آموزش و پرورش نقش اساسی در گردش امور جامعه بشری، تداوم و بقای آن از طريق انتقال آداب، ارزشها، رفتارها و مهارتها برعهده دارد همچنین مدیریت و سازماندهی از مسایل اساسی نظام آموزشی میباشد، چرا که رهبری و مدیریت اثربخش، لازمهی تهیه و اجرای برنامههای این حوزه است که باید سرشار از خلاقیت و تحرک باشد.
امروزه نقش آموزشوپرورش در توسعه همهجانبه و پردازش جامعهای پویا و آگاه بر کسی پوشیده نیست. آموزش و پرورش نقش اساسی در گردش امور جامعه بشری، تداوم و بقای آن از طريق انتقال آداب، ارزشها، رفتارها و مهارتها برعهده دارد همچنین مدیریت و سازماندهی از مسایل اساسی نظام آموزشی میباشد، چرا که رهبری و مدیریت اثربخش، لازمهی تهیه و اجرای برنامههای این حوزه است که باید سرشار از خلاقیت و تحرک باشد.
در این میان نظام آموزشی ایران با توجه به وسعت حدود ۱۵ میلیون نفری دانشآموز، یکمیلیوننفری نیروی انسانی و دهها هزارنفری مدیریتی در سطوح مختلف مدیریت، یکی از بزرگترین وزارتخانهها محسوب میشود که باید این پویایی و تحرک را با انتخاب مدیران جوان و توانمند به ادارات کل آموزشوپرورش استانها و مناطق تزریق کند. هرچند از روند انتخاب وزیر آموزش و پرورش در دولت سیزدهم میتوان داستان مدیریت در این وزارتخانه عریض و طویل را خواند اما به طور ملموس در آموزش و پرورش استان کردستان با جمعیت بیش از۳۰۰ هزار نفر دانشآموز و نزدیک به ۳۰ هزار نفر نیروی انسانی، بعد از دو سال ناپايدار كرونا و تعطيليهاي پيدرپي و افت كيفيت آموزشی، ناتوانی و عدم نوآوری در مدیریت نیز بر سر آن آوار شد.
درحالیکه در دوره مدیریت قبلی آموزش و پرورش کردستان به دلیل مدیریتهای طولانی عملا یکنواختی و انفعال بر نظام آموزشی استان حاکم شده بود انتظار میرفت در دوره مدیریت جدید با رویکرد تحولخواهی، عقب ماندگیهای موجود جبران شود اما در گام نخست علیرغم وجود نیروهای نخبه، جوان و توانمند د رآموزش و پرورش، با انتخاب مدیر کل جدید از سازمان حج و زیارت آب سردی بر تنور تحولخواهی ریخته شد.
در گام بعد بی اطلاعی محض مدیر کل جدید آموزش و پرورش از برنامهها و تغییرات این حوزه، نفوذ جناحهای سیاسی و باجخواهیهای آنان و بسیاری از مسائل دیگر باعث شد سکان انتخاب معاونین اداره کل نیز به نوعی به خارج از آموزش و پرورش سپرده شود، بهطوری که تیم جدید مدیریتی در آموزش پرورش و معاونین تحمیلی به مدیر کل، نه تنها روحیه تحولخواهی را نداشتند، بلکه ناتوانی، عدم دانش مدیریت و عدم هماهنگی معاونین، حال آشفته بازار آموزش و پرورش کردستان را بسیار وخیمتر از گذشته کرد.
در ادامه، انتصاب روسای ادارات، شهرستانها و مناطق آموزش و پرورش کردستان با همان آب ریخته شده در این مدت پیگیری شد و مدیر کل محترم در نهایت فقط امضا کننده ابلاغ روسا بوده و عملا تصمیم آخر برای انتصاب نهایی خارج از آموزش و پرورش اتفاق افتاده است.
رئیس آموزش و پرورش مریوان به محض شروع مدیریت جدید، بازنشستگی را بر ادامه راه ترجیح داد، بعد از نزدیک به دوازده ماه سرپرست منتخب مدیرکل نتوانست مجوز ریاست را بگیرد ناچاراً سرِ بی کُلاه مدیر کل با گزینهایی تائید شده پوشانده شد.
در آموزش و پرورش سقز نیز بعد از حذف مدیر اعتدالگرا، سرپرست مُنتخب مدیر کل تنها چند ماه دوام آورد! گزینه سیستانی جناب مدیر کل هم به سقز نرسیده برگشت خورد! در نهایت گزینه جدید تنها به دلیل عدم به کارگیری و عدم اعتماد به نیروهای نخبه، توانمند و با سابقه مدیریتی بر کرسی مدیریت سقز نشست.
در سنندج بدون توجه به شاخصهای مدیریتی و وضعیت شهرستان، تنها کوچ مدیریتی اتفاق افتاد، علیرغم کارنامه نامطلوب مدیر ناحیه دو، بعد از نزدیک به یک دهه این بار جهت جلوس بر صندلی مدیریت به آموزش و پرورش ناحیه یک سنندج منتقل شد.
ماجرای انتخاب مدیر آموزش و پرورش در کامیاران و سایر شهرستانها هم خود حدیث مفصلی دارد که در این مقال نمیگنجد.
وضعیت مدیریتی در مناطق آموزش وپرورش استان کردستان از شهرستانها بهتر نیست. در آموزش و پرورش منطقه زیویه با حذف معاونین آموزشی و پرورشی منطقه و بازنشست شدن رئیس فعلی، آموزش و پرورش بدون رئیس قانونی و معاون اداره میشود؛ به بیانی دیگر مجوز انتخاب رئیس جدید و کادر اداری به مدیرِکل آموزش و پرورش داده نشده است...!
نتیجه این نابسامانی مدیریتی در راس استان و شهرستانها آنکه؛
- در سطح قریب به اتفاق مدارس، تظاهر و تملق خاطر به برخی شخصیتهای سیاسی و مذهبی به صورت مستمر و مداوم، بدون آگاهی و دانش الفبای مدیریت، مدیر مدرسه را خلق کرده است و قطعا عملکرد چنین مدیرانی بازخورد حال حاضر آموزش و پرورش را رقم زده است.
- برای بیش از ۳۰۰هزار دانش آموز استان برابر گزارشهای خودِ اداره کل، کمبود ۲٨۰ هزار متر مربع فضای آموزشی ملموس میباشد. به بیانی دیگر در یک فضای 15 تا20 متری حدود ۳۵ تا ۴۵ دانشآموز گنجانده شده است که قطعاً اگر هِمت خیرین مدرسهساز نبود این رقم بسیار بیشتر از عدد مذکور بود.
- بنا بر گزارش مدیر کل محترم در دوسال گذشته تنها ۴۵۰ میلیارد ریال سرانه دانشآموزی جذب و توزیع شده است به بیانی دیگر با توزیع سالانه ۷۵ هزار تومان سرانه به ازای هر دانشآموز در استان کردستان، عملاً هزینه اداره مدارس از سفره خالی و محقر خانوادهها تامین شده است و اصل ٣٠ قانون اساسی و آموزش رایگان توسط اداره کل آموزش و پرورش استان کردستان به سخره گرفته شده است.
- ناگفتهها بر درآمد 600 میلیارد ریالی دلالت دارد اما از میزان و نحوه هزینه کرد درآمدهای اختصاصی آموزش و پرورش اطلاع چندانی در دسترس نیست.
- با آنکه در کشور کمبود نیروی انسانی، بیمدیریتی چندین ساله نظام آموزشی را برای همگان آشکار ساخت اما در سطح استان علاوه بر کمبود معلم، ناتوانی و نابسامانی در سازماندهی نیروی انسانی(انتقال و جابجایی نیروها بدون ظابطه، استفاده مازاد از نیروها در سطح ادارت،...) نیز وضعیت را بسیار اسفناکتر ساخته است. بیشتر ساعات کاری مانده مدارس با اضافه کاری معلمان(مرتبط و غیر مرتبط)، جذب مجدد بازنشستگان، جذب نیروهایی که چند دهه پیش سرباز معلم بودهاند، نیروهای حقالتدریس، خرید خدمت و... تأمین میشود و علیرغم این وضعیت با شروع ماه دوم سال تحصیلی کلاسهای بدون معلم در سطح استان کم نیستند. برای مثال شهر سقز قریب به ۳۰۰ نفر در بیشتر مقاطع کمبود معلم دارد، چیزی در حدود ۶۰۰۰ ساعت کلاس درس مدارس تعطیل است و معلم ندارد! حتی تهدیدها و بایدهای روسای بیتدبیر آموزش و پرورش در مناطق و شهرستانها نتواسته است کلاسهای خالی از معلم را پوشش دهد.
- باز با شروع دومین ماه سال تحصیلی توزیع کتب درسی در مدارس به درستی انجام نمیشود در رشتههای فنی حرفهای و کار دانش کمبود کتب درسی و بینظمی توزیع بسیار مشهود است!
- هر چند از سوی خود مدیر کل محترم و سایر مسوولان اداره کل در این مدت هرگز آمار درستی از تارکان تحصیل به درستی ارائه نمیشود اما شواهد کف مدارس و کلاسهای درس نشان میدهد عدد تارکان تحصیل نسبت به سال گذشته تقریباً دوبرابر افزایش داشته است.
- در موضوع رتبهبندی معلمان، علیرغم تبلیغات زیادی که انجام میشود جمع زیادی از معلمان استان بدون ارائه هیچ دلیل مکتوبی از مزایای طرح محروم شدهاند و هنوز پیگیریها و شکایات این همکاران راه به جایی نبرده است.
- نفوذ اداره حراست آموزش و پرورش استان کردستان در تصمیمگیریهای کلان استان، اختیارات مدیر کل را به حداقل رسانده است تا جائی که حضور همکاران در سطحیترین دورههای بازآموزی، کارگاهها، طرحها و برنامههای تخصصی در سطح منطقه، استان و کشور منوط به تایید و سلیقه حراست میباشد.به بیانی دیگر امنیت روانی محیط مدارس و امنیت شغلی معلمان به شدت متزلزل شده است و علیرغم اعتراض همکاران به عملکرد این اداره، هیج واکنشی از سوی مدیر کل مشاهده نشده است.
- به جهت ایجاد تبعیض بیشتر، متفاوت بودن از سایر همکاران،کارشناسان حراست ادارات، در صورت تمایل میتوانند از منزل سازمانی استفاده و منزل شخصی خود را اجاره دهند. در حالیکه بسیاری از همکاران در استان کردستان در آستانه بازنشستگی دغدغهی اجاره منزل مسکونی را دارند!
- نکته پایانی اینکه؛ هرچند تمام نابسامانیهای موجود حال حاضر مولود بینظمی و بیمدیریتی دو ساله نیست و در حال حاضر بیمدیریتی بلای جان نظام آموزشی کشور شده است اما همین سبک جدید بیمدیریتی! هم در آموزش و پرورش استان کردستان از اختیار مدیرکل محترم خارج شده است به طوریکه برای بیتدبیریها، بیبرنامگیها، عدم پیشبینی مشکلات، بینظمیها و بسیاری از مشکلات دیگر نمیتوان مقصری را مخاطب قرار داد. در این میان بدیهی است نعمت نقد و انتقاد با ارائه پیشنهادات و راهکارها به دنبال حذف ضعفها و رفع کاستیها میباشد. واقعیت این است معظلات آموزش و پرورش استان کردستان در این وضعیت بحرانی با مدیریت در سایه که خود نوعی بحران محسوب میشود قابل حل نیست. آموزش و پرورش استان کردستان نیاز به ناظم با جلالی دارد که بتواند با تکیه به توانمندیهای مدیریتی، جلب اعتماد عمومی به منظور مشارکت در تصمیمگیری، پاسخگوی معظلات موجود باشد. امید است این مهم تحقق یابد.
*معلم شاغل در آموزش و پرورش استان کردستان
آدرس کوتاه خبر: