نگاه به وضعیت نظام شهری، روستایی، کشاورزی، دامداری و صنعتی استان و مقایسه آن با میزان مصرف منابع، گویای این واقعیت است که میزان پیشرفت بسیار کمتر از مصرف منابع است چون بخش بزرگی از منابع ارائه شده بر اساس سفارش، اعمال نفوذ و رشوه واگذار شده و در حوزههای غیر مرتبط به ویژه دلالی استفاده میشود.
نگاه به شاخصهای توسعه یافتگی کردستان حکایت از ویران بودن زیرساختها و کاهش مداوم منابع دارد، به این علت نمیتوان کوچکترین امیدی به بهبود شاخصها داشت و هرچه زمان میگذرد اوضاع وخیمتر میشود، تا 10 سال پیش واژه کولبر در ادبیات کوردی وجود نداشت اما امروزه کولبری تبدیل به شغل هزاران نفر از ساکنان استان و یکی از عوامل اصلی مرگ و میر است، تا 5 سال پیش واژهای به نام زبالهگردی نداشتیم اما امروزه هزاران نفر از مردم کردستان نانشان را از زباله دان درمیآورند، تا 3 سال پیش کسی فکر نمیکرد که افرادی شبانه نرده فلزی پلهای عابر پیاده، حصار فلزی قبرستانها و آهن روی جدولهای معابر شهری را برای تامین معیشت بدزدند، تا 10 سال پیش فروش اندامهای بدن برای تامین معیشت و پرداخت اجاره خانه غیر قابل تصور بود اما امروزه هر روز صدها اعلامیه فروش کلیه، کبد و قرنیه چشم در معابر و فضای مجازی نصب میشود اما از همه فاجعهتر فروش نوزاد است.
در تمام دنیا عوامل عقب ماندگی به کمبود منابع برمیگردد اما در ایران به ویژه مناطق کوردنشین غنای منابع سبب عقب ماندگی و ظهور بحرانهای گوناگون شده است زیرا فرصتی برای رانت خواران می-باشد نه بستری برای توسعه.
نگاه به وضعیت نظام شهری، روستایی، کشاورزی، دامداری و صنعتی استان و مقایسه آن با میزان مصرف منابع، گویای این واقعیت است که میزان پیشرفت بسیار کمتر از مصرف منابع است چون بخش بزرگی از منابع ارائه شده بر اساس سفارش، اعمال نفوذ و رشوه واگذار شده و در حوزههای غیر مرتبط به ویژه دلالی استفاده میشود.
صدها هکتار زمین شهری در قالبهای گوناگون واگذار شده اما شاخصهای کمی و کیفی مسکن در سطح بحرانی قرار دارد، میلیاردها تومان تسهیلات به بخش کشاورزی تزریق شده اما تغییرات محسوس در نقش استان در تولید ناخالص ملی مشاهده نمیشود و حوزه دامداری به عنوان تکیهگاه اصلی اقتصاد کردستان رو به نابودی گذاشته، هزاران موافقت اصولی و پروانه بهره برداری صنعتی صادر شده و هزاران میلیارد تومان تسهیلات مصرف شده اما پیشرفتی در این حوزه مشاهده نمیگردد، هزاران متر مربع زمین صنعتی واگذار شده اما اکثر آنها تبدیل به سولههای انباری، سالن عروسی و قلیان سرا شده و تعداد بسیاری از افراد متقاضی در حالت انتظار دریافت زمین به سر میبرند.
علت چیست؟ نفوذ رانت جویان فاسد در نظام تصمیم گیری و تبدیل آن به فساد سازمان یافته علت اصلی هدر رفت منابع و بروز بحران در کردستان است که متاسفانه به علت عدم باور هسته مرکزی نظام قدرت به سازمان یافته بودن آن تا کنون برنامه حذف بستر شکل گیری این باندها در دستور کار قرار نگرفته و تنها به دستگیری چند عامل سایز کوچک و دلال اکتفا شده است.
همه این را میدانیم که بارها افرادی تحت عنوان مفسد دستگیر و بعد از مدتی بازداشت آزاد شده و در سازمان خود باقی مانده و در مواردی فرد با استناد به دلایل مبتنی بر عدم محکومیت سنگین در محاکم قضایی، ادعای بیگناهی و جبران خسارت و اعاده حیثیت داشتهاند.
در مجموع باید این را قبول کرد که روش مبارزه با فساد در کردستان روشی اصولی و کارساز نیست زیرا
1- بستر اصلی فساد در بطن قوانین حاکم وجود دارد
2- برخی از مدیران حاضر به درگیر شدن با افراد فاسد نیستند چون این تجربه را دارند که مفسدین بعد از مدتی از تیررس قانون خارج شده و تاوان سنگینی بر آنها تحمیل میکنند
3- اقتدار این افراد در نظام قدرت به حدی رسیده که زور قانون و قاضی به آنها نمیرسد
سالهاست که صاحب نظران فریاد میزنند که ساخت و ساز غیر مجاز دارد شهرهای کردستان را تبدیل به ویرانه میکند و اثرات این موضوع تا ابد بر تارک توسعه استان خواهد ماند، زیرا دانشمندان بر این باورند که انسانها شهرها را میسازند و شهرها انسانها را؛ اما در کردستان کسی گوشش بدهکار فریاد صاحب نظران نبوده و نیست، و باندهای سخیف ساخت و ساز غیر مجاز شکل گرفته و با میل و رغبت پلید خود اقدام به ساخت و ساز خارج از توسعه شهری و استانداردهای سکونتی کرده و علاوه بر اینکه کسی مانعشان نشده بلکه ادارات خدماترسان هم در سریعترین زمان ممکن آب، برق، گاز و تلفن این خانهها را تامین میکنند، اگر این معنای سازمان یافته بودن نیست پس چیست؟
ساکتین این عرصه شامل این چند طیف هستند، عدهای از روی عمد سکوت میکنند (ای کاش میشد همه واقعیات مربوط به این افراد را گفت)، عدهای خود شریک باندها هستند و حاشیه امن برای آنها ایجاد میکنند، عدهای هم از روی بیعرضگی قصد ندارند خود را با این باندهای مقتدر درگیر کنند چون از عواقب خطرناک در افتادن با باندهای سازمان یافته میترسند.
بیش از 30 سال است که در کردستان باندهای ساخت و ساز غیر مجاز مشغول فعالیت هستند و بدون مزاحمت حاکمیت دارند استان را ویران میکنند و کسی نتوانسته جلوشان را بگیرد، نتیجه این سکوت به این وضعیت شهری ختم شد که همه داریم میبینیم، شهرهای استان از همه شاخصهای شهر سازی محروم بوده و زندگی در آنها مانند ماندن در زندان است.
اخیرا اعضای باندی موسوم به «کیس عنکبوت» در سنندج دستگیر شدند که هر کدام از نهادهای نظارتی و قضایی در تلاشند تا آن را دستاورد خود معرفی کنند اما باید این را بدانند که دستگیر کردن چند دانه ریز و کوتوله، آنهم در زمانی که دیگر زمینی برای ساخت و ساز نمانده، نه میتواند شهر را نجات دهد و نه مردم را اقناع کند؛ زیرا هنوز هم آزادی عمل باندهایی که با قدرت اسلحه زمین مردم، دولت و اوقاف را مصادره، همسایگان را کتک زده و در یک فیلم از قبل طراحی شده نیروهای شهرداری را فراری میدهند در شهرها مشاهده میشود.
هنوز گردن کلفتان این عرصه با کمال امنیت دارند زندگی میکنند و به ریش مردم و قانون میخندند.
* روزنامه نگار
آدرس کوتاه خبر: