کوچ سرمایه و تبعات آن

با ضربه فنی شدن دلالان خودرو، اینک شاهد سرازیر شدن سرمایه‌های اندک به سوی بازار مسکن هستیم. اگرچه هنوز هم بسیاری از دلالان پولدار در بازار خودرو در مقابل کاهش قیمت‌ها مقاومت کرده و رغبتی برای فروش و خارج کردن اتومبیل‌هایشان از پارکینگ‌ها ندارند، اما پیش‌بینی می‌شود کاهش بیشتر قیمت‌های کاذب اتومبیل در روزهای آتی آنان را نیز ناچار به فروش با قیمت‌های پائین‌تری خواهد کرد.

در چنین حالتی که سایر بخش‌های اقتصاد کشور(بی اقتصادی) دچار رخوت و سستی و رکود بی‌سابقه‌ای شده و بخش تولید هیچگونه کششی برای جذب سرمایه‌های سرگردان ندارد و بانک‌ها نیز با مشکلات عدیده و از همه مهم‌تر با عدم اعتماد مردمی در جذب سرمایه مواجه هستند، تنها بازار مسکن و ارز می‌توانند به ترتیب سرمایه‌های سرگردان را به سوی خود بکشانند.

اما در این بی_اقتصادی حاکم بر کشورمان، هر کدام از بازارها تبعات خاص خود را دارند. اگر قیمت کاذب اتومبیل سرانجام از نقطه‌ای و با سیاست‌هایی موقت از قبیل واردات بیشتر خودرو یا اشباع بازار، فروکش کند فقرا نیز روزی صاحب خودروی هر چند نامرغوب خواهند شد، اما در بازار مسکن وضعیت به این سادگی نخواهد بود. ممکن است بخشی از سرمایه‌ها با رویگردانی از بازار خودرو به بازار ارز و دلار وارد شوند که تبعات خاص خود را برای کشور دارد. تجربه نشان داده است که طی چند دهه گذشته قیمت مسکن همواره رو به افزایش بوده و شاید رکودی موقت، اما هرگز شاهد کاهش قیمت مسکن نبوده‌ایم؛ مخصوصاً اگر دلالان بازار خودرو طی روزهای آینده نیم‌نگاهی  به سمت مسکن داشته باشند، بار دیگر ایرانیان شاهد استمرار افزایش قیمت‌ها در بازار مسکن خواهند بود.

مسکن که واردات ندارد! در چنین حالتی دولت آقای رئیسی تنها یک گزینه دارد و آن هم واگذاری زمین خشک و خالی به متقاضیان مسکن است که متاسفانه در این زمینه نیز تاکنون توفیقاتی نداشته است. مصالح ساختمانی هر روز گران و گران‌تر می‌شود و تولیدکننده‌های مصالح هر روز ضعیف‌تر می‌شوند و قوز بالاقوز تمام مشکلات تولیدکننده‌ها، حالا کمبود برق هم اضافه شده و تولیدکنندگان سیمان دلیل اصلی افزایش قیمت سیمان را قطعی برق عنوان کرده‌اند.

خبرهای تایید نشده همچنین حاکی از قطع برق کشاورزان در روزهای آتی است که تبعات چنین تصمیم نسنجیده‌ای سنگین خواهد بود و بر تغذیه و زندگی مردم اثرات مخربی خواهد گذاشت.