ما اغلب فرزندانمان را با یکدیگر مقایسه میکنیم، روابط بین اعضای خانواده نباید مقایسهای باشد. هرفرد شخصیتی جداگانه و منحصر بهفرد دارد.
درطول سال بر حسب مورد، جلسات و کارگاههای آموزشی در حواشی شهر و روستاهای استان توسط موسسات و انجمنها برگزار میشود و گاهی حقیر در این کارگاهها حضور یافته و مطالبی عنوان میگردد که بنا به درخواست شرکتکنندگان در کارگاه پیشگیری از آسیبهای اجتماعی حسن آباد سنندج، خلاصه مباحث از نظر میگذرانیم.
جلسات پیشگیری از آسیبهای اجتماعی به طور کلی با هدف تغییر در سه بخش فکری، گفتاری و در نهایت رفتاری برگزار میشود.
- بسیاری از افکار، گفتار و رفتار ما اشتباه است. اصولا کار در دو حوزه خیلی مهم و بسیار سخت و طاقت فرساست؛ یکی مملکتداری، دیگری تربیت کردن انسان.
تربیت کار تیمی است ولی اگر انسان بخواهد به تنهایی هم میتواند تاثیر خود را بگذارد. اکنون در این تاریکی فضا و محیط، روشن شدن یک چوب کبریت هم بیاثر نخواهد بود. میتوان دنیا را تغییر دهیم، اگر خود تغییر کرده باشیم. سنگی رها کن تا موج خلق کند. ماهیهای کوچک در برکههای آرام و ساکت با ضربهای تکان میخورند.
متاسفانه امروزه هم فرزندان و هم والدین از همدیگر راضی نیستند و هردو مینالند. چرا؟ هر دو مقصرند و اصولا انسان بدون خطا وجود ندارد. ما اغلب فرزندانمان را با یکدیگر مقایسه میکنیم، روابط بین اعضای خانواده نباید مقایسهای باشد. هرفرد شخصیتی جداگانه و منحصر بهفرد دارد.
قبلا والدین از سر دلسوزی فرزند خود را، همسر و شوهر و... را با همدیگر مقایسه میکردند؛ اما اشتباه است.
خانواده گاهی انسانساز است و گاهی انسانسوز
- علایم خانوادههای انسانسوز
خطر اول:
- بیتفاوتی افراد در خانواده: به من چه؟ به توچه؟ متوجه باشیم که خانواده زنجیروار استگ یکی خراب شود بقیه را هم خراب میکند. پیشرفت در خانواده همانند پیمودن پله و نردبان است، یا باید بالا بروی یا پایین بیایی و گرنه در وسط خواهی ماند.
خطردوم: عدم هماهنگی در بین اعضای خانواده: معلوم نیست کی اولویت دارد؟ شریک زندگی؟ بچه؟ مادر پدر یا...؟
هرکس باید جایگاه خویش را بشناسد. دربحث اولویت به فرزند و همسر بدانیم که ابتدا شریک زندگی بعد بچه. قبل از شروع زندگی بچه کجا بود؟
پسر جوانی که تنها مادری پیر دارد شیفته دختری میگردد و دل به او میبندد با هزاران امید خواسته خویش را به دختر میرساند. دختر هم اعلام می دارد که باید زندگی مستقلی داشته باشد و ابتدا تکلیف مادرت را معلوم کن و... پسر ضمن مراجعه به اهل دلی میگوید این پیام را به دختره برسان بگو من چگونه میتوانم مادرم را رهاکنم؟ من بخاطر رسیدن به تو چنین نخواهم کرد. من اگر برای مادرم که هستیاش را در پای من ریخته، بیوفا باشم چگونه به عهد خود با تو وفادار خواهم ماند؟ درکمال ناباوری دختر هم اعلام میدارد خواستم ترا بیازمایم. اگر شرطم را میپذیرفتی جوابم منفیبود! اینک که چنین وفادار هستی؛ با افتخار ترا به عنوان شریک زندگی خواهم پذیرفت.
کهسی پهسهن که هاوتهدبیرت بێ
له گۆشهی زیندان هاو زهنجیرت بێ
وصلت صورت گرفت. آری وفادار بودن به سجایای اخلاقی، راهگشا و حلال مشکلات است.
خطر سوم در خانواده انسانسوز: عدم استماع نظرات اعضای خانواده و استبداد رای:
خانواده و مدیر آن باید با همه صحبت کند، شنونده عاقلی باشد. گفتگو و مباحثه در بین اعضای خانواده ضروری است و گرنه خانه بر سرت خراب خواهد شد همان طوری که مولانا میفرماید: فردی خانهای ساخت و ازآن تعهد گرفت که هرگاه خواست بر سرش فرو ریزد قبلا خبرش کند. روزی گوشهای از دیوار تَرَک برداشت فوری باگچ شکاف را گرفت، بعداز مدتی جای دیگر دهن باز کرد و باز هم آنرا با گچ و مصالح ترمیم کرد اما ناگهان روزی خانه بر سر صاحبخانه فرو ریخت. با حالت شکوائیه و گله به خانهاش گفت مگر قرارمان نبود هرگاه خواستی فروریزی مرا خبر دهید؟ گفت چرا؟ ولی من هرگاه دهن باز میکردم تو فوری دهن مرا میبستی؟ و نمی گذاشتی درد دل خویش را بیان کنم!
آری اگر نگذاری گفتگو صورت پذیرد، اساس خانه فرو خواهد ریخت. در اهمیت شنیدن نظرات اعضای خانواده گفتهاند که مباحثی بین زن و شوهری صورت گرفت، شوهر با ناراحتی گفت برو خانه پدرت. زن خردمند گفت چشم میروم ولی ابتدا قلبم را پس بده؟ همین کلام زیبا، شوهر را به حالتی دیگر منقلب کرد و کدورت خاتمه یافت.
- کجا ایستادهای مهم است.
آب زیر کشتی، نجات گشتی
آب بالای کشتی هلاک گشتی
غذا باید در معده جای گیرد نه در گلو. مکان و جایگاه خویش را بشناسیم.
خطر چهارم: وجود فرزندانی ناهنجار در خانواده: بچهها در اینگونه خانوادهها؛ دورو،گوشهگیر،بیحال، افسرده و گریزان از منزل هستند و هیچ کس در چنین خانوادهای آرامش ندارد.
- پدر به خانه بر میگردد کسی وی را تحویل نمیگیرد؛ او را مورد اکرام قرار نمیدهند.یا همسرت در منزل نیست به بچهها خواهی گفت آخ مادر نیست کمی راحت شدیم احترام به خودتان را فراموش نکنید.
مرگ جسم طبیعی اما بی تفاوت بودن و بیحرمتی خود برتر از مرگ طبیعی است، انسان با حرمت وکرامت زنده است.
مولانا چه زیبا میفرماید:
آدمی فربه شود از راه گوش
جانور فربه شود از حلق و نوش
جانور فربه شود لیک از علف
آدمی فربه زعزت و شرف.
خطر پنجم در این گونه خانوادهها بیان ضعف و ایراد در جمع است.
- درجمع از همسرت ایراد نگیرید
- احترام ضروری است و دیگران بر اساس رفتار تو احترام خواهند گرفت
- در جمع حد و مرزها را بشناسید.
دوستی تعریف میکرد که در منزل یکی از اقوام مهمان بودیم و تلویزیون روشن بود و در مورد بوتاکس صحبت میکرد. شوهرم گفت اینها را از همسرم بپرسید؟ زیرا او همیشه بوتاکس میکند. آب شدم و...
- طعنه نزنید و با کنایه همسرتان یا دیگر اعضای خانواده را بمباران نکنید. وقتشناس باشیم.
سخنی عالمی را ویران کند
روبه صفتان را شیران کند
پسته وقتی دهن باز میکند، سبب مرگ خویش را فریاد میزند.
دیگر خطر ششم پیشروی اینگونه خانوادهها عدم عذر خواهی است و لجبازی.
اعتراف فوری و توبه و بازگشت و عذرخواهی باعث نجات است، زیرا جنگ و دعوا در خانواده همانند تصادف دو قطار است که هردو نابود میشوند نه یکی.
همان طوری که حضرت آدم و حضرت حوا(س) باهم عذرخواهی کردند و عذرشان پذیرفته شد؛ عذر خواهی عین قدرت وعزت است نه شکست.
آدرس کوتاه خبر: