بگذریم از خبرهای اختلاس و رشوهخواری و چنگانداختن به ثروت و سامان عمومی که این سالها بیاعتمادی عمیقی در جان و نهاد جامعه ایجاد کرده است که جز با اعدام متخلفین التیام نمییابد.
روژان شماره 753 پنجشنبه 25 خرداد 1402
از عوامل توسعهنیافتگی کردستان بیشمار میتوان برشمرد که به درازای ۱۲ سال انتشار روژان بارها به آن پرداختیم. بلند نوشتیم؛ کوتاه نوشتیم؛ درشت نوشتیم؛ ریز نوشتیم. در قالب طنز و با کنایه نوشتیم. طعنه زدیم. انتقاد کردیم؛ فریاد زدیم و صدالبته تشویق هم در کنارش؛ اما هیچگاه مقامات مسئول نشنیدند یا شاید شنیدند و مصلحت را در سکوت دیدند. نمیخواستم این داستان ملالآور را دوباره تکرار کنم و خاطر منور مخاطبین گرانقدر را تلخ کنم.
واقعیتاش را هم بخواهید از سیستم اجرایی و نظام منفعل و تودرتوی اداری قطع امید کرده بودم و اگر نبود تشویقها و انتظارات مردم به ویژه گروهها و انجمنهای مدنی و برخی تشکلهای بخش مردمی، برای همیشه کرکره روزنامه را هم پایین میکشیدم اما گاهگاهی حرفها و رفتار معدود مدیرانی را که میبینم کورسویی از امید در دلم روشن میشود. البته مبنای قضاوت حقیر بیشتر زبان رسانهای مدیران است و کمتر افتخار نشستن پای میز منبر و وعظ حضرات را در این سالهای اخیر داشتهام.
اما آنچه مرا به نوشتن این سطور واداشت شنیدن خبرهای خوب، امیدبخش و البته از سر وظیفه دستگاه عدلیه و شخص رئیس این دستگاه در کردستان است؛ روحانی جوانی با اندامی نحیف و لاغر اما پرکار و قاطع.
مرا شماتت نکنید، از بس بدعهدی و کوتاهی در انجام وظایف محوله از سوی مدیران دیدهایم وقتی دستگاهی یا مدیری وظایفاش را انجام دهد برای ما رسانهایها پدیدهی بهاصطلاح خبری (غیر عادی) محسوب میشود؛ یعنی اتفاقی که کمتر دیده میشود!
از سال ۱۴۰۰ و در اوج اپیدمی کرونا بود که نامبره ضمن بازدید از کارخانه نساجی شینبافت سنندج موضوع رفع موانع تولید را به عنوان یک اولویت تا کنون در دستور کار قرار داده است.
این رویه همچنان ادامه دارد و آنگونه که گزارشها از این دستگاه به رسانهها میرسد تا کنون دهها کارگاه تولیدی که تعطیل شده بودند یا در آستانه ورشکستگی قرار داشتند مجددا به چرخه تولید بازگشهاند. هرچند فرصت راستیآزمایی برای ما فراهم نشده ولی همینکه نگرانیها و التهابات کارگری و دغدغه صاحبان واحدهای تولیدی و اشتغال جوانان در این وانفسای گرانی و تحریم و سستی و کاهلی دستگاههای اجرایی مورد پیگیری مستمر و جدی قرار میگیرد جای خرسندی است.
تازهترین نکته از این دست خبرها دخالت برای بازگشایی بیمارستان خصوصی سیدالشهدایی سنندج است که ظاهرا بر سر اختلافات شرکا تعطیل شده بود.
نکتهی مهمتر از این دید و بازدیدهای آشکار و پنهان، ریختن آب در لانه مورچگان است؛ آنجا که جناب حسینی با شجاعت تمام خبر از بازداشت تعدادی از مدیران دستگاههای مختلف را رسانهای کردند؛ ازجمله مدیرکل سازمان استاندارد کردستان و تعدادی از مدیران متخلف شهرداری.
اصولا خبر بازداشت یا زندانی کردن افراد خوشایند این قلم یا هیچ کس نیست اما باور کنید این قضیه در باره مدیران برعکس است. یعنی مردم از بس در ادارات بهویژه بانکها و سازمانهایی چون شهرداریها اجحاف و بیعدالتی و درشتگویی و زشتخویی از کارگزاران دیدهاند که داغ دل آنها تنها با شنیدن ایندست اخبار خنک میشود. بگذریم از خبرهای اختلاس و رشوهخواری و چنگانداختن به ثروت و سامان عمومی که این سالها بیاعتمادی عمیقی در جان و نهاد جامعه ایجاد کرده است که جز با اعدام متخلفین التیام نمییابد.
دو نکته دیگر که مردم بارها میپرسند و پیگیر آن هستند یکی افزایش بیرویه قیمتها و دیگری دونرخی و چندنرخی برخی اقلام و کالاها در بازار است که امیدواریم دستگاه عدلیه از آن نیز غفلت نکند.
مردم امیدوارند این رویه همچنان ادامه یابد و مانند بسیاری از برنامههای دیگر گذر زمان موجب فراموشی آن نشود. این رویه در آشفتهبازاری که دولتها در سالهای اخیر ایجاد کردهاند میتواند الگویی برای سایر دستگاههای ناظر باشد تا اعتماد عمومی دوباره به کانون قدرت باز گردد. بدون شک تنها از این طریق است که میتوان به سلامت دستگاهها و نیز توسعه استان و نهایتا ثبات جامعه امیدوار بود.
و اما اینکه چرا سایر مدیران چنین رویهای را وجهه همت خویش قرار نمیدهند شاید به سیستم جسمانی آنها بر گردد. معمولا بین چالاکی و فربگی یک نسبت معکوس وجود دارد. افرادی که بیش از حد سنگین و فربه هستند معمولا چالاک نیستند. به نظر میرسد دولت و نظام اجرایی بیش از حد دچار فربگی شده است بهگونهای که قدرت مانور برای انجام وظایف محوله از آن سلب شده است. آقای رئیس؛ لطفا همچنان لاغر بمانید.
نویسنده: سلیمان اللهمرادی
آدرس کوتاه خبر: