سه شنبه، 11 اردیبهشت 1403
روژان پرس » اخبار » معلمان كاريزماتيك

ثریا مطهرنیا

معلمان كاريزماتيك

0
کد خبر: 1059

معلمان كاريزماتيك

در فرآیند سنتی تدریس معلم به شکل دانای کل و ارسال کننده‌ی پیام است و دانش‌آموز جایگاهی بیشتر از دریافت‌کننده‌ی پیام و باز نشر کننده‌ی محتوای تدریس در قالب پرسش و امتحان ندارد.
هر معلمی کاریزما دارد، چرا که مرکز جهان دانش‌آموزان در کلاس درس است؛ اما چه اتفاقی می‌افتد که وجه کاریزماتیک یک معلم برای دانش‌آموزان و حتی دیگران بیشتر می‌شود.
برای بحث در این مورد و برای اولین بار می‌خواهم این مساله را در یک چارچوب زبان‌شناسانه، صورت‌بندی کنم.
فرآیند تدریس خود به مثابه‌ی یک رسانه عمل می‌کند.
"رومن یاکوبسن" یک زبان‌شناس کلاسیک روسی بود و مدلی به اسم دیاگرام زبانی دارد که عبارت است از فرستنده‌ی پیام؛ گیرنده‌ی پیام و خود پیامی که از فرستنده به گیرنده ارسال می‌شود.
در اینجا می‌توانیم کلاس درس را به مثابه‌ی یک اکوسیستم؛ معلم را به مثابه‌ی فرستنده‌ی پیام، محتوای آموزشی را به مثابه‌ی خود پیام و دانش‌آموز را به مثابه‌ی گیرنده‌ی پیام در نظر بگیریم.
در فرآیند سنتی تدریس معلم به شکل دانای کل و ارسال کننده‌ی پیام است و دانش‌آموز جایگاهی بیشتر از دریافت‌کننده‌ی پیام و باز نشر کننده‌ی محتوای تدریس در قالب پرسش و امتحان ندارد.
اما در دوره‌ی جدید این قالب یک طرفه شکسته شده و مجموعه‌ای از نوآوری‌ها و تکنیک‌های آموزشی می‌تواند در دو بخش هم کیفیت تدریس را بالاتر ببرد و هم وجهه‌ی کاریزماتیک‌تری به معلم ببخشد.
در بخش اول بایست بدانیم که کلاس درس و مدرسه هم محیط‌های اجتماعی هستند نه به قول «میشل فوکو» جامعه‌شناس فرانسوی یک محیط خشک نظارت و کنترل.
پس برای اولین گام مهم است که یک تعامل و توازن بخشی اجتماعی در داخل محیط مدرسه میان آموزگاران و دانش‌آموزان شکل بگیرد که تنها در آن نقش معلم یک فرستاننده‌ی پیام نیست بلکه داخل محیط کلاس دو تعامل دیگر نیز مهم است. یعنی در واقع  با سه نوع تعامل در کلاس درس مواجه هستیم:
الف: تعامل معلم با دانش‌آموزان به عنوان فرستنده پیام
ب. تعامل دانش‌آموزان با معلم به عنوان فرستنده‌ی پیام
ج. تعامل دانش‌آموزان با دانش‌آموزان به عنوان فرستنده‌ی پیام.
در این بخش مهمترین عنصر در ارتقای کیفیت آموزشی و اعتبار بخشی بیشتر به آموزگار برای تقویت نقش کاریزماتیک‌اش این است که محیط کلاس حول محور محتوای آموزشی و پرورشی پویا متوازن باشد. یعنی هم معلم محتوای آموزشی‌اش را ارائه کند و هم از دانش‌آموز بخواهد تا در این امر شرکت کند تا یک دیاگرام زبانی دو سویه میان معلم و دانش‌آموز شکل بگیرد و با پیوند زدن این تعامل به سایر دانش‌آموزان یک اکوسیستم پویای آموزشی جدی اما با نشاط را ایجاد کند.
‌در چنین شرایطی رابطه‌ی آموزشی از بالا و عمودی معلم با دانش‌آموزان به رابطه‌ی طولی و سپس عرضی و در نهایت به یک رابطه‌ی اجتماعی آموزشی در کلاس درس تبدیل می‌شود.
‌و با نوآوری‌های مختلف از جمله استفاده از هنر، تقویت هوش‌های  کلامی، منطقی، ریاضی، بصری، فضایی، موسیقیایی، طبیعت گرایانه‌، درون فردی، میان فردی و بدنی جنبشی.
‌در حالت حداکثر بازده آموزشی و پرورشی؛ به دانش آموزان در کلاس درس به نوعی زندگی بخشی آموزشی داشته باشد.
در این حالت کلاس درس مانند یک قطعه شعر است که می‌خوانیم یا یک فیلم سینمایی زیبا که می‌بینیم و در اثر لذت بردن دانش‌آموز و مربی در این فرآیند احساس می‌شود که طول زمان کلاس کم شده است و عطش و طلب دانش‌آموز برای یادگیری بسیار بیشتر می‌شود.
‌اما در بخش دیگر که بیش از پیش با موضوع پنل امروز ما سر و کار دارد و برای کاریزما بخشی به یک آموزگار مهم است باید عنوان داشت؛ که فریز و انجماد روابط معلم و دانش‌آموز صرفا در چارچوب کلاس و محتوای آموزشی نوعی تقلیل گرایی است و یک معلم پیشرو و آوانگارد ضمن وفاداری به چارچوب‌ها و اصول آموزشی می‌بایست گامی دیگر را برای کاریزماتیک شدن بردارد و آن عبارت است از درک موقعیت و شرایط اجتماعی و خانوادگی و نیازهای ضروری بهداشتی، سلامت، روانشناختی و غیره‌ی هر دانش‌آموز.
برای این امر معلم می‌بایست هر دانش‌آموز را به عنوان یک فاعل شناسای انسانی نیز در نظر بگیرد که می‌بایست در جهت خاصی شکوفا شود و مشکلات‌اش مرتفع گردد.
‌از لحاظ ساختاری و ابژکتیو: ما به جمع دانش‌آموزان و معلم نگاه می‌کنیم.
‌اما به لحاظ فردی و سوبژکتیو؛ ما باید به هر دانش‌آموز نگاه خاصی برای کشف جهان‌اش داشته باشیم.
برای این امر باید پنجره‌ی نگاه کردن به وضعیت روحی و جسمی دانش‌آموز را کمی بالاتر از کلاس درس تعبیه کنیم و نگاهی به خانواده و وضعیت اخلاقی و مالی و تحصیلی‌اش بیندازیم، نگاهی به بافت محله و محیط تدریس ‌کنیم و در نهایت روستا یا شهر و مشکلات و معضلات‌اش را در شرایط جاری کشور ببینیم.
‌معلمی که موفق به کسب احترام و اعتماو دانش‌آموز، والدین و افراد داخل بافت اجتماعی‌اش شود؛ بلندترین گام را برای کاریزما بخشی به خود برداشته است.
‌زمانی «جیمز جویس» نویسنده‌ی شهیر ایرلندی گفته بود؛ اگر بتوانم قلب دوبلین را فتح کنم؛ قلب جهان را فتح خواهم کرد.
اگر معلم نیز بتواند قلب دانش‌آموزان و والدین و افراد داخل محیط اجتماعی‌ِتان را فتح کند؛ به سادگی در آستانه‌ی فتح قلب جهان قرار می‌گیرد و باید به این قضیه ایمان راسخ داشته باشد.
برای این امر ضروری است که معلم شروع به پیگیری بالا بردن کیفیت یادگیری و کیفیت محیط تحصیل دانش‌آموز و استفاده از ابزار و امکانات آموزشی لازم باشد.
‌به عنوان مثال ما چگونه می‌توانیم از دختر یا پسر دانش‌آموزشی که درگیر فقر، مشکل سلامت، تغذیه با مشکل اعتیاد یا بیکاری والدین یا دوستان دارای ناهنجاری اخلاقی است انتظار بهترین بازده آموزشی را داشته باشیم؟
‌معلم مانند کاشف قاره‌ای ناشناخته و پر از ریسک و چالش است که می‌بایست بتواند با مهارت و اعتماد به نفس و علم و تجربه و بدون ایجاد گارد منفی و مقاومت به حل مشکلات دانش‌آموز و خانواده‌اش و حتی محله و شهر و روستا کمک کند.
‌به عنوان مثال خاطراتي از زمان تدریس‌ام در روستاها داشته‌ام که چگونه در روستایی مهاجر فرست و فقیر با یک مدرسه‌ی فرسوده و دانش‌آموزان دارای پایه‌ی تحصیلی ضعیف توانستم به موفقیت‌های آموزشی برسم و از چه موقعیت‌های فردی‌ای چشم‌پوشی کردم.
معلم می‌بایست بتواند از ابزارهای جدید مانند رسانه؛ پلتفرم‌ها و سوشیال مدیاها و حتی هوش مصنوعی که به زودی بر زندگی همه تاثیر خواهد گذاشت در راستای ارائه‌ی مطلوب محتوای آموزشی و رسالت اجتماعی‌اش بهره بگیرد و بتواند به نوعی نقاط اتصال درست کند.
برای تبیین مساله‌ی نقاط اتصال از ابزار تئوریک علم ژئوپلیتیک استفاده می‌کنم.
‌به عنوان مثال همه‌ی شما نام راه جدید ابریشم چین را شنیده‌اید؛ چین کشوری است که به دلایل مختلف کالا و خدمات ارزانی را به جهان عرضه می‌کند و برای اینکه این کالا و خدمات به سایر قاره‌ها و کشورهای بَری و بحری برسد نیاز به مسیرهای ترانزیتی از جمله راه، ریل، بنادر و فرودگاه‌ها دارد و اکنون میان بسیاری کشورها در جهان رقابتی وجود دارد تا بتوانند کالا و خدمات چین را از حریم هوایی یا دریایی یا زمینی خود عبور دهند تا با هزینه‌ی کمتر، این کالاها به مقاصد خود برسند و برای این کار سعی می‌کنند تا خود را به راه‌ها و مسیرهای عبور این کالا و خدمات پیوند بزنندگ حتی در حوزه‌ی فیبر نوری و اینترنت یا دکل‌های فایوجی و حتی در آینده سیکس جی یعنی دکل‌های انتقال سریع داده.
‌یک معلم هم بایست بتواند نقاط اتصال و اتکای لازم را برای خدمت به کلاس درس و محیط‌اش شناسایی کند و از آن بهره‌مند شود.
‌به عنوان مثال شما در شهری فقیر هستید و در کشور شما یک بحران تورمی بزرگ ایجاد شده است و در کلاس درس خود دانش‌آموزی دارید که نیاز به یک درمان گران‌قیمت و داروهای خاص دارد.
‌شما از طریق تولید محتوا و پلتفرم‌ها، روزنامه‌ها و نشریات الکترونیک، دوستان و آشنایان و منابعی که شناسایی می‌کنید به صورت فردی یا گروهی می‌توانید این مشکل را به جامعه بازخورد دهید و از جامعه برای حل آن کمک بگیرید.
تولید محتوای مناسب عبارت از ارائه‌ی مطلب شما به خلاصه‌ترین و قانع کننده‌ترین حالت به کمک عناصری است که حواس، احساست و ذهن منطقی افراد را درگیر مساله و فرآیند حل آن می‌کند ‌و حتی می‌توانید برای آن نوآوری‌هایی هم به صورت فردی یا گروهی داشته باشید و به نوعی یک شبکه‌سازی را انجام دهید؛ شبکه‌ای از معلمان، فعالان اجتماعی، اصحاب رسانه، خیران، دانش‌آموزان، اولیا و مسئولان که با لحاظ چارچوب‌های مختلف و در نظر گرفتن خلقیات افراد بتواند شما را در مسیر خودتان موفق کند.
‌و البته تمام این مسائل به ایمان شما بستگی دارد؛ اگر هدف شما خدا و رضایت او و خدمت به بندگان‌اش باشد؛ کار شما برکت خواهد داشت و توسعه پیدا می‌کند و حالت مصنوعی و مادی به خود نمی‌گیرد.
‌دانشجو معلمین گرانقدر و معلمان بايد بدانند کشور ما به لحاظ محیط زیستی، اقتصادی، دشمنی خارجی، برخی سوء تدبیرها و غیره با چالش‌های مختلفی دست به گریبان است.
‌ما برای حل این مشکلات و زیست عزت‌مندانه در جهان به یک نهاد آموزشی و پرورشی قوی نیاز داریم که ضمن آموزش به نوجوانان و جوانانمان هویت‌بخشی کند و انگیزه‌ی لازم را برای آنان و خانواده‌های‌شان برای سربلندی منطقه و کشورمان فراهم کند.
‌از مهمترین ابراز و مصالح اجتماع‌امان برای موفقیت و تعالی در جهان؛ معلمین هستند، معلمین اجتماعی و جامعه آگاهی که قالب‌های صلب و سنگین روزمره‌ی آموزشی را می‌شکنند و افرادی را تربیت می‌کنند که جامعه و دولت را به پیش می‌برند و تاثیرگذارند و حس عشق، اعتماد به نفس، وطن دوستی، دانش‌طلبی، دیگرخواهی و خوبی را در آنها درونی می‌کنند و توانایی انتقالش به دیگران را در آنها پدید می‌آورند‌.
از نظر من و با تمام ایمان و قلب‌ام؛ همه‌ي معلمان کاریزماتیک و انرژیکی هستند که نخواهند گذاشت که آرمان‌ها و اعتقادات ما و عزت سرزمین‌مان کمترین آسیبی ببیند.
منبع: روزنامه روژان
تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید