اینک با گذشت بیش از 75 سال دوباره شاهد شعلهور شدن آتش جنگ در این نقطه حساس در خاور میانه هستیم؛ جنگی که استعمارگران نه در تلاش برای مهار آن بلکه درصددند روز به روز بر دامنه آن بیفزایند و در این میان قربانیان این جنگ کسی جز زنان و کودکان بی دفاع نیستند.
متجاوز از دو هفته است که آتش 75 ساله فلسطین دوباره و چندباره شعلهور شده و میرود نهتنها خاور میانه بلکه جهان را هم در بر گیرد. هیمهی اولیهی این آتش در سال 1895 میلادی و در جریان گردهمایی رهبران صهیونیست در شهر بال سویس فراهم شد، آنجا که زعمای این قوم مصمم شدند با استفاده از اهرمهای سیاسی، اقتصادی و نظامی سرزمین موعود را باز پس گرفته و حکومت خود را مستقر نمایند.
این وطن موعود بر پایه روایت دینی یهودی شکل گرفته که بر اساس آن خداوند به حضرت داوود از پیامبران عهد عتیق عبری دستور داده که بر بلندای کوه صهیون معبدی برای نیایش بنا نهد؛ پس از پایان ساخت معبد خداوند به داوود میگوید که این معبد و اطراف آن را به تو و قومت بخشیدم.
در تعبیر و تفسیر یهودیان بهویژه تندروان این آیین که به صهیونیستها معروف هستند محدوده این واگذاری از نیل تا فرات است که باید بهوسیلهی یهودیان تصرف و در آن اقدام به تأسیس دولت یهودی کنند.
در راستای تحقق این آرمان، رهبران یهودی در غرب به تکاپو افتادند و در جریان جنگ جهانی اول عدهای از آنها در قالب ارتش کشورهای غربی در جنگ شرکت و مهارتهای نظامی کسب کردند.
در پایان جنگ متصرفات عربی امپراتوری عثمانی در خاورمیانه بر اساس قرارداد سایکس پیکو بین دول فاتح تقسیم و فلسطین جزو قلمرو استعماری بریتانا قرار گرفت.
یهودیهای آموزش دیده در جنگ راهی فلسطین شدند و اقدام به تشکیل گروههایی مسلح کرده و به اذیت و آزار مسلمانان پرداختند و برای رسیدن به اهداف خود از هیچ جنایتی ابا نداشتند.
ازجمله این گروههای شبهنظامی میتوان به گروههای هاگانا و اشترن اشاره داشت که دهها قتل عام را در فلسطین شکل دادند که مشهورترین آنها در دهکدههای دیریاسین و کفرقاسم روی داد که حتی حیوانات هم مشمول کشتار شدند. هاگانا سه افسر انگلیسی را هم به دار کشید که بهواسطهی این جنایت رهبرانشان ازجمله مناخیمبگین که بعدها نخستوزیر اسرائیل هم شد تحت تعقیب قرار گرفت.
در آن تاریخ در کل سرزمین پهناور فلسطین با جمعیتی قریب به دو میلیون نفر تنها پنجاه هزار نفر یهودی در دهکدههای پراکنده در کمال صلح و سازش با مسلمانان و مسیحیان زندگی میکردند اما گروههای مسلح صهیونیستی این صلح و صفا را زایل و خصومت و دشمنی را رواج دادند.
غربیها که از قبل میلاد مسیح چشم طمع به معادن و منابع خاک خاورمیانه داشتند و بعد از پایان جنگهای یکصد ساله صلیبی که بغض و کین دینی را هم به آن افزوده بودند وجود یهودیان در قلب خاورمیانه را وسیله مناسبی برای تضعیف ملل مسلمان منطقه و هموار کردن راه برای استعمار و استثمار این کشورها دانستند؛ بهویژه اینکه در هر بخش از متصرفات خود کشورهای مختلفی را تشکیل و عوامل خود را مأمور اداره آنها کرده بودند.
تقویت همهجانبه یهودیها و گسترش نفوذ آنها در فلسطین، آرمان اصلی غربیها بود و بعد از هجوم یهودیها به فلسطین بهویژه بعد از فشارهای هیتلر به آنها در اروپا و شکل دادن هولوکاست در پایان جنگ دوم شرایط برای تشکیل دولت صهیونیستی در اراضی فلسطین فراهم و جامعه ملل بخشی از خاک فلسطین را بهعنوان وطن موعود یهودیها به آنان اختصاص داد. سرانجام در سال 1948 این دولت تشکیل شد.
بنگورین اولین نخستوزیر دولت صهیونیستی در نخستین پارلمان یهودی در تلاویو و در اولین روز اعلام کرد که ما در این بخش دولت تشکیل دادیم اما من خود را متعهد به حکمرانی تنها در این بخش نمیدانم بلکه میکوشم وطن موعود را که از نیل تا فرات است آزاد کنم و حاضران هم با تأیید گفتهی وی این خواسته را هدف اصلی دولت صهیونیستی برشمردند.
دو روز بعد از تشکیل دولت یهودی، نخستین جنگ اعراب و اسرائیل روی داد که صیهونیستها با حمایتهای همهجانبه غرب توانستند پایدار بمانند.
جنگ دوم در سال 1956 و بعد از ملی شدن کانال سوئز و جنگ بین مصر و دول غربی روی داد که صیهونیستها هم از آن بهره بیشتری بردند.
در ژوئن 1967 جنگ شش روزه بین مصر و اردن و سوریه با اسرائیل روی داد که صهیونیستها با حمایت غرب پیروز و سرزمینهای بیشتری را تصرف کردند.
در رمضان سال 1973 میلادی جنگ چهارم بین مصر، اردن، سوریه از طرفی و اسرائیل در طرف دیگر روی داد که دول مسلمان پیروز بودند.
اینک یا گذشت بیش از 75 سال دوباره شاهد شعلهور شدن آتش جنگ در این نقطه حساس در خاور میانه هستیم؛ جنگی که استعمارگران نه در تلاش برای مهار آن بلکه درصددند روز به روز بر دامنه آن بیفزایند و در این میان قربانیان این جنگ کسی جز زنان و کودکان بی دفاع نیستند.
دسته بندی: یادداشت
آدرس کوتاه خبر: