تحول علمی از بالا در سایه ایجاد عدالت سیاسی و اقتصادی در پایین، شاید داروی بسیاری از مشکلات ما باشد.
مدتهاست که پس از بروز و ظهور شبکههای اجتماعی و شکلگیری پدیدهی افشاگری؛ ذهن و روان عمومی جامعه با سوالات مختلفی رو به روست و این سوالات چون به روشنی از طرف مسئولین پاسخ داده نمیشود، منجر به نوعی حس اضطراب و یأس شده است که هر از چند گاهی با آن مواجه میشویم.
اما برای ریشهیابی این مساله، بررسی چند لایه نگر لازم است تا با تفکیک مسائل از هم، افشاگران، افشاشدگان و نهادهای مسئول را توأمان ملزم به پاسخگویی کرد.
۱. انواع افشاگری؛ در موارد مختلف افراد بسته به انگیزهی عقیدتی، سیاسی، شخصی، رقابت و یا حتی نفوذ دست به افشاگری میزنند.
مثلا در حالت عالی، یک فرد یا گروه با در نظر گرفتن مسائل قانونی و شرعی و به قصد اصلاح یا ممانعت از بروز فساد، دادههایی متقن در مورد یک مسالهی آسیب رسان به کشور را با افکار عمومی و یا مسئولین جهت رسیدگی به موضوع، به اشتراک میگذارند.
نوع دیگری از افشاگری؛ افشا به دلیل انگیزه فردی و مشکلات شخصی افراد با یک فرد یا گروه است که همواره تمام واقعیت را منعکس نمیکند.
یکی دیگر از انواع افشاگریها؛ افشاگری جناحی است که به قصد از میدان خارج کردن تفکر و یا حضور رقبای درون محیط قدرت، انتخابات و غیره استفاده میشود که معمولا دادههایی درست و غلط با هم آمیخته میشود و در محیط شبکههای اجتماعی و رسانهها حول آن بحثی شکل میگیرد.
نوع دیگری ازافشاگری هم وجود دارد که در آن سیستمهای اطلاعاتی کشورهای رقیب یا غیر دوست تلاش میکنند تا بحرانی سیاسی و اجتماعی را در واحدهای محلی، ملی و یا منطقهای و جهانی علیه کشور مورد نظر و در راستای پروژه های خاصی، ایجاد کنند.
اما حالت دیگری هم وجود دارد و آن این است که دو یا چند نوع از این الگوهای افشاگری در هم تنیده شوند و تشخیص وقایع سخت شود.
اما مهمترین پرسش این است که دلیل این تلاطمهای روانی در قالب تب افشاگری که به مثابهی یک نشانگر وجود مشکل، عینیت پیدا میکند چیست و راهکاری بهرهبرداری مثبت از آن کدام است.
پیش از ورود به بحث لازم است که این نکته تاکید شود که ذهن، هنگامی که برای پاسخ به یک سوال اطلاعات کافی نداشته باشد، برای پاسخ به آن از سایر دادهها و تفسیرها استفاده میکند که معمولا موجب، خطا در ارزیابی میگردد.
اولین مسئولیت حاکمیت دربارهی موج افشاگریها، ایجاد بستری است که در آن پروسهی ایراد ابهام در قالب افشاگری به شکل دقیق و سریع، اطلاع رسانی گردد.
همواره در لایههای پایینی ساختار قدرت در جوامع مختلف گروههایی وجود دارند که برای به دست گرفتن زمام امور سعی میکنند، قدرت حاکم را با بحران مشروعیت و اعتبار مواجه کنند و برای این کار؛ سعی میکنند تا با طرح موضوعی خاص و شبههناک، شخصیتهای مختلف را از گردونه خارج کرده و خود بر مناصب آنها تکیه بزنند و از انواع گفتمانها و به طور خاص از گفتمان شفافیت و عدالت و غیره برای حصول مقصود استفاده میکنند؛ در واقع، قضیه به این شکل است که جناحهای قدرت برای رسیدن به منافعی خاص سعی میکنند یک گفتمان پوششی و موجه اجتماعی و مذهبی را انتخاب کنند و ذیل آن پروژهسازی نمایند.
حاکمیت برای جلوگیری از تلاطمهای اجتماعی و بی ثباتیهای سیاسی در این مورد میبایست تمهیدات مختلفی بیاندیشد که به چند نوع تمهید در این باره میتوان اشاره داشت که برخی از آنان دارای خروجی است و برخی از آنان لزوما به نتیجه نمیرسد.
به طور مثال برخی راه حل را در تمهیدات سلبی میبینند، در این نوع نگاه، برخی پیشنهاد میکنند که با توجه به ابعاد ابهامآفرینی و مشکلات ناشی از افشاگریهای هدفمند و سازماندهیشده، بایست اقدامات تنبیهی را برای بازدارندگی در اولویت قرار داد که به نظر نگارنده چنین امری، هر چند در قانون در قالب رسیدگی به تهمت، افترا و نشر اکاذیب، مورد توجه قرار گرفته اما نتیجهی خاصی ندارد چرا که موجسازان میتوانند به راحتی با تغییر ایراد اتهام به طرح پرسش و سوال، به مقصود خود دست پیدا کنند و در ضمن نگاه سلبی، صورت مسائلی چون شفافسازی و پاسخگویی را در نظر نمیگیرد و از آن رد میشود.
بنابراین استفاده از تمهیدات ایجابی برای این امر بسیار مفیدتر است و همچنین نمیتوان بدون متعادلسازی مناسبات قدرت و ثروت در قالبهای مختلف؛ به نتیجهی مطلوب رسید چرا که همواره میتوان سیستم نابهسامان اقتصادیای را تصور کرد که در آن الیگارشهای مختلف و حمایتکنندگان مالی شخصیتها یا جناحهای مختلف برای کسب سود و حذف رقبا، مشغول سفارش دادن پروژههای مختلف افشاگری هستند.
معمولا سیستمهای مختلف برای حفظ خود و ادارهی امور میل نمودار نشدن مناسبات و وجدان عمومی نیز میل به مرئی شدن مناسبات دارد که در این میان تضادی همیشگی وجود دارد که دیگر بازیگران از آن استفاده میکنند.
بنابراین بهترین راهکار در واقع عقلانیترین راهکار است و آن ابتدا به ساکن عبارت از توسعهی عادلانه در سایهی ایجاد جامعهی مرفه و نظارت بدون مماشات بر اعمال اصحاب قدرت است که چه در قالب پیشگیری و چه در قالب برخورد، به خود اجازهی انتفاع شخصی با توجه به ابزار و امکانات در اختیارشان به شکل مستقیم و غیر مستقیم را ندهند و در ثانی پاسخ شفاف و دقیق به شبههها به دور از تفرعن و پاک کردن صورت مساله برای فراموش شدن است که تمام اینها در سایهی یک پروسهی شفافسازی تدریجی و پیوسته و ایجاد یک ساختار مشارکت محور و تحول خواه برای پیشرفت کشور و نظام، ایجاد میشود.
الیگارشیک شدن مناسبات قدرت و ایجاد خانوادههای قدرت به جای یک ساختار قدرت و تغییر شکل قوانین اساسی یا تعطیل کردن آنها به بهانههای مختلف، به راحتی در طی یک فرآیند میتواند به ایجاد بستر نارضایتی در میان بخشی از مردم و ترغیب به آشوب توسط دشمن شده و به ایجاد یک تصویر بزرگنمایی شده از مشکلات کمک کند.
قوهی عاقلهی نظام میتواند با توجه به ذات مردمی جمهوری اسلامی و نقش مهمی که فعالیت و مشارکت مردم در ثبات کشور داشته است برای حفاظت از میهن، جلوگیری از ناامیدیها، سواستفادهی جریانات مشکوک داخلی و خارجی، شروع به نوعی تحول با ذات انقلابی اما علمی و آرام کند و با اصلاحات قانونی از بالا اولا؛ پایهی قدرت افراد را از قدرت شخصی به قدرتی که سیستم و جامعه به آنها تفویض و بر آن نظارت میکند تبدیل کند که با تلاطمسازی جریانات الیگارشیک داخلی مواجه نشود و همچنین، با بهروزرسانی قوانین و پیشگیری از اعمال نفوذ شخصیتهای حقیقی و حقوقی مانع از مسائلی شود که افراد بنا به اعتبارشان در ساختار قدرت بتوانند از منابع عمومی بهرهبرداری خانوادگی نمایند و جریانات مشکوک نیز نتوانند با افشای بخشی از آن در فضای ابهام و عدم شفافیت، ایجاد تکانهی اجتماعی یا بیاعتمادی عمومی نمایند.
امروز سوالات زیادی در مورد املاک مصادرهای و بهرهبرداران از آنها، چرایی ایفای نقش دامادها، عروسها و آقازادهها در مسئولیتهایی که در آن تجربه ندارند یا از مواهبی که برخوردار میشوند، دلیل عدم پاسخهای متواضعانه و شفاف از سوی مسئولین یا احیانا عذرخواهی و استعفای آنها، چرایی کلید نخوردن تحقیق و تفحصها از سازمانها و ارگانهای مختلف و صدها سوال دیگر در میان نخبگان و مردم مطرح است. همچنین گاهی؛ با ایجاد حساسیت در مورد یک مساله، برخی سعی میکنند تا با فضاسازی، افکار عمومی را به موضوعی دیگر معطوف نمایند و این چرخهی فرسایشی مداوما در حال تکرار است و عزم خاصی هم برای ساماندهی این امور مشاهده نمیشود که فضای سواستفادهی بیگانگان را هم فراهم میسازد.
نوشتن این سطور برای من رنج و دردی مضاعف دارد چرا که برای پیگیری امور مستضعفین و کودکان نیازمند و بیمار به دیدار بسیاری از اشخاصی رفتهام که مسئولیتهای مهمی داشته و دارند و هر از گاهی در رسانهها در موردشان حواشیای ایجاد میشود اما علیرغم داشتن اختیار و توان کمک قانونی، کمک و توجه خاصی از آنان برای حل مشکلات مردم و نیازمندان ندیدهام، اما همچنان امیدوارم تا روزی ذهنیت مسئولین بهروزتر و دیگرخواهتر شود و با شفافیت و قانونگرایی، شخصیت خود را تقویت نموده تا زیر مجموعهها هم از آنان بیاموزند و توان اجتماعی در فضای ابهام و توجیهات مختلف، مصروف نشود. تحول علمی از بالا در سایه ایجاد عدالت سیاسی و اقتصادی در پایین، شاید داروی بسیاری از مشکلات ما باشد.
دسته بندی: اخبار / اسلایدر / سیاسی / اجتماعی / فرهنگی / اقتصادی / کردستان / آذربایجان غربی / ایلام / کرمانشاه / گزارش
آدرس کوتاه خبر: