صدیق مینایی – روزنامهنگار
جناب آقای رئیس جمهور قبل از اینکه به کردستان بیائید، بدانید
این را بدانید که توقع از نظام برخواسته از یک قیام عمومی و قواعد دینی بیشتر از سایر مدلهای حکومت است.
قدم در استانی میگذارید که مردمانش به گواهی تاریخ بنیانگذار فرهنگ، تمدن، حاکمیت یکپارچه، قانون و نظام شورائی ایران زمین بوده و تمام برگهای زرین دفاع از این دیار در برابر بیگانگان به خون دلیرمردان و شیرزنان کورد مزین است، تا جائی که بدون شک اگر چنین مردمی در میدان نبودند امروز اثری از آن باقی نمانده بود، چون صفحات تاریخ تائید مینماید که در مقاطعی تاریخی همه ساکنان این دیار فرار را بر قرار ترجیح دادند اما کوردها شهادت را بر زندگی.
اما در این تاریخ چند هزار ساله، بعد دفع حملات و نجات میهن، سهم این مردم از توزیع قدرت، ثروت و منزلت، چنان پائین بود که معنی ذاتی عدالت و شعار عدالتگستری تمام حکومتها را بی معنی ساخته است، کوردها در سخنرانیها اصیلترین ایرانیان، مرزداران دلیر، مجاهدان خاموش و فرهنگیترین ملت ایران هستند اما در عمل همواره در حاشیه قرار داشته و به رسم تشریفات، تعارفات و ملاحظات خاص، نقش و سهمی اندک گرفتهاند که نه در حد نیاز بوده و نه به اندازه وفاداری و فداکاری.
این را بدانید که توقع از نظام برخواسته از یک قیام عمومی و قواعد دینی بیشتر از سایر مدلهای حکومت است، که نگاه به مشارکت کوردها در شکلگیری قیام و همراهی فداکارانه تا رسیدن به پیروزی وجاهت حقطلبانه این توقع را به اوج میرساند.
اما این توقع به علل مختلف (که فعلا مورد اشاره قرار نمیگیرد) تحقق نیافت و رابطه کورد و حاکمیت وارد چالشهای متنوع شد اما بعد از 1 دهه این روند برعکس شده و رو به بهبود نهاد به طوری که کوردها (اعم از احزاب سیاسی، نهادهای غیر سیاسی، عامه مردم و بزرگان) برای اثبات ثبات قدم، دست به اقداماتی زدند از جمله، از یکسو احزاب سیاسی از اتحاد کامل با دشمنان نظام اسلامی دوری گزیده و از سوی دیگر نهادهای غیر سیاسی، عامه مردم و بزرگان همراه حکومت شدند به این امید که همه چالشها و اختلافات حل و فصل شود.
اعتراضات مدنی و خیابانی به پایان رسید، بخشی از جمعیت در قالب تشکلات پیشمرگان مسلمان وارد معادله نظامی حکومت شدند، کلام بزرگان ماهیت اعتراضی و انتقادی خود را به سمت ماهیت گفتمانی تغییر داد، در مقابل حکومت هم تغییرات رفتاری خود را در قالب خارج کردن افراد افراطی نظامی و قضائی از استان، انتصاب افراد میانهرو در مراجع قضائی و نظامی، باز کردن فضای فرهنگی در قالب گنجاندن برنامههای کوردی در صدا و سیما، ایجاد موسسه فرهنگی - ادبی صلاح الدین ایوبی، صدور مجوز انجمنهای فرهنگی – هنری و کاهش ممیزی کتب فرهنگی و مذهبی اصلاح کرد.
مجموع این اقدامات سبب شکل گیری امید به آینده شده و کوردها با انگیزه بیشتری وارد تعامل و همکاری با حکومت شدند که برای اثبات این ادعا اشاره میشود به حضور پر شور در انتخابات گوناگون، مراسم حکومتی، استقبال از مسئولین ارشد کشور، تحمل بسیاری از تبعیضها و نامهربانیها، که مهمترین آن استقبال از سفر رهبری در سال 1388 بود که تمام برداشتها و تحلیلهای موجود در خصوص ارتباط کورد و حاکمیت را به هم ریخت و میتوانست مقدمه وارد شدن به فصل نوینی از مناسبات باشد.
اما در 15سال اخیر به علل گوناگون که در ذیل به برخی از آنها اشاره میگردد این روابط به سمت سردی گرائیده و این روند همچنان ادامه دارد.
1: در حوزه سیاسی مطالبات کوردها عبارتند از تغییر رویکردهای حاکمیتی و بازتعریف قوانین، مناسبات و معادلات برای ایجاد بستر آشتی ملی و پایان دادن به تنشهای نظامی و اقدامات اعتراضی سیاسی و مدنی، در قالب آزادی تشکیل احزاب، آزادی بیان، انتخابات فراگیر با حضور همه جریانهای فکری، پذیرش حضور سازمانیافته کوردها در معادله قدرت و توزیع قدرت در حوزه جغرافیای نژادی، فرهنگی و عقیدتی.
2: در حوزه اقتصادی، کردستان از نگاه ایدئولوژیک به مدیریت و توسعه و رقابت رانت جویانه جناحهای سیاسی غالب رنج میبرد که موجب ظهور تبعیض در توزیع اختیارات، اعتبارات و فرصتها شده و استان را تبدیل به تابلوی تمام نمای فقر، فلاکت، فاصله طبقاتی و مشاغل کاذب و کثیف نموده است.
این را بدانید که میزان درآمد سرانه در این استان 25 درصد میانگین کشوری، رتبه استان در زمینه جمعیت تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی 31 کشور، رتبه جمعیت تحت پوشش نهادهای حمایتی استان 3 کشوری و ردیف صنعتی استان 29 کشوری میباشد و بیش از 70 درصد واحدهای صنعتی استان یا تعطیل هستند و یا با حداقل ظرفیت کار میکنند زیرا آنها با مشکل تامین سرمایه درگردش ناشی از کمبود منابع بانکی مواجه هستند و این را بدانید که مصرف منابع همه بانکهای دولتی و نیمه دولتی بسیار بیشتر از سطح قانونی است (که در مواردی به رقم 2 برابر نزدیک میشود)، بانکهای خصوصی منابع مالی استان را در بازار دلالی ارز و سکه تهران به کار میگیرند و کوچکترین نقشی در تامین منابع واحدهای اقتصادی و تولیدی استان ندارند و کسی هم تا کنون جلودارشان نبوده است. واحدهای بزرگ اقتصادی استان حسابهای بانکی خود را به تهران و سایر استانها انتقال دادهاند که سبب فرار ارقام کلان از استان شده و شنیده میشود که برای توجیه این رفتارشان یا فلسفه بافی میکنند و یا باجخواهی.
3: در حوزه فرهنگی، کوردها خواستار بازتعریف مناسبات مدیریتی با محور مشارکت سازمان یافته فرهیختگان فرهنگی در مدیریت نهادهای فرهنگی و صدا و سیما، افزایش سهم از صدور پروانه فعالیتهای رسانهای و هنری، افزایش سهم استان از بودجه و یارانهها، تغییر قوانین توزیع اختیارات، امکانات و منابع نهادهای فرهنگی، ایجاد مراکز پژوهشی فرهنگی، حمایت از پدید آورندگان آثار تخصصی در حوزه زبان، موسیقی، ادبیات و تاریخ کورد هستند.
4: در حوزه اجتماعی کوردستان با مشکلاتی مواجه است که تا 20 سال قبل هیچ آشنائی با آنها نداشته از جمله حرکت تدریجی به سمت سستی بنیاد خانواده، اعتیاد، تجرد، افسردگی، لمپنیزم، مهاجرت، اوباشیگری، زنان خیابانی، اعتیاد بانوان، گدا صفتی و خودکشی جوانان، که همگی ریشه در ضعف قوانین، مدیریت اشتباه و عدم اقدام برای جبران دارد.
این را هم بدانید که حل نکردن این موارد و عدم رسیدگی به مطالبات فاصلهها را بیشتر و شرایط را به سمت تنش میبرد و برای اثبات این ادعا اشاره میکنم به رفتارهای سیاسی 10 سال اخیر کوردها در داخل و خارج که با علاقه ایرانی و عقلانیت مبارزاتی آنها سازگار نیست اما چارهای به جز این برایشان نمانده است.
آدرس کوتاه خبر: