سه شنبه، 13 آذر 1403
روژان پرس » اخبار » مستوره؛ معجزه عصر فانوس و چراغ‌توری‌ها

نگاهی به زندگی و آثار خاتون شعر، ماه‌شرف‌بانو (مستوره اردلان)

مستوره؛ معجزه عصر فانوس و چراغ‌توری‌ها

0
کد خبر: 563

مستوره؛ معجزه عصر فانوس و چراغ‌توری‌ها

عصری که ماه‌شرف بانو در آن دیده به جهان گشود؛ زنان، جایی در اجتماع نداشتند؛ عصری که زن کالایی بیش نبود و تنها لحظه زایش بود که اعتباری بر آنان داشت. 
نجابت سپیدی برف، شهر در سکوت خفته سنندج را در آغوش کشیده بود و پشت پنجره خاطرات، کور سو نوری به بیرون درز می‌کرد؛ شهر، عاری از هیاهوی و مردمانی پاک و مهربان است که خسته از کار روزانه سر بر بالش نهاده و شاکر روزی هستند که خداوند، او و خانواده‌اش را سیر نموده است. در یکی از محله‌های این شهر در سکوت‌ خفته، زنی از درد زایش به خود می‌پیچید که آبستن میلاد خورشیدی است بر تارک آسمان ادب این شهر؛ برف همچنان بر در و دیوار کوبیده و آهسته بر بام گلین خانه‌ها فرو می‌بارد که ناگهان صدای گریه کودکی سکوت محله را در هم شکست و سپس صدای هلهله و شادی، فضای خانه را گرم‌تر می‌کند؛ دخترکی زیبا روی پا به عرصه حیات نهاد که خورشید بزرگی بر پیشانی او می‌درخشید. ابوالحسن‌بیک پدر که قطرات اشک شادی بر گونه‌هایش بیتوته کرده بود، نام دخترش را به آواز بلند، «ماه‌شرف‌بانو» نهاد؛ ضیافتی برپا گشت و ما همچنان سوار بر ماشین زمان در کوچه پس کوچه‌های شهر با خانه‌هایی گلین و مردمانی پاک و بی‌ریا در عبور از دهلیزهای زمان هستیم.
عصری که ماه‌شرف بانو در آن دیده به جهان گشود؛ زنان، جایی در اجتماع نداشتند؛ عصری که زن کالایی بیش نبود و تنها لحظه زایش بود که اعتباری بر آنان داشت. ماه‌شرف بانو در این عصر و در شهری میلاد یافت که مردان، حرف اول و آخر را می‌زدنده و زن، تنها به تمکین ناملایمات، می‌بایست بله بگوید و سر کرنش و تکریم پایین آورد. او در چنین اجتماعی نشو نما یافت و هر روز که بر اوراق دفتر او افزون می‌گشت استعداد خدادادی و طبع شیوایش آشکارتر می‌شد تا اینکه مجبور شدند او را که تنها زن مستعد بود در کنار مردان به مکتب‌خانه بفرستند. بدین منوال بود که مستوره آهسته آهسته جاده‌های شکوفایی را طی کرد و از همان عنفوان جوانی شروع به سرودن شعر نمود اما این بهار زندگی دیری نپایید و در اوج زیبایی و شیوایی کلام، و در سن 17 سالگی، به اجبار او را به عقد خسرو خان والی که مردی شرابخوار و قبلا نیز بر سر سفره عقد دیگری نشسته بود در آوردند و او را مجبور به تحمل زندگیی کردند که عشق در آن معنایی نداشت؛ آن هم برای خاتونی که سراسر شور بود و شعر؛ هرچند که خسرو خان والی نیز طبع شعر داشت اما زمان زیادی طول کشید تا ماه‌شرف‌بانو دل به زندگی بسته و اندک اندک عاشق خسروخان شود. این عشق به وضوح از دلتنگی‌ها و تحمیل زندگی بر او به دلدادگی تبدیل شد و ماه‌شرف‌بانو طبع آراسته خود را شکوفاتر کرد و نام و آوازه‌اش در خارج از دیار خود نیز دهان به دهان و سینه به سینه نقل می‌شد؛ به حدی که شاعر نامدار کرد، نالی به او حسادت ورزید و در قالب شعری تلاش ‌کرد تا او را بی‌حرمت کند اما از آنجا که مستوره به حقیقت، جوهره شعری‌اش، آوازه اش و تابوشکنی او در عصر بی‌مهری به زنان، به اوج رسیده بود، باعث شد تا نام او، بیش از بیش مرزهای جغرافیای را در نوردد.
ماه‌شرف‌بانو، شاعر و نویسنده نامدار کرد که 200 سال پیش در این خاک هنرخیز پا به عرصه وجود نهاد متولد سال ۱۲۲۶ هجری قمری از پدر و مادری فاضل است. ماه‌شرف‌بانو (مستوره اردلان) زنی تابوشکن بود و در عصر خود در برابر جهالت دوران ایستاد؛ دورانی که در آن مردان عقیده داشتند زن فقط باید پخت و پز و زایمان کند.
او در عصر خود فریادگری نابغه بود؛ زنی که بر اساس منابع تحقیقی، بیش از ۲۰ هزار بیت شعر و کتاب تاریخ اردلان و کتاب شرعیات که در خصوص آداب دینی اهل سنت در فقه شافعی است را به رشته تحریر درآورد.
مستوره را می‌توان به جرات مادر شاعران ایران‌زمین نامید؛ کسی که به زبان کردی اردلانی تکلم می‌نموده اما با شاعران بزرگی حشر و نشر داشت که از جمله آنان می‌توان به یغمای جندقی از شاعران بزرگ ایران اشاره کرد. مستوره به واسطه اطرافیان با او در ارتباط بوده و رد و بدل شعری داشته است؛ براساس آمده‌های تاریخ، جندقی، یکی از مشوقان اصلی مستوره برای سرودن شعر فارسی بوده است.
زندگی مستوره اردلان پر است از فراز و نشیب‌هایی که بر روحیه لطیف و سرشار از شعر او اثرگذار بوده است؛ از آن جمله می‌توان به مرگ نابهنگام همسر او خسروخان والی اشاره کرد که باعث منزوی شدن مستوره برای مدت‌ها شد.
خسرو خان والی در سال ۱۲۵۰ به دلیل ابتلا به بیماری سل کبد درگذشت و این مرگ نابهنگام، چنان مستوره را منزوی کرد که مدت‌های زیادی از دنیای شعر و شاعری فاصله گرفت و بعد از آن، با سرودن اشعاری نغز در رثای همسرش، خود را باز می‌یابد.
 مستوده بعد از مرگ خسرو خان والی و تالمات، جلای وطن کرده و به سلیمانیه عراق هجرت می‌کند؛ اما مسائل دوران، ناملایمات زندگی، مرگ همسر و زندگی در غربت، قلب سرشار از شور و شعور، این شاعره و نویسنده نامدار کورد را از تپش باز می‌دارد و در سال ۱۲۶۴ در سن 44 سالگی در سلیمانیه دعوت حق را لبیک گفت و بنابر تحقیقات به دست آمده عده‌ای بر این عقیده‌اند که پیکر این بانوی فاضله و نجیبه به نجف اشرف منتقل و در همانجا مدفون است و عده‌ای نیز بر این باورند که آرامگاه ابدی این شاعره نامدار در شهر سلیمانیه است که عقیده و باور دوم به حقیقت نزدیکتر است.
مستوره که بیش از ۴۴ بهار ندیده بود در اوج شکوفایی سن، چهره در نقاب خاک کشید و از ۲۰۰۰۰ اشعار او به کردی، فارسی و هورامی تنها دو هزار بیت آن برجای مانده که تعدادی از آن در کتابی به نام خود او به طبع رسیده است.
 آنچه که مهم است وجود با ارزش ماه‌شرف‌بانو  (مستوره اردلان) در ۲۰۰ سال پیش، در ایرانی که زن هنوز جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده بود اندیشمندانه ظهور کرد و نشان داد که هیچ تفاوتی بین زن و مرد جز تفاوت جنسیت نیست؛ اما چرا نام این بانوی نجیبه هنوز در هاله‌ای از فراموشی است و این ققنوس آسمان ادب و شعر و شعور نتوانست از خاکستر خویش برخیزد و مظلومیت خود را فریاد کند بر همگان پوشیده است؛ چرا که هنوز هم در ۲۰۰ سال گذشته بانویی که توان برابری با این اسوه ادب و قلم را داشته باشد از مادر نزاییده است؛ زنی که در عصر فانوس و چراغ توری‌ها، معجزه‌وار شکوفا شد، تاریخ نوشت، بر شرعیات اشراف یافت و بیش از ۲۰ هزار بیت شعر سرود، چرا باید این چنین در عرصه ادبیات غریب و ناآشنا باشد و تنها چند سطر از محققین و نویسندگان درباره این زن سیاستمدار و نویسنده و شاعر بر جای بماند.
مستوره اردلان علاوه بر سرودن شعر در تاریخ‌نویسی نیز دست داشت و از وی به عنوان اولین زن تاریخ‌نگار جهان نام می‌برند.
تاریخ اردلان، ازجمله آثار این بانوی فرهیخته است که شهرت وی را در تاریخ‌نویسی دوچندان کرد.
حقیر به جهت معرفی بیشتر این بانوی بزرگ، تعداد ۱۹ غزل وی را در قالب لوحی فشرده با عنوان ماه‌شرف‌بانو به کتابخانه ملی ایران به عنوان شناسنامه این خاتون شعر تقدیم نمودم که با صدای دلنشین بانوی نابینا خانم امین محمدی اجرا شده است.
امید که با اهمیت دادن به شان اجتماعی و جایگاه ادبی این بزرگ‌بانوی شاعره و نویسنده، جایگاه حقیقی او در تاریخ ادبیات ایران و کردستان به ملت ایران شفاف و روشن شود.
ایرج بهرام نژاد

بازنشر با ذکر منبع بلامانع است
تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید