به بهانه سالمرگ (فاطمه خان گهڵواخی) ملقب به فاته ڕهش بهمن 1299ه.خورشیدی
برگی از تاریخ کردستان ایل گهڵواخی ـ خاندان قمری
در جریان مبارزه با قشون روس به دیواندره و سقز همراه با سنجر خان به مبارزه بر میخیزد. در روستاهای زاغه، غیبی سور دره سفته و در ارتفاعات کوه شیخ شرف نیروهای دشمن را زمینگیر میکند
دریای متلاطم زندگی که با ابعاد مختلف خود ما را در برگرفته است، از رودهای خروشان و جویهای جوشان و قطرات ریزی به وجود آمده که بدون تردید نیاکان ما، سازندگان این جریانها و سرچشمهی این حرکتها بوده و هستند.
اگر در محل زندگی، اندیشه را به تماشا بنشینیم و از سر دقت و تامل به گوشه و کنار آن روی نهیم، در هر منطقهای از شهر و دیارمان، گذشتگان خردمندی را مشاهده میکنیم و از هر گوشه و بازارش داستان زندگی این چهرههای درخشان را میشنویم که در هر حرکات و سکناتی از آنان درسی میآموزیم و نسیم عطرآگین انفاس قدسی این سرافرازان تاریخ را استشمام مینماییم.
بزرگان ما در سنگبنای شهر و مدنیت از هیچ کوششی دریغ نورزیدند و از تحمل هیچ رنج و المی روی بر نتافتند؛ آنان خود را مسئول دانستند تا شهر و مدنیتی را پیریزی کنند که خورشید محبت در فضای آن بتابد و نور دانش و فضیلت را بیفشانند و صلح و صفا را در هرگوشه و کناری ایجاد کنند و دشمنی و نفرت را سرکوب نمایند و مهر و وفا، جایگزین کینه و نفرت شود.
بهدرستی فاطمه خان گهڵواخی چنان شهامتی از خود علیه نیروهای غاصب کشورهای روس و انگلیس نشان داد که باید سرمشق همه کسانی باشد که برای آب و خاک و شرف و ناموس، ارزشی قائل هستند.
در اوایل حکومت رضاشاه پهلوی و به دلیل آشفتگی اوضاع نابسامان ایران و شکلگیری جنگ جهانی، روسها پایشان به منطقه باز شد و به اذیت و آزار ساکنان پرداختند. مردم علیه آنان بپا خاستند. سران طوایف و عشایر نیز در سرکوب دشمن نقش بسزایی ایفاء کردند. سنجرخان نران معروف به سردار اکرم (فوت 1299ه.ش) از بزرگانی بود که قوای دشمن را بارها به شکست کشاند و در همراه کردن دیگر سران عشایر نقش مهمی داشت. فاطمه خان گلباغی ملقب به فاته رهش نیز به یاری او شتافت و همین امر باعث شد، طوایف گلباغی منطقه دیواندره هم، در صف اول مبارزه قرار بگیرند و طایفه قمری خوشتر بدرخشند.
فاطمه خاتون ملقب به فاته رهش دختر مجید خان قمری زرینه ورمزیار، چنان شهامتی از خود نشان میدهد که وصف آن در شان چو منی نیست اما به تعبیر نیاکان، هرگاه یک انسان بزرگ را میشناسیم که در زندگی موفق زیسته است، روح او را درکالبد خویش میدمیم و با او زندگی میکنیم؛ و این دو باره ما را حیاتی دگر میبخشد.
فاطمه خان گهلواخی فرزند مجیدخان قمری زرینه دیواندره در اوایل حکومت رضاشاه پهلوی می زیسته و در جریان مبارزه با قشون روس به دیواندره و سقز همراه با سنجر خان به مبارزه بر میخیزد. در روستاهای زاغه، غیبی سور دره سفته و در ارتفاعات کوه شیخ شرف نیروهای دشمن را زمینگیر میکند که هفتهها بدون آب و نان میمانند. وی زخمی میشود اما با این وجود بستر را رها و قوای خود را ساماندهی و با دشمن تا آخرین لحظه ممکن به نبرد میپردازد.
زمستان سرد وکولاک، این شیرزن و اطرافیان را زمینگیر و پس از چند روز تلاش بیحاصل در کانی نیمه روژه و اطراف روستای زاغه، بار و بنه خویش را به سوی معبود یگانه میپیچند و...
آری برف سفید از بخت ما، روزگارمان را سیه میکند و حال و روز مردم منطقه چون نام او تیره بخت میگردد. نزدیکان وی بعد از شهادتش، به دست جلادان اعدام میگردند و آنانکه هم از دم تیغ رهایی مییابند به عراق میروند. بر اساس نوشته خاطرات بابا علی اسماعیل برزنجی و علی عبدا... شریف گولباخی در کتاب (بو تاریکستان) یکی از فرزندان فاطمه خان گهلواخی به نام حسن به شهر حلبچه میرود. استاد حسن برادر فاطمه خان فرزند مجید خان قمری از تیره قهیتوولی کاک 3پسردارد به نامهای: امین- سعید و علی). علی هم اکنون در سلیمانیه بهسر میبرد و در قید حیات است. دکتر عبدالرقیب یوسف در تاریخ 29/9/1989 با او دیدار و گفتگو داشته است.
پیشینه خانوادگی و خاستگاه فاطمه خان گهلواخی
فاطمه خان گهلواخی ملقب به (فاتهرهش)رهش صفت زنان تنومند، مرد صفت و باغیرت است. چنانچه به کسانی که خوشسیما، تنومند و خوشهیکل باشند گویند(وه سه ترپه رهشه )یعنی چون ترب سیاه میماند. فاطمه خان فرزند مجیدخان قمری از زرینه ورمزیار از تیره قیتولی کاک است.
بر اساس دستنوشته شاعر و ادیب فرزانه محمد فتاحپور از بزرگان منطقه قمری اهل روستای ابراهیمآباد، حسن کاک قمری از مردان خوش یمن و اقبال بوده که مشهور است دارای فرشته و ملائک بودهاند و به مردم به فرشته کاک سوگند یاد کردهاند.
من له گهورهکان ئاوام بیستووه
فریشته حهسهن کاک له ناوا بووه
خهڵکی بهو فریشته سوێنیان خواردووه
مدفن وی در روستای پاپل است. دیگر بزرگان این طایفه صمصام قمری، خیر و یتیمنواز بوده و اهل سخا و کرم و به عنوان حاتم زمان شهره داشته است. سرهنگ قمری ددگر اعضای این خاندان علاوه بر جنگاوری دارای حسن جمال بوده و به یوسف زمان مشهور بوده است.
له کاتی خویا جوانی وا بووه
به یۆسۆی میسر ناوی دهرچووه
اجلال السلطان دیگر بزرگ این خاندان از مبارزان سرسخت دوران رضا شاه پهلوی بوده و هرکجا میرفته همراه با 3 تهپله و با قشون و خدم و حشم بوده است. وی 5 پسر به نامهای مظفرخان، محمدعلی خان(کتک) رستم خان(کتک)، محمود خان و محمد سعیدخان (احمد کر) داشته. محمد سعیدخان مردی دیندار، اهل دانش و فضیلت، و هیچگاه خرمن بدون ادای زکات شرعی را برداشت نکرده است.
له ناو ئه مانه حهمه سهعی خان
پیاوێ دیندار بوو و پهیڕهوی قورئان
له کشت و کاڵی زۆر به حهڵالی
دهری کردووه زهکاتی ماڵی
امیر عشایر در کلکان دگر عضو این خاندان است که در تیراندازی مهارت ویژهای داشته است.
شجاع الشکر ابراهیم آباد 3 برادر به نامهای فارس خان میرزا عبدالکریم و عارف خان و 5 پسر: حسین- محمدعلی- عباس- عبدالعلی و عبدا... داشته است. حسین در حین تبعید در راه عراق فوت مینماید و محمدعلی هم در سن 18 سالگی به رحمت ایزدی میپیوندد. عباس خان ملقب به سرهنگ در سال 1385ه.ش در همدان فوت مینماید و در غربت مدفون است.
تاریف جوانچاکی جهناب عباس خان
پڕسام و ههیبهت، وهک ڕوستم دهستان
عبدالعلی خان هم در تاریخ 6/1/1371ه.ش مصادف با 21 رمضان در سن 70 سالگی در همدان فوت و میکند و جنازه وی را در بهشت محمدی سنندج به خاک سپردند.
نهترسوو چالاک عەبدوالعلی خان
سوارچاک، تیرئهنداز وهک شێری ژیان
.عبدا...خان ابراهیم آباد متولد 1300ه.ش در سن 47سالگی به رحمت حق پیوسته، انسانی نیکاندیش اهل سخا و کرم، یار مظلومان، خادم مسجد و اهل علم و دانش بوده است. براساس نقل استاد محمد صدیق شریفی فرزند مرحوم ملاصالح قاضی و وکیل دادگستری سنندج فعلی و اهل روستای ابراهیمآباد وی خدمات زیادی را به روستا داشته چنانچه با نفوذ خود، آب شرب روستا را تامین و بهداشت و آسیاب و جاده را ایجاد کرده است.
ئاغهی عهبدا...خان له برایم ئاوا
له ناو هۆز و گهل ناوی بڵاوه
ئازا و سوار چاک ههم دهس و دڵباز
یاریدهر ههژار ههم فهفیر نهواز
گهوره و سالار و به هۆش و به بیر
ههتیم پهروهر و حامی گشت فهقیر
له ههر جێگایێ که ناوی ئهبهن
خهڵکی به سۆز دل، ڕهحمهتی ئهکهن
باس عهبدا... خان قهت تهواو نابێ
زامن ئیمانی ڕسول ا... بێ (د.خ)
عبدا... خان با فاطمه خانم دختر فارس خان برادر شجاع الشکر وصلت میکند؛ در نتیجه 4 دختر و یک پسر از او بهجای مانده که هرکدام خود ستارهای درخشان هستند و پسرش به نام حمیدخان در بین سران، سر و گردنی فراز دارد و اغلب مجالس و محافل با کمک و مساعدت وی برپا میگردد.
گل رفت وگلستان شد خراب
بوی گل ز که جوییم ز گلاب.
به راستی نشان پدر را داراست. خدایش وی را محافظت نماید.
فتاح خان خسروی در حوالی سال 1359ه.ش و در سن کم فوت شدهاند.
ژینی زۆر کورت بوو، له نیوهی تهمهن
ئهو بێچوه شێره، پێچرا تۆی کهفهن
فیض ا... خان مرادی پسر صمصام قمری
جهناب فیضا... خان پیاوێ بوو سهروهر
دیندار و خواناس خهڵیفه سهنجهر
سنجر خان شهرت آقاجانی دیگر بزرگان طایفه قمری بوده و فرزندش به نام رشید بر اثر تصادف ماشین فوت میکند و در ابراهیمآباد مدفون است.
ئهو کوڕه ههڵکهوتوه، جوان چاک و شیرین
عومری تهواو بوو، به ڕوداو ماشین
احمد خان فتحی یاپل و برادر زادهاش سعید خان کاکی، علی اشرف خان عبدالهی، بایز و علی از دیگر بزرگان این تیره بودهاند.
این 3 برادر علاوه بر هنر رزم، هنر بزم هم داشتهاند و با صدای خوش همواره مجلسآرابودهاند و گورانی ریحان وزیری را خوب ادا کردهاند. طاهرخان پسر عارف خان برادر شجاع الشکر شاعر توانایی بوده است.
با بکم باسی خانانی پاپڵ
ئهحمهد خان فهتحی، به شێوه وهک کهڵ
برازای ئهحمهدخان بووه سهعیخانکاکی
ڕهحمهتی خوا له خاکی پاکی
پیاو چاک و زانا عهلی ئهشرهف خان
ئهبێ پێی بڵێن، حاتهمی زهمان
دوو برای چاکی بوو: بایز و عهلی
گیرۆده بوونه به دام ئهجهلی
عهلی و ئا بایز کهم تهمهن بوونه
ئهم سێ برایه، به ڕهحمهت چوونه
همچنین میزا آقا و آقا براخان مشهور به قبله عالم در گاوه مه گیتر بودهاند.
تفنگ چیهای طایفه قمری
محمد علی حهمه جاف در گاوه گیتر بوده قمری است اما شهرتش به جاف بوده است.
مام حهمه عهلی قهمهری بووه
بهڵام به ناو جاف ناوی دهرچوه
حاج مصطفی، حهمهخان بوه خان یا حهمه سه رووت، مام ئالیخان و مامه باوه خان، خسرو سلیمان، عهول براخاص، عهوده قارهمان و میرزا حهمه خان عموزادهاش، توفه کایهخان، مجی عهمهر، حهمه شریف چته و عبدالرحمن چته و... نیز از بزرگان طایف قمری هستند.
عهول براخاس تیره قهمهری
شهڕی کردووه به سیلاح کهمهری
چالاک و ئازا عهوده قارهمان
دوژمن له ترسی کهوته ئهلئهمان
عهوده قارهمان و میرزا حهمهخان
دوو پیاوی ئازا ههر دوو قارهمان
که تهبعید کران هۆزی گهڵواخی
ئهمانه له ئێران خو دهکهن یاخی
کوڕان گهڵواخی ئازا و هونهروهر
تۆفه کاکه خان ههم مهجی عهمهر
حهمه شریف و ئهوڕهحمان چهته
به ناو بانگ بوونه لهم مهملهکهته
دهسه سوارهکهی هۆزی گهڵواخی
چالاک، شهر ئهنگیز له ئێران یاخی
باسیان کراوه وهک نهڕه شێران
زۆریان کوشتووه له له شکر ئێران
قمریهای روستای وزیر حهمه خان و میخان پسران ماه سوحان واهچنین میرزا رحمت هستند و میرزا رحمت اهل علم و دانش بوده و موفق به دریافت خلعت شاهانه شده است.
باسی چهن کهسم با نهچی لهبیر
قهمهریهکان له گوندی وهزیر
حهمه خان و میخان کوڕ مامه سۆحان
له گوندی وهزیر ئهوانیش بران
کاک میرزا رهحمهت با عیلم و زانا
لایهحهی خوێندوه له خزمهتی شا
ناو میرزا ڕهحمهت له گوندی وهزیر
بۆ پیاو با وهفا قهت ناچی له بیر
میرزا امین روستای سرقلعه (قهلا)، مردی خوش سیما و سخی طبع و مهماننواز بوده است.
بکهم تاریفات جهناب میرزا ئهمین
به ههیکهڵ جوان به شێوه شیرین
بهناوبانگ بووه ئهو له جوانی
ههر له خۆی جوان بوو، ڕهشتی ئێرانی
باڵا وهک چنار شاڵی گرێچن
تاریفی تهواو ناکرێ بو من
قمریهای زرینه ورمزیار طایفه باوه مه تا از جمله رشید- علی حبیب و میرزا و همچنین قهرمان مرادی 5 برادر بودهاند به نامهای عوده مروهت حسین ساوه خان، حسین مام لفته و شهسهی مام خسرو، حبیب و حهمی (احمد کر) و قمریهای روستای کلکان نیز انورخان امیری فرزند حسین خان، عباس خان امیری که در سال 1386ه.ش مرحوم شدهاند و محمد خان خسروی در زرینه اوباتو زیستهاند.
تهواو نابێ تاریف قهمهریهکان
ڕهحمهتی خوا له گۆڕ ههموویان
بیان عظمت این نجیبزادگان فرصت دیگری میطلبد که امیداست درآتیه نصیب گردد و به طور کامل تاریخ شان مدون گردد.
کامل(خالد)
...........
منابع وماخذ:
یادداشتها و جزوه خطی محمد فتاحپوراز تیره قمری اهل برایم آباد دیواندره
- بهسهرهاتی فرمانروایی گه لواخیهکان، خالد بگ احمدی و حسن گوران
- بیرهوهری بو تاریکستان، چاپ دوم ، 2023علی عبدا... شهریف گهڵواخی
- خاطرات سرلشکر محمود امین به کوشش سیروان خسرو زاده، چاپ اول 1400ه.ش
- یاددشتهای شخصی ملا صدیق شریفی وکیل دادگستری و عالم و دانا و از اهالی سابق برایم آباد
آدرس کوتاه خبر: