چندین سال است که ایده راهاندازی یک شهربازی روباز استاندارد در مرکز استان از سوی مسئولان شهری مطرح میشود اما دریغ از برداشتن یک گام!
سنندج از سدههای دور و در طول تاریخ کُردها همواره یکی از مر اکز مهم و برجسته فرهنگ، هنر و معماری و تمدن بوده است؛ این شهر مرکزی موثر و مفید برای ترقی علم و دانش و پرورش اندیشمندان، علما، مفاخر، هنرمندان و دانشمندان بوده است و با داشتن غنای ارزشمند هنر، فرهنگ و علم در همه حوزهها مکان پرورش بزرگان زیادی بوده است و تلاش گذشتگان و میراث آن روزگاران سبب شده که تا امروز، سنندج همچنان لقب دارالعلم، دارالاحسان و شهر هنر و موسیقی را حفظ کند.
اما در حال حاضر این شهر که زمانی مرکز طالبان علم و هنر و مقصد گردشگران و مسافران بود با جسمی نحیف و ضعیف به لحاظ قرار گرفتن در آمار پرتورمترین شهرها و با روبرو شدن هزاران جوان بیکار و کاهش درآمد مردم و افزایش گرانیهای لجامگسیخته و نداشتن مدیریتی دلسوز مواجهه شده است.
بیتوجهی به مدیریت آن در همه عرصهها قابل مشاهده است و برای ساماندهی نابسامانیها و رفع معضلات آن که باید با دیدی کلان انجام میشد که نشد این شهر را به یکی از بینظمترین و شلوغترین و بیصاحبترین شهرهای ایران از نظر ساخت و ساز و معماریهای جدید، نداشتن قوانین ترافیکی، بیانظباتی اجتماعی، گداپروری، زبالهگردی، ناهنجاریهای اجتماعی و فرهنگی و تولید مشاغل جدید دستفروشی به ویژه وانتبارهای دستفروش تبدیل کرده است و چهرهای ناخوشانید و نازیبا را از این شهر ترسیم کرده است.
طی چند سال گذشته و در همه دورههای مدیریتی در همه دولتها اگرچه همیشه ساخت و سازهای غیر قانونی در مناطق حاشیه شهرها را شاهد بودهایم اما این مسئله در سنندج حادتر است.
ساماندهی سگهای بلاصاحب و ولگرد در سطح شهر از مطالبات شهروندان است اما این مهم تاکنون محقق نشده، هرچند نهاد متولی اقداماتی انجام داده است اما هنوز این معضل همچنان از معضلات حل نشده این شهر بهشمار میآید چرا که جولان سگهای ولگرد در سطح شهر آنهم در میادین و خیابانهای اصلی و در اطراف مراکز توزیع و عرضهی مواد خوراکی در بازار و مناطق پر تردد شهر، مسائل مهم بهداشتی و اجتماعی را تحتالشعاع قرار داده و درد سرهای زیادی برای شهروندان ایجاد کرده است.
متاسفانه همیشه در خیلی از نقاط به ویژه هسته مرکزی شهر بارها شاهد حمله سگهای ولگرد به زنها و کودکان بودهایم و پرسه سگهای ولگرد در کوچهپسکوچهها و معابر اصلی شهر، آرامش را از شهروندان سلب کرده و تعدد سگها ترس و وحشت زیادی میان کودکان و نوجوانان و به ویژه بانوان ایجاد کرده است.
اما مهمترین موضوع این یادداشت بهزغم نگارنده بیتفاوتی نهادهای متولی و نظارتی در قبال سرنوشت شهر، به ویژه وجود گسترده و بی شمار دستفروش و وانتهای دستفروش در همه نقاط شهر به ویژه نقاط حساس است که کسی نه در فکر ساماندهی است و نه کسی در پی پاسخگویی.
آزادی عمل دستفروشان و وانتهای دستفروش که خود به باند بزرگی تبدیل شدهاند بخش زیادی از میادین و خیابانهای مرکزی شهر را تصرف نموده که به عنوان مثال به خیابان طالقانی و روبروی دخانیات تا چهارراه چهارباغ، سهراه برق، خیابان انقلاب(سیروس) اشاره میشود. میادین اصلی شهرک بهاران و در همه میادین سطح شهر وانتها و دستفروشان میز کسب و کار خود را تا وسط خیابان پهن کرده و سبب مختل شدن آرامش و رفت و آمد شهروندان شدهاند. ایجاد آلودگیهای صوتی و زیست محیطی از عوارض پدیده دستفروشی در معابر عمومی است. و تاسفبار اینکه دستگاههای متولی نسبت به این اوضاع واکنشی نشان نمیدهند.
متولیان امور شهری آیا تا به حال به این مورد فکر کردهاند که اگر خدای نکرده در محدوده بلوار 28 دی و منازل روبروی استادیوم ملکنیا پیرمرد یا زنی میانسال دچار عارضه قلبی، زنی حامله دچار زایمان قبل از موعد، خانهای دچار آتشسوزی شود یا انفجار گازی رخ دهد آمبولانس یا خودروهای آتشنشانی چگونه مراحل مار و پله وانتهای این مسیرها را طی کنند تا در ماموریت خود موفق شوند و سبب نجات جان شهروندی شوند و یا از بروز و گسترش حادثهای جلوگیری کنند؟ ظاهرا برای مسئولین این موارد اصلاً مهم نیست چرا که اگر مهم بود حتما برای آن فکری میکردند.
اقدامات شهردار سنندج برای توسعه فضای سبز و احداث پارکها، پیادهروسازی و بهسازی آسفالت معابر و کوچهها و خدماتی از این دست جای تقدیر است اما آیا تعریض پل قشلاق برای پهن کردن بساط وانتهای دستفروش بود!؟
آیا پلیس راهور و شهرداری نمیدانند وجود دهها وانت در مسیر علوم پزشکی و میادین اصلی بهاران سبب ایجاد ترافیک سنگین و بروز مشکلات عدیدهای برای شهروندان میشود؟
گلهمندیهای شهروندان در ارتباط با عدم ساماندهی وانتبارها و دستفروشان در خیایانهای شهر کاملاً برحق است و متاسفانه توجهی به این مطالبه نشده و نهادهای دیگر نیز در این حوزه اقدامی درخور انجام ندادهاند.
دو سال پیش قانونی برای نظمبخشی دستفروشان خیابانهای اصلی و ساماندهی وانتبارهای سطح شهر وضع شد، قانونی کە بە سبب آن وانتبارها تنها در مکانهای مشخصی کە برای آنان تعیین شدە بود حق فعالیت داشتند؛ اما دیری نپایید کە قانون مصوب شدە نادیدە گرفتە شد و وضع شهر و وانتبارها هم بە روال سابق خود بازگشت. باید گفت طرح ساماندهی دستفروشان و وانتهای دستفروش تنها در قالب یک صورتجلسه باقی ماند و نهادهای متولی هم منفعلانه عمل کردند.
اگر از اقدام غیرمتعارف دستفروشان در تجاوز به حریم پپادهروها و همچنین تجاوز وانتبارها به خیابانهای کمعرض جلوگیری نشود در خیلی از نقاط شهر بیم آن میرود که شاهد ایجاد نوعی بازار مانند تاناکورای فعلی باشیم!
وجود صدها وانتبار سیار میوهفروش در چهارراها، میادین شهر مانند میدانهای بهاران، بلوار آزادگان، بلوار 28دی، میدان 12فروردین و روبروی هتل شادی سبب ترافیک و راهبندان شده و هر فردی برای خودش در هر نقطهای که تمایل داشته باشد، ماشین پارک کرده و سبدهای میوه را در کنار وانت پهن میکند.
هر کدام از مسئولین نیز، ساماندهی وانتبارها را نیازمند یک کار تیمی میدانند. باید پرسید این تیم شامل چه کسانی و چه نهادهایی است و چرا منجر به انجام کار عملی نمیشوند؟ نه نگارنده و نه هیچ شهروندی که از وضع موجود ناراضی است به هیچ وجه دنبال قطع کردن منبع درآمدی این افراد نبوده و نیستیم و یکی از عوامل اصلی وجود این همه دستفروش، بیکاری و نبود امنیت شغلی است اما ساماندهی آنان از مطالبات جدی مردم و اقدامی ارزشمند در راستای نظم و ساماندهی در سطح شهر است.
یکی دیگر از مشکلات شهر سنندج نبود فضاهای مناسب و درخور، البته با هزینه مناسب برای بازی، آموزش و تفریح کودکان است که حقوق کودکان در این هیاهوی بیمسولیتی مورد بیمهری قرار گرفته است.
زندگی شهری مستلزم فرهنگسازی است و ایجاد فضاهای آموزشی و تفریحی برای کودکان یک ضرورت است و تاکنون هم نهادهای مرتبط و هم شهرداری در راستای توجه به تحقق مطالبات و نیاز کودکان اقدامی درخور و شایسته انجام نداده و در این عرصه کوتاهی کردهاند.
چندین سال است که ایده راهاندازی یک شهربازی روباز استاندارد در مرکز استان از سوی مسئولان شهری به ویژه شهرداری و اعضای شورای شهر مطرح میشود اما دریغ از برداشتن یک گام! و این وعده تنها در حد یک شعار باقی مانده است.
در حال حاضر از زبان و برنامههای نامزدهای انتخابات مجلس دوباره شاهد بیان و بازگو کردن این وعدههای شیرین برای عامه و به ویژه برای کودکان و نوجوان مظلوم این دیار هستیم و قطعاً در انتخابات بعدی شورای شهر هم، نامزدهای محترم بازهم به وعده و وعید میپردازند اما مانند بیشتر دورهها و علیالخصوص دوره کنونی شاهد انجام هیچ کاری عملی و درخور در این حوزه نیستیم.
شهر سنندج یک سوم جمعیت کردستان را در خود جایی داده است
خودکشی، توزیع آسان مواد مخدر در خیلی از نقاط شهر، تورم نقطه به نقطه، بیکاری و اقتصاد بیمار، نبود کارخانجات عظیم، بیکاری، عدم سرمایهگذاری مناسب، عدم توجه به توسعه گردشگری، فرهنگی و ورزشی و عدم توجه به نخبگان و دهها معضل و مشکل دیگر را میتوان از مشکلات این شهر برشمرد.
در شهری که میبایست دارای چندین فرهنگسرا میبود و روزانه چندین کنسرت در آن برگزار میشد و یا شاهد اجرای تئاتر و برنامههای متنوع فرهنگی و هنری برای ترویج و آموزش موضوعات اجتماعی و مدنی بودیم جای تاسف است که جمود و رخوت بر آن سایه افکنده است. اینها و دهها درد و معضل این دیار را باید به کی گفت؟ صدا و سیمای کردستان هم به هیچ وجه و در هیچیک از زمینههای یادشده صدا و سیمای این دیار نیست؛ پرداختن به برنامههای ضعیف آن هم در این مجال نمیگنجد و به صورت ویژه به آن پرداخته میشود.
سوال این است که کدام شهر ایران همانند سنندج دارای این همه درد بیدرمان است؟
ما میگوییم و مینویسیم اما نگرانی آنجاست که مانند گذشته در عمل اتفاق خاصی نمیافتد! آیا مسوولان واقعیتهای موجود را نمیبینند؟ آیا بازتاب چنین دردها و هشدارها برای آنان عادی نشده است؟ آنها چه پاسخگو باشند یا نباشند ما نسبت به ادی وظیفهامان نمیتوانیم سکوت کنیم. ما مینویسیم بگذار آنها سکوت کنند! آقای مسئول؛ اگر امروز اقدامی نشود فرداها دیرخواهد شد.
*روزنامهنگار و فعال فرهنگی-اجتماعی
آدرس کوتاه خبر: