گزارشها نشان میدهد که رقابت دو حزب با اختلاف یک درصد به زیان اردوغان ادامه دارد.
با شمارش 70 درصد آرا، طلیعەی شکست اردوغان پس از بیش از دو دهه هویدا شده است.
حزب حاکم انتخابات شهرداریها را در شهرهای مهم استانبول، آنکارا، ازمیر و آنتالیا به حزب جمهوریخواه خلق باخته است.
گزارشها نشان میدهد که رقابت دو حزب با اختلاف یک درصد به زیان اردوغان ادامه دارد.
اهمیت این نتایج به این دلیل است که در انتخابات گذشته، احزاب اپوزیسیون با ائتلاف با هم و معرفی نامزد واحد توانستند شهرداری استانبول را از دست حزب حاکم درآورند.
اما اینبار کردها به اتحاد تاکتیکی خود با کمالیستها پایان دادند و اکرم امام اوغلو جدیترین رقیب اردوغان به تنهایی توانست در استانبول پیروز شود.
نقشەی پایین بیانگر صحنەی سیاسی پیچیدە و منقسم ترکیە است.
حزب جمهوریخواه خلق با رنگ قرمز فاتح بی چون و چرای مناطق ساحلی غرب، جنوب و شمال غربی - مناطق توسعهیافته و عمدتا غربگرا - شده است.
حزب حاکم هم با رنگ نارنجی گرچه کماکان در آناتولی مرکزی - مسکن ببرهای اقتصادی محافظه کار - پیشتاز است، اما در قیاس با گذشته دچار پسرفت شده است.
تورم بالا و رکود اقتصادی از اصلیترین عوامل تنزل جایگاه حزب حاکم است.
شکست مجدد اردوغان در استانبول اگر با شکست نسبی وی در کل کشور توام شود، معنایی جز تغییرات جدی در سپهر سیاسی ترکیه نخواهد داشت.
داستان موفقیت اردوغان از استانبول آغاز شد و این شهر مهمترین سوژەی جاەطلبی و بلندپروازیهای وی به شمار میرود.
بازگشایی مسجد ایاصوفیا و تغییر جلوەهای بصری میدان تقسیم و خیابان استقلال به مثابەی مکانهای نمادین سنت سکولار ترکیە بخشی از تلاش وی برای بازتعریف هویت شهری و گره زدن دوبارەی آن به میراث معنوی و تاریخی استانبول پس از انقطاع عصر استقلال و سکولاریزم است.
افتتاح پروژەهای عظیمی چون فرودگاه و پل سلطان سلیم هم بیانگر اهتمام به نقش استانبول چون ویترین سیاسی ترکیەی جدید و آمال دور و درازش برای تبدیل دوبارەی آن به متروپل اصلی جهان اسلام در میانەی شرق و غرب است.
از این رو پشت کردن شهر سوگلی سلطان به او، نه تنها شکستی راهبردی بلکه یک ضربەی روانی دردناک است.
افزایش آرای حزب رفاه نو و ریزش حزب افراطی حرکت ملی تحول مهم دیگر امروز است. حزب اسلامگرای رفاه نو و برخی متحدین سابق اسلامگرای اردوغان در این مدت بارها سیاست او در قبال اسرائیل را مزورانه خواندند.
در حالی که جنگ غزه یک مسالەی مهم در میان مردم ترکیە است، اردوغان به حفظ ارتباطات اقتصادی و حتی کمکهای نظامی به اسرائیل متهم شد.
لفاظیهای ضد نتانیاهوی وی نه تنها کاری از پیش نبرد، بلکه پایگاه وی در میان اسلامگرایان را هم تضعیف نمود.
در این میان به نظر میرسد، تاکتیک کردها برای جدا شدن از کمالیستها، سیاستی هوشمندانه در دوران افول اردوغان و ورود احتمالی ترکیه به دورەی سیاسی جدید است.
اردوغان در انتخاباتهای گذشته تقریبا تمام کارتهای سیاسی خود را بازی کرده; از جنگهای پیاپی علیه کردها، تا دست بردن در بازار بورس استانبول و استفادەی ابزاری از داشتهها و سرمایەهای استراتژیک سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ترکیه، و اکنون چیزی در چنتەاش نماندە است.
حتی بعید است بتواند به اقتصاد در حال افول سر و سامان بدهد.
اکنون پرسش این است که آیا در چهار سال آتی وی به تماشای افول سیاسیاش بسنده خواهد کرد یا اولویتها و چشمانداز سیاسی خود را تغییر میدهد؟
یک احتمال میتواند کاهش فشار علیه کردها و یارگیری از آنان به منظور مقابله با روند افزایش مقبولیت اپوزیسیون سکولار باشد.
این اقدام مستلزم از سرگیری گفتگوهای صلح با پ.ک.ک و یک "گشایش جدید کردی" است.
وضعیت مطلوب حزب عدالت و توسعه در میان بدنەی اجتماعی هوادارش و ظهور پهپادهای بیرقدار در کنار برخی اشتباهات تاکتیکی کردها، روند صلح را به محاق برد.
اکنون با وجود برخی گزارشات مبنی بر تسلیح پ.ک.ک به سلاح های ضد هوایی و شکست نسبی اردوغان در انتخابات امروز، می توان به نوعی به احیای موازنه میان دو طرف و نتیجتا از سرگیری مذاکرات امیدوار بود.
فرضی که با در نظر گرفتن روان شناسی و کیش شخصیت خاص اردوغان هنوز خوش بینانه به نظر می رسد. حتی احتمال هجومی بزرگ مقیاس علیه کردها در سوریه و عراق به هدف انتقام شکست امروز نامحتمل نیست.
فرض مهمتر اما ورود ترکیه در سالهای آینده به دورەای از بی ثباتی سیاسی مانند دهەی نود است.
دشوار میتوان تصور کرد تیمی که 25 سال تمام به صورت مطلق العنان زمام امور را در دست داشته و یحتمل مرتکب سوء استفادههای مالی و موارد شدید نقض حقوق بشر و سرکوب سیاسی شده، به آسانی تن به واگذاری قدرت بدهد.
آدرس کوتاه خبر: