صدیق مینایی – روزنامهنگار
بی تفاوتی مجلس در قبال حقوق سیاسی هویتها و حاشیهنشینی نمایندگان کورد
محور فعالیت پارلمانتاریستی نمایندگان کورد مجلس تنها در نزدیک شدن به جناحهای غالب برای کسب اهداف شخصی، تعقیب منافع باندی و دوری گزیدن از پیگیری مطالبات کوردی خلاصه شده، به این علت است که تمام شاخصهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی این استانها در سراشیبی سقوط قرار گرفته است.
کورد تنها یک واژه و یا یک اسم خاص نیست بلکه معرف ماهیت نژادی و هویت فرهنگی است که هزاران سال از زندگی وی در سرزمین کوردستان و مشارکتش در شکلگیری فرهنگ و تمدن بشر میگذرد، کورد با عبور از مراحل تاریخی موفق به طی مراحل تکامل و تشکیل نظام فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی شده و قرنهاست برای حراست از این چارچوبها تلاش و مبارزه میکند.
داشتن حق مشارکت در تعیین سرنوشت در قالب سیستم حاکمیتی در صدر حقوق هر ملتی است که کورد با وصف اینکه بنیانگذار اولین حکومت یکپارچه، حاکمیت شورایی و پذیرش حق مشارکت همه هویتها و شرکا در ایران زمین بوده اما به علل مختلف که مهمترین آن برخورداری از حس انساندوستی بالا، ترجیح دادن همزیستی مسالمتآمیز بر قدرت، همواره از جنگ، خونریزی و آسیبرسانی به محیط زیست دوری کرده که برای اثبات این ادعا تاریخ خاورمیانه را حکم قرار میدهیم.
گرایش سیاسی کورد در طول تاریخ، مشارکت در تعیین سرنوشت بوده نه تحمیل گرایشات قدرت طلبانه بر سایر ملل به طوری که تاریخ گواهی میدهد که در تمام دورانها مخالف انحصارطلبی بوده، به این علت است که در تمام دورههای تاریخی ایران زمین و خاورمیانه معتبرترین هم پیمان و فداکارترین جنگاور در مقابله با رژیمهای غاصب و ستمکار بوده و بعد از پایان هر جنگ از انحصار طلبی در قدرت، کشتار اسرا و تقسیم غنایم پرهیز کرده است.
تاریخ سیاسی خاورمیانه مملو از حسن همجواری و جوانمردی کوردهاست، برای نمونه اشاره میشود به رسمیت شناختن حق مشارکت در تعیین سرنوشت، مشارکت همگانی در حکومت و توزیع عادلانه قدرت در دوران مادها، پایان دادن به حاکمیت ظالمانه آشوریان و خودداری از تحمیل قدرت بر ملل آزاد شده، مشارکت فداکارانه و بدون توقع در مبارزه ملل مجاور با حکومتهای غاصب و دفاع از حقوق انسانی آنها، نام کورد را در تاریخ دنیا به انسان دوستی، شجاعت، فداکاری و عدالت خواهی آراست.
نگاه به تاریخ ایران زمین این حقیقت را گواهی میدهد که بعد از پایان حکومت مادها و آغاز حکومت هخامنشی تا کنون کوردها پرچمدار و پیش قراول دفاع از تمامیت ارضی و عدالت در توزیع قدرت، ثروت و منزلت بوده و تمام برگهای افتخار آفرین این سرزمین را کوردها رقم زدهاند به طوری که اغراق نیست اگر ادعا شود که حفظ یکپارچگی ایران زمین در طول تاریخ بر دوش کوردها بوده است زیرا بنیان گذار فرهنگ و تمدن این دیار بوده و هیچگاه اجازه ندادند که ایران زمین به دست بیگانگان بیفتد.
اما تاریخ ایران زمین این را هم گواهی میدهد که در تمام مقطع تاریخی حاکمیت این سرزمین بعد از پایان مراحل سخت مبارزه با بیگانگان از موضع قدرت و برتری به کوردها نگریسته و حقوق سیاسی آنها در زمینه مشارکت در نظام قدرت، تقسیم ثروت و توزیع منزلت را رعایت نکرده و همواره ندای حق طلبی کوردها را با خشنترین روش ممکن پاسخ دادهاند اما حس تعلق اخلاقی و ایرانی کوردها مانع از گرایش آنها به جدائی خواهی بوده و از تمامی فرصتها برای جدایی گذشتهاند.
مشارکت سازمانیافته کوردها در نظام قدرت و مدیریت کشور برای دفاع از حقوق هویتی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی ضروریترین اقدام نظام حاکمیت برای تکمیل ماهیت دموکراتیک و افزایش سطح اعتبار اخلاقی حاکمیت میباشد که پیامد این اقدام ارتقاء سطح انسجام، اتحاد و امنیت ملی است.
بازتعریف ساختار نظام قدرت کشور برای به رسمیت شناختن حضور سازمان یافته هویتهای غیر اکثریتی (نژادها، اقوام و ایدئولوژیها) در معادله قدرت ملی و واگذاری مدیریت حوزه جغرافیایی این هویتها به خود آنها، یکی از ضرورتهای عصر حاضر است که تنها در قالب بازتعریف قوانین، تغییر رویکرد ایدئولوژیک، تشکیل احزاب، تشکلهای غیر دولتی و نهادهای مدنی محقق خواهد شد.
در حال حاضر نظام قدرت به صورت متمرکز و در اختیتار ایدئولوژی غالب قرار دارد و سایر هویتها یا در حاشیه هستند و یا حضوری غیر سازمان یافته دارند که باید این حضور حالت سازمان یافته (در قالب احزاب و تشکلها) پیدا کرده و برآمده از انتخابات آزاد باشد تا بتواند به نقش خود عمل کند.
راه یافتن چند نفر فاقد تعلق و پشتوانه حزبی از یک هویت خارج از اکثریت به مجلس، انتصاب چند نفر کوردنژاد در پستهای رده پایین، ایجاد دفاتر احزاب غیر کوردی در مناطق کوردنشین را نمیتوان توزیع قدرت نامید چون این افراد به علت فقدان پشتوانه حزبی فاقد جرات در تعقیب مطالبات کوردی، مهارت رایزنی و قدرت چانه زنی است، بر این اساس تنها توان مانور در حاشبه قدرت و دخالت در امور کوچک مثل عزل و نصب مدیران و ارائه نطقهای پر احتیاط و متناقض را دارد.
نگاه به دستاورد برگزاری 11 دوره انتخابات مجلس در مناطق کوردنشین و راه یافتن افرادی به عنوان نماینده کورد در این دورهها نشان میدهد که به جز شکل گیری باندهای رانت جو و ایجاد بی انظباطی در روند عادی مدیریت کارائی دیگری نداشته است.
محور فعالیت پارلمانتاریستی نمایندگان کورد مجلس تنها در نزدیک شدن به جناحهای غالب برای کسب اهداف شخصی، تعقیب منافع باندی و دوری گزیدن از پیگیری مطالبات کوردی خلاصه شده، به این علت است که تمام شاخصهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی این استانها در سراشیبی سقوط قرار گرفته است.
باید این واقعیت را پذیرفت که نبود قوانین و مسئولیت پیگیری حقوق و مطالبات هویتهای غیر اکثریت در دستور کار مجلس و بی تفاوتی نمایندگان این هویتها در این حوزه سبب کاهش انگیزه مردم برای مشارکت در انتخابات شده به طوری که میزان مشارکت بعد از مجلس ششم به شدت کاهش یافته و از 85 و 95 درصد به زیر 30 درصد افت کرده و این روند کاهشی همچنان ادامه خواهد داشت.
تنها راه افزایش علاقه مردم به مجلس و استفاده از مزایای بالا بودن مشارکت جامعه در معادلات داخلی و مناسبات خارجی از جمله اثبات ادعای دموکراتیک بودن، توزیع عادلانه قدرت، ثروت و منزلت، اعتلای اقتدار ملی در مناسبات خارجی، کاهش ضریب آسیب پذیری انسجام ملی و پایان دادن به سوء استفاده ابرقدرتها از شکاف ناشی از ناعدالتی در توزیع قدرت و ثروت تغییر ساختارهای قانونی و بازتعریف نظام قدرت و گشایش در معادلات سیاسی است.
آدرس کوتاه خبر: