- کار
2- حکومت
3- اخلاق
4- دین
5- علم
6- فلسفه
7- ادب
8- هنر
جامعه چیست؟
به گروهی از مردم که در یک قلمرو جغرافیایی مشخص زندگی میکنند و فرهنگ مشترکی دارند و برای رسیدن به سعادت تلاش میکنند جوامع میگویند. ملت نیز به گروهی همعقیده و هممرام از لحاظ مادی و معنوی اتلاق میشود. مهمترین عامل تشکیلدهنده اجتماع (عصبیت) است زیرا مردم را به هم متصل میکند و آنان را برای تعاون و همکاری آماده میسازد.
ابن خلدون معتقد است که: هرجامعهای در سیر تاریخی خود از 5 مرحله خواهد گذشت.
1) تهاجم و پیروزی
2) استبداد و خودکامگی
3) تجملگرایی
4) خرسندی
5) انحطاط
علت انحطاط جوامع متمدن چیست؟
1) نازپروری و تن آسایی عوامل حکومتی و نظامی و برجستگان سیاسی
2) سست شدن عصبیت در جامعه
3) از بین رفتن فضایل اخلاقی در جامعه
4) سست شدن عقاید دینی و مذهبی
5) شیوع ظلم و ستمگری در جامعه
6) سلطان تاجر و خسیس
7) از بین رفتن قوه خلاقیت اقلیت خلاق جامعه
8) عکس العمل اکثریت افراد علیه اقلیت حاکم و عدم همکاری با ایشان
9) فقدان وحدت و همبستگی اجتماعی در مجموع پیکر جامعه.
عوامل تعالی وترقی تمدنها:
- وجود تقوی و ایمان و اعتقاد در افراد جامعه
- رعایت حقوق مستضعفان
- وجود رهبری و حاکم صالح
- وحدت و اتفاق درونی
- وجود قانون و رعایت آن
- لتزام همگانی به امر به معروف و نهی از منکر
- پرورش ارزشهای اخلاقی نیکو
- وجود قانون و رعایت آن
ترقی و تنزل هر ملتی به موارد زیر وابسته است:
1) نژاد-صفات و سجایای والدین به اولاد منتقل میشود
2) شیر- دایه مهم است – درختی که تلخ باشد اگر از جوی بهشت هم آبش دهی، بازهم ثمرش تلخ خواهد بود.
3) میهن- ۸موقعیت جغرافیایی و آب و هوا و گرمی و سردی محیط – جنگلنشینان و کوهنشینان و...در اخلاق و رفتار موثر است.
بزانن خودای حکیم و وهاب
دای مهرزاندووه دنیا به ئەسباب
دنیای بهش بهش کرد به چەند تەقسیمێ
به ههر قسمێکی ئهڵێن ئیقلیمێ
له ههر ئیقلیمێ داینا میللەتێ
بو ههر میللهتێ یهک تهبیعهتێ
4) خانواده: هر پدر و مادری دوست دارد اولادش را مطابق خواستهاش تربیت نماید.
5) مکتب: دبستان و مدرسه و محل تعلیم و تربیت بسیار اساسی است. والدین، عزیزترین فرد و جگر گوشه خویش را به معلم میسپارند. فرشته را به مکتب میسپارند، دیوصفتی را تحویل میگیرند.
6) حاکم و حکومت: الناس علی دین ملوکهم- مردم تابع حاکمان خود هستند. حاکم در سرنوشت مردم موثر است.
7) آیین و دین یا کیش: در هر شهر و دیاری دین و آئیینی متفاوت وجود دارد و باهم فرق دارند. عامل موثر در این مورد(قانون) است. اگر قانون خوب اجرا شود باعث ترقی است و گرنه تنزل ملت را در بردارد.
8) روحانیت- زمامداری دیانت مهم است. تا پایان حکومت خلفای راشدین(علیهمالسلام) روحانیت و زمامدار یکی بوده است بعد از خلافت آنان تفکیک شد و جامعه رو به ضعف نهاد. پیشوایان دینی خیلی در جامعه تاثیر دارند. پیشوای خوب نعمت و اما پیشوای فاسد نقمت است. مردم در زمان زمادار فاسد زبانشان تیز میگردد. (اذا ئییس الانسان، طاله لسانه)
وقت هزیمت چو نماند گریز
دست بگیرد سر شمشیر تیز
حاکم مطلوب دشنام مردمش را نجات خود می پندارد. چنانکه حضرت علی(ع) میفرماید:
فسبونی فانه لی زکاه و لکم نجات یعنی بدگویی را هنگام اجبار دشمن اجازه میدهم زیرا باعث بلندی درجات من و نجات شماست.
عوامل سقوط تمدنها:
- انحراف از مسیر حق طوری که امیدی به بازگشت جامعه وجود نداشته باشد. قوم نوح به دلیل فاصله طبقاتی، قوم ثمود و مدین به دلیل انحراف اقتصادی، فساد بر روی زمین، احتکار؛ کمفروشی، خصوصی کردن ثروتهای عمومی، قوم عاد به دلیل زیادهروی در شهوات و انحرافهای جنسی و ملت فرعون به دلیل ظلم و ستم و برتریطلبی، و قوم بنی اسرائیل بر اثر انحراف از راه حق و فسق و فجور به هلاکت رسیدند. (تکذیب پیامبران و نافرمانی از اوامر الهی)
بیماریهای مادی و معنوی ما و راه درمان آن
- وجود یاس و ناامیدی در ما- امیدواری به رحمت و فیض خدا- آینده از آن اسلام است-هو الذی ارسل رسوله...
- زوال صدق و راستی در حیات اجتماعی و سیاسی
- علاقه به عداوت و دشمنی
- ناآگاهی از ارتباطات نورانی اهل ایمان با یکدیگر
- وجود استبداد(شته و آفات)
- تلاش برای منفعت شخصی نه عمومی
ویژگیهای جامعه اسلامی:
- جامعه اسلامی دارای تمدن باشد. یعنی تنها قانون خدا حاکم باشد و لاغیر.
- اجتماع بر اساس آئیین و عقیده باشد نه رنگ و نژاد و جنسیت و...
- ارزشهای اخلاقی حاکم باشد. تهمت و افتراء و... جایی نداشته باشد.
- اساس اجتماع بر محوریت خانواده بنا گردد
- انسان تنها مشغول وظیفه خلیفه اللهی خود باشد.
آدرس کوتاه خبر: