ما میگوییم و مینویسیم اما نگرانی آنجاست که مانند گذشته در عمل اتفاق خاصی نمیافتد.!
تورم، بیکاری و فقر در کردستان، نشان میدهد که دولت در این استان نتوانسته کارنامه موفقی داشته باشد. در همه دولتهای گذشته و به ویژه دولت کنونی مشکلات و معضلاتی که در ایران در حال رشد بوده و هستند در مناطق کُردنشینی مانند کردستان رشد چند برابری و مضاعفی داشتهاند. نبود کارخانجات عظیم، بیکاری، کولبری، بیاعتمادی به مردم این مناطق، نبود کار و رفاه برای مردم و به ویژه جوانان، رشد بالای تورم و گرانی لجامگسیخته و عدم سرمایهگذاری، نبود آزادراه، کمبود فرصتهای شغلی، نبود صنایع و کارخانههای بزرگ، در بخشهای مختلف اقتصادی، عدم توجه به توسعه گردشگری، فرهنگی، ورزشی و عدم توجه به نخبگان این مناطق و دهها معضل و مشکل دیگر را میتوان برشمرد.
بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، کردستان در مقایسه با سایر استانها از لحاظ بیکاری در صدر جدول قرار دارد. در خصوص شاخص نرخ تورم نیز همین وضعیت بر کردستان حاکم است و در نرخ تورم ماهیانه، سالیانه، نقطه به نقطه و حتی شاخص کل هم، کردستان نسبت به میانگین کشوری و در مقایسه با دیگر استان های کشور همیشه روند افزایشی داشته است.
تمام شاخصهای آماری مرکز آمار ایران نشان میدهد که وضعیت کردستان در حوزه های مختلف اشتغال، بیکاری، مشارکت اقتصادی و... مطلوب نیست و مردم کردستان بیش از پیش زیر فشارهای اقتصادی قرار گرفتهاند.
علیرغم اینکه دولت در در طول سه سال گذشته در حوزه اشتغال، بیکاری، مشارکتهای اقتصادی، کاهش نرخ تورم، بهبود وضعیت معیشت مردم و... تلاشهایی کرده اما دادههای مرکز آمار ایران نشان میدهد که این خدمات و تلاشها نتوانسته ثمربخش و عاملی برای کاهش این معضلات و رفاه مردم باشد.
تورم از جمله پدیدههایی است که میتواند تبعات زیادی بهدنبال داشته باشد و مهمترین آن، توزیعی است؛ بهنحوی که بهنفع گروههای پردرآمد و بهضرر گروههای فقیر و کمدرآمد است.
در همین راستا بنابر اعلام مرکز آمار ایران شاخصهای تورمی آذر ماه ١٤٠٢ که بر اساس آن شاخص قیمت مصرفکننده خانوارهای کردستانی به عدد ۲۳۴.۲ رسیده و نسبت به ماه قبل آن ۳ درصد افزایش داشته است.
بر اساس دادههای مرکز آمار ایران، کردستان در بحث قیمت خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات در شاخص تورم نقطه به نقطه در آذر ماه سال ۱۴۰۲ نسبت به آذر ماه سال ۱۴۰۱ با ۴۸.۹ درصد، اولین استان گران کشور محسوب میشود.
در شاخص تورم سالیانه علیرغم اینکه میزان این شاخص به طور میانگین در کشور ۴۴.۴ درصد است اما این رقم در کردستان ۶.۶ درصد بالاتر بوده و عدد ۵۱.۰ درصد را نشان میدهد و کردستان در جایگاه سوم این شاخص در کل کشور قرار دارد.
این بدان معنی است که نرخ کالاها و خدمات مصرفی خانوارها طی یک سال گذشته از آذر ماه ۱۴۰۱ تا آذر ماه ۱۴۰۲ به طور میانگین در سطح کشور ۴۴.۴ درصد افزایش یافته اما در کردستان این نرخها، ۵۱.۰ درصد گرانتر به مصرفکنندگان عرضه شده است.
در بحث شاخص نرخ تورم نقطه به نقطه نیز وضعیت کردستان همین گونه بوده و در حالی که میانگین این شاخص در کشور ۴۰.۲ درصد است اما در کردستان نرخ این شاخص ۴۷.۲ درصد بوده و در آذر ماه سال ۱۴۰۲ نسبت به آذر ماه سال ۱۴۰۱ با افزایش ۷ درصدی مواجه شده است.
کردستان از لحاظ رتبه جدولی نیز در شاخص نرخ تورم نقطه به نقطه در جایگاه دوم قرار گرفته و تنها استان یزد از این استان پیشی گرفته است.
چه کسی یا چه کسانی باید صدای دهکهای پایین را بشنوند، چه کسی باید تورم افسارگسیخته و بیکاری و گرانیهای کمرشکن در کردستان را درمان کند؟
یکی از مهمترین و جدیترین مشکلات امروز جامعه ما گرانی، رشد تورم و افزایش بیرویه قیمتهاست. حتی با نگاهی به آمارهای رسمی شاهد رشد وحشتناک قیمتها هستیم که متاسفانه با برنامهریزی خود دولت به بار نشسته است و اما افزایش قیمت کالاهای اساسی و ضروری به صورت زیر پوستی که جای خود دارد و نکته مهم اینجاست که کم وجدانترین انسان این جامعه، ضعیفترین و کمبرخوردارترین فرد این جامعه از هر لحاظی نمیتواند در مقابل گرانی و وضعیت بد معیشتی مردم سکوت کند و برخورد با این معضل را از دولت و مسئولان مرتبط نداشته باشد و درخواست ارائه راهکار برای درمان آن را نکند؛ حال اگر روزنامهنگار هم باشی و مهمتر از آن خودت از دهکهای پایین جامعه باشی، آن وقت باید خون گریه کنی و دادت را به شیوه معقولش و از طریق رسانه بازهم به گوش متولیان برسانی و انتظار هست تلاش جدی برای حل این معضل صورت بگیرد البته اگر کسی جوابگو باشد. ما میگوییم و مینویسیم اما نگرانی آنجاست که مانند گذشته در عمل اتفاق خاصی نمیافتد.
تورم و کم درآمدی خیلی از مردم و گرانیها باعث شده تا خیلی از خانوارها برخی از اقلام ضروری و مورد نیاز غذایی مانند گوشت قرمز و گوشت ماهی را از سبد کالایی خود حذف کنند. آیا این موضوع برای مسولان قابل درک است؟!
گرانی تیر خلاصی است بر پیکر نحیف جامعه؛ و نبود برخی از اقلام و کالاهای ضروری سلامت خانواده را به مخاطره انداخته و به ویژه کودکان را بیمار و یا با خطر بیماری مواجه کرده است.
خیلی از مردم با سفرههای خالی رو به هستند و درآمدشان جوابگوی هزینههای اجارهخانه و خرید برخی اقلام نیست، ناچار هستند برای گذران زندگی و ادامه حیات به تهیه اقلامی مانند سیب زمینی و تخم مرغ و ماست و گوجه پناه بیاورند که البته از آنجا که نرخ لبنیات و تخم مرغ هم پسر عموی گوشت است بیشتر به نان و غذایی ساده و تکراری بسنده میکنند.
امنیت شغلی و معیشت صدها هزار خانواده در این دیار به مخاطره افتاده است. دولت و مسئولان هم اقدامی نمیکننند و روزه سکوت گرفتهاند و واقعیتهای موجود را نمی بینند. من باز با خود فکر میکنم و میگویم درج چنین دردها و تلنگرهایی برای آنان آیا عادی نشده است و شاید مثل گذشته بازهم اتفاق خاصی نیافتد اما من باید به ندای درون و وظیفه خود هر چند کم و در حد اشاره، عمل کنم. باید تلاش کرد تا یخچالهای مردم به کمد تبدیل نشود و اگر امروز اقدامی نکنیم فرداها دیر خواهد شد.
*روزنامه نگار
آدرس کوتاه خبر: