جمعه، 14 اردیبهشت 1403
روژان پرس » اخبار » مساله ایران و رهاشدگی میراث فرهنگی

ثریا مطهرنیا

مساله ایران و رهاشدگی میراث فرهنگی

0
کد خبر: 1716

مساله ایران و رهاشدگی میراث فرهنگی

مساله‌ی ایران در غیاب ایران و عدم تکیه بر خصوصیات ممتاز تمدن ایرانی از جمله منطق، قانون، اخلاق و دوری از تفرقه و منفعت پرستی‌های پوسیده حل نخواهد شد و برای این لازم است که یک بار دیگر ایران را از نو شناخت.
ستون‌های ایرانیت ما روی چه چیزها‌یی بنا شده است و مهمترین ارکان ایرانی بودن و ایرانی ماندن ما چیست و مهمترین مشکلات پیش‌ِروی ما کدام است و با چه روشی می‌توانیم به بهترین موقعیت در عصر کنونی برسیم؟
سالهاست سوالاتی بدون پاسخ‌های روشن و مشخص و با این توجیه که مسائل ما بسیار غامض و پیچیده هستند در مورد ایران طرح می‌شود و دکانین و پاساژهای گفتمانی زیادی ایجاد کرده است اما به نظر می‌رسد که مسائل و پاسخ‌ها بسیار روشن‌تر از چیزی است که تبلیغ می‌شود و این به معنی نادیده گرفتن پیچیدگی‌ها یا ساده‌سازی مسائل نیست.
‌با شناخت مزیت‌ها و دارایی‌های مادی و معنوی و همچنین با درک موقعیت‌های تاریخی و فعلی ایران در جهان و چشم‌انداز‌نگاری برای آینده به راحتی می‌توان  به انواع و اقسام موفقیت‌ها رسید.
‌اما به نظر نمی‌رسد که تا کنون نظریه‌پردازان یا افرادی که به دنبال طرح مسائل ایران هستند به جای طرح پرسش‌های انتزاعی به طرح سوالات انضمامی پرداخته باشند، چرا که به شکل مشخص روی حوزه‌هایی که می‌بایست گشایش‌های معنایی برای مردم و حکمرانان ایجاد کنند و با شناخت مساله، راه حل نظری لازم را تولید کنند، به عمد یا سهو تمرکز نکرده و در وضع موجود بهبود حاصل نمی‌شود یا به زبانی ساده‌تر، نظرات متفکرین در فضای ذهنی‌گرایی غیرکاربردی مانده و به بسته‌ی سیاستی و مدیریتی با کارکرد توسعه و پیشرفت کشور تبدیل نمی‌شود.
‌برای حل این موضوع، طرح سوالات و جستجوی پاسخ برای آنها در فضای افکار عمومی و تبدیل آنها به مطالبه برای تحقق از سوی نظام مدیریت و حکمرانی، می‌تواند یکی از روش‌های مطلوب برای پاسخ به مسائل ایران و توسعه و پیشرفت کشور و بازیابی جایگاه تمدنی ایران باشد.
به عنوان مثال می‌توان به جای طرح کلی موضوعاتی از قبیل وام‌گیری معنایی گفتمان دیگری، گزاره‌های مصداقی را واکاوی کرد‌ و از خلال آن خود را از نو شناخت و از رهگذر این شناخت که اثر آن بر روی مردم و حکمرانان مشاهده خواهد شد؛ به دستاوردهای عینی و مثبت رسید.
باز به عنوان مثال چرا فیلسوفان و سخنرانان در گفتمان‌های خویش سالهاست که سوال نمی‌کنند؛ چرا یک سریال تاریخی و فاخر در مورد عظمت تاریخ ایران و تمدن کهنی که مهد خط، زبان، موسیقی، شعر، اخلاق، دولت، منطق، جشن، یکتا پرستی، معماری و انواع و اقسام عظمت‌ها بوده است ساخته نمی‌شود؟ به عبارتی دیگر کسانی که به دنبال مسائل ایران هستند، چرا مسائل واقعی ایران را کمتر مطرح می کنند؟
میراث باستانی و آثار تاریخی بسیار زیادی در تمام نقاط کشور داریم که کشور ما را به یک ژورنال زنده و طبیعی در مورد تاریخ و تمدن تبدیل کرده است و  خیل عظیمی از آثار فرهنگی و تمدنی ما یا رها هستند و در معرض نابودی یا در شرایط بسیار بد نگهداری می‌شوند و یا اطراف آنان تزاحم‌های دیگر به وجود می‌آید تا بر روی این شکوه ملی سایه انداخته شود.
سال گذشته در مسير يكی از سفرهایم از استان خراسان تا خوزستان و امسال از كردستان تا بندرعباس بازديدی از روستای بسيار بسيار زيبا و بی‌نظير جهانی «مورچه خورت» داشتم؛ در یک نگاه کوتاه به وضوح می‌توان صحنه‌ها‌ی دردآوری از رهاشدگی میراث فرهنگی و تمدنی در این نقطه‌ی حیاتی از کشور دید. البته این رهاشدگی مختص این نقطه نیست و در جای‌جای کشور پهناور ایران ازجمله کردستان می‌توان این نشانه‌های آزاردهنده را دید. میراث فرهنگی سترگی که می‌تواند با اندک مراقبت یا بازسازی و تغییر کاربری یا مطالعه و تحقیق در مورد آنها، مزیتی بی‌بدیل برای معرفی به جهان و جذب گردشگر باشد، متاسفانه از آسیب‌های مخرب طبیعی و غیر طبیعی در امان نیستند. ادامه این رهاشدگی، این نتیجه را به ذهن متبادر می‌کند که یکی از مسائل ایران، بیگانه شدن نخبگان از هویتی است که طبق برخی کاوش‌ها ۳۰ هزار سال نشانه و سند برای موجودیت‌اش وجود دارد.
از زاویه‌‌ای دیگر می‌توان این پرسش را مطرح کرد که چرا تا کنون یک برنامه‌ی توسعه‌ی صنعتی در کشور تدوین و اجرا نشده و چرا در برنامه‌هایی که نوشته می‌شود، هر قدر برنامه‌نویسان بیشتر شعار بدهند و تصاویر بزرگ غیر واقعی‌تری را تولید کنند، از آنان بیشتر استقبال می‌شود؟ ایراد کار کجاست که سویه‌ی شعاری نوشتارهای تخیلی که ثمری جز به اشتباه انداختن دستگاه محاسباتی کشور و تحلیل‌رفتِ منافع ملی ندارند با تولید تصاویر غیر واقعی از سوی کسانی که تحصیلات و تجاربی برای تصویرسازی و درک وضعیت داخلی و خارجی ندارند، فرمان برنامه‌نویسی و مجری‌گری کشور را به دست می‌گیرند.
دیگر سوالی که می‌تواند از طریق نظریه‌پردازان مطرح شود چرایی ریشه‌های شکاف‌اندازی در اتحاد ملی از تاریخ باستان تا تاریخ معاصر و فعلی در اشکالی چون حزب‌سازی، انشعاب‌اندازی،  فرقه‌سازی و تحریف مفاهیم مختلف است و آگاه‌سازی سیستم حکمرانی و وجدان عمومی برای حساسیت بر روی این موضوع که کدام منافع و کدام ضدیت‌های داخلی و خارجی به عنوان عاملیت‌های فعال برای چندپارگی وحدت می‌کوشند و نقش چنین فعالیت‌هایی برای به عقب راندن توسعه کشور و جانمایی کشور در جهان آشوب‌زده‌ی در حال گذار و رقابت فعلی چه میزان مخرب است.
‌ایران کشوری است که قلمروهای تمدنی آن[قلمرو به معنی جایی که قدرت نرم تمدنی ایران موجود بوده و هست از آئین‌ها تا زبان و از معماری تا دست آوردهای فرهنگی و تاثیر گذاری‌های تمدنی ایران] از هارتلند(آسیای میانه) تا اروپای مرکزی، غیر قابل کتمان و غیر لاپوشانی است، اما مع الاسف عدم بهره‌برداری از این واقعیت و بازسازی سازه‌گرایانه این نقش در عصر کنونی، موجب ترسیم چهره‌ای غیر واقعی و ستیزه‌جو از ایران توسط رقبای منطقه‌ای و جهانی شده است. در واقع تمدن صلح‌جلوی ایران که فلسفه‌اش توسط آناکارسیس اخذ شد و در یونان رواج داده شد یا تفکرش توسط لائو تسه اخذ شد و در چین بسط داده شد یا معرفت‌اش توسط بودا اخذ شد و در هند، گسترش داده شد را تمدنی وارونه بازنمایی می‌کنند.
‌این ایراد بر کلیت سیستم تصمیم‌سازی و جهت‌گیری نخبگان کشور وارد است که مسائل ایران را در غیاب دستاوردهای تمدنی ایران و روندهای تاریخی مترتب بر آن و به صورت مفاهیم مجرد و منفک از واقعیت گذشته و کنونی ایران مطرح می‌کنند تا جایی که نهادهای فرهنگی کشور از تولید یک سریال تاریخی تمام ایرانی عاجز می‌شوند یا بناهای مهم و تاریخی کشور در معرض آسیب‌های طبیعی و غیر طبیعی قرار می‌گیرند.
مساله‌ی ایران چیزی نیست جز مساله‌ی توازن‌بخشی به حوزه‌های سیاست خارجی، سیاست داخلی، اقتصاد متوازن، تولیدی و توسعه‌ای، بازگرداندن توازن مابین قدرت نرم تمدنی و قدرت سخت برای جایابی بهتر برای ایران که به دلیل موقعیت جغرافیایی ممتاز و برخورداری از منابع سرشار و به دلیل جایگاه رفیع‌اش در تاریخ جهان می‌تواند با هوشمندی به مدار حرکت صحیح خودش حتی با وجود دشمنی‌ها بازگردد.
‌مساله‌ی ایران در غیاب ایران و عدم تکیه بر خصوصیات ممتاز تمدن ایرانی از جمله منطق، قانون، اخلاق و دوری از تفرقه و منفعت پرستی‌های پوسیده حل نخواهد شد و برای این لازم است که یک بار دیگر ایران را از نو شناخت.
تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید