سه شنبه، 29 اسفند 1402
روژان پرس » اسلایدر » مدیریت برنامه‌‌‌‌های صدا و سیما بهترین سند برای اثبات ناعدالتی فرهنگی

صدیق مینایی – روزنامه نگار

مدیریت برنامه‌‌‌‌های صدا و سیما بهترین سند برای اثبات ناعدالتی فرهنگی

0
کد خبر: 876

مدیریت برنامه‌‌‌‌های صدا و سیما بهترین سند برای اثبات ناعدالتی فرهنگی

ایجاد جو ذهنی «شهری و دهاتی»، ممنوعیت تکلم به زبان کوردی در ادارات، مدارس و دانشگاه‌های مناطق کوردنشین، ممنوع کردن پوشیدن لباس کوردی، نابود کردن آثار باستانی متعلق به کوردها، برنامه‌‌‌‌ریزی برای بدنام کردن بزرگان فرهنگی، جلوگیری از انتشار کتب فرهنگی، برگزاری همایش‌‌‌‌ها و نشست‌‌‌‌های فرهنگی از اهم برنامه‌‌‌‌های این رژیم بود.
نگرش فاشیستی به فرهنگ و تلاش برای نابود کردن هویت‌‌‌‌های فرهنگی و ماهیت‌‌‌‌های نژادی یکی از عوامل اصلی قیام عمومی بر علیه رژیم پهلوی بود، زیرا این حکومت با تمام توان به جنگ هویت کورد، ترک، بلوچ و عرب آمد، به طوری که برای موفقیت در این هدف نهادهایی خاص با بودجه‌‌‌‌های کلان در راستای اجرای این پروژه ایجاد کرد.
 کوردها به علت این که بیش از سایرین به اصالت‌‌‌‌های خود پایبند بوده و مبارزه جدی برای حفظ هویت خود داشتند، بیش از سایرین مورد غضب حکومت پهلوی قرار گرفته و با ایجاد نهادهای خاص، استخدام نیروهای ویژه و اختصاص بودجه‌‌‌‌های کلان به جنگ هویت کوردها آمد.
ایجاد جو ذهنی «شهری و دهاتی»، ممنوعیت تکلم به زبان کوردی در ادارات، مدارس و دانشگاه‌های مناطق کوردنشین، ممنوع کردن لباس کوردی، نابود کردن آثار باستانی متعلق به کوردها، برنامه‌‌‌‌ریزی برای بدنام کردن بزرگان فرهنگی، جلوگیری از انتشار کتب، برگزاری همایش‌‌‌‌ها و نشست‌‌‌‌های فرهنگی از اهم برنامه‌‌‌‌های این رژیم بود.
پیروزی قیام ضد شاهنشاهی نویدبخش پایان یافتن تبعیض و نابرابری فرهنگی بود و رهبران هویت‌‌‌‌های غیر فارس در تدارک برنامه برای حضور در مدیریت و اخذ سهم عادلانه از امکانات و برنامه‌‌‌‌های فرهنگی بودند.
 اما هنوز چند روز از پیروزی قیام نگذشته بود که عوامل متعدد هم‌سنگران را در برابر هم قرار داد و اتحاد جای خود را به تنش و خونریزی سپرد.
در این دوران بود که واژه‌‌‌‌های بیگانه با همدلی قبل از انقلاب از جمله «منحله، تجزیه طلب، اقلیت و ضد انقلاب» وارد ادبیات نظام قدرت شده و مرزهای ایجاد شده را تبدیل به شکاف‌‌‌‌های خطرناک نمود که بسترهای آن اکنون هم فعال است و به محض ایجاد کوچکترین بستر فوری شعله‌ور می‌‌‌‌شود.
یکی از مطالبات اصلی کوردها به دست آوردن نقش در مدیریت فرهنگ و رسانه در استان‌‌‌‌های کوردنشین و کسب سهم عادلانه برای حراست از هویت خویش بود که بدون پاسخ ماند و موجب ایجاد نارضایتی شد، صاحب‌نظران و اهالی فرهنگ و رسانه کورد بارها با استناد به اصول قانون اساسی و استفاده از ابزارهای قانونی و رسمی سال‌‌‌‌ها پیگیر این خواسته خود شدند اما به نتیجه نرسیدند.
خبر افتتاح شبکه‌‌‌‌های استانی با هدف تقویت هویت خاص هر استان، خبر خوش حاکمیت برای کوردها بود زیرا خبر از پایان یافتن تبعیض در توزیع مدیریت و امکانات فرهنگی می‌‌‌‌داد، در این زمان شبکه‌‌‌‌های استانی کردستان، کرمانشاه و ایلام پخش برنامه‌‌‌‌های خود را آغاز کردند اما نگاه به مدیریت آنها نشان می‌‌‌‌دهد که بزرگان فرهنگ و هنر کورد نقشی در مدیریت آنها نداشته و کار را به افراد فاقد شناخت و یا دارای حداقل شناخت از فرهنگ کورد سپرده‌‌‌‌اند.
نگاه به نحوه مدیریت و پخش برنامه‌‌‌‌ها حکایت از این واقعیت دارد که از مسیر یک شبکه اختصاصی خارج شده و حالتی تشریفاتی دارد، چون هم ماهیت برنامه‌‌‌‌ها و هم نوع اجرا نمی‌‌‌‌تواند جوابگوی نیاز و مطالبه کوردها باشد، اختصاص کمترین زمان به برنامه‌های کوردی، تدوین برنامه بدون حضور صاحب نظران فرهنگ و رسانه کورد، بی توجهی به هویت اصیل زبان، فرهنگ و تمدن کوردی از اهم ایرادات موجود است که سبب رویگردانی کوردها و خارج شدن آنها از سبد انتخابی آنهاست.
برای نمونه اشاره می‌‌‌‌شود به ماهیت برنامه‌‌‌‌های کودک که بیگانگی کامل با زبان کوردی داشته و عدم استفاده از واژه‌‌‌‌های کوردی توسط مجری و عدم پخش کارتون به این زبان از بزرگترین ایرادات آن است، عدم پخش فیلم‌‌‌‌ها و برنامه‌‌‌‌های مستند کوردی ساخت داخل و دوبله خارجی، بی توجهی کامل به تهیه مستند در حوزه تاریخ، زبان، لباس، آداب و رسوم و صنایع دستی کوردی، خالی بودن موضوع آموزش زبان کوردی.
زمانی این شبکه تصمیم گرفت که مستندهایی از فرهنگ، تمدن و بزرگان کورد پخش کند اما در زمان پخش مشخص شد که تهیه آن به افراد کم‌اطلاع و فاقد شناخت کامل از محورها  سپرده شده به طوری که ایرادات و جعلیات موجود در آن همواره مورد اعتراض صاحب نظران قرار دارد.
 شاید مخالفان این نوشته و مدیریت صدا و سیما پخش چند فیلم و برنامه طنز، فکاهی و موسیقی مثل «ضامن معتبر، کاحمه علی، روزهای خوش زندگی، گدا، کوچه باخ، پلکه زرینه، چریکه شه‌‌‌‌و و پلتوک» را سندی برای رد این ادعا قرار دهند اما خودشان بیایند و نوع واژه‌‌‌‌ها را بررسی کنند تا ببینند که اکثر واژه‌‌‌‌ها در مکالمات و سخنان جاری شده بر زبان بازیگران غیر کوردی است.
بنابراین ضرورت دارد دست‌اندرکاران رسانه ملی، تغییرات ساختاری و رویکردی در فعالیت شبکه‌‌‌‌های استانی مناطق کوردنشین اعمال کنند تا هم به وظیفه ملی و انسانی خود در زمینه رعایت حقوق هویت‌‌‌‌های ایرانی عمل کنند و هم تحریم این شبکه‌‌‌‌ها را پایان بخشند.

تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید