روژان پرس: از سنندج به طرف مریوان، راهی پر پیچوخم شما را به طرف كوههای زیبا و سركش «کۆساڵان» و قلهی كرهمیانه ـ كه با جنگلهای انبوه زاگرس تنیده شده است ـ نزدیك میسازد. هر چه به طرف مریوان نزدیكتر میشوید، نوع خاص معماری سنگی روستاها كه نشان از معماری سنگی هورامان دارد خودنمایی میکنند.
در تعامل مردم با زندگی كوهستانی، همه چیز در روشنایی آبی رنگ و شفاف غوطه میخورد. تارك برهنهی درختان بلوط كه هرموار به سوی آسمان سر برافراشتهاند، سركشانه با طبیعت به نجوا میپردازند و آن جا كه تارك بوتههای غرق گشته را در ورودی رودخانهی «کۆساڵان» سیروان به جنبش درمیآورد، آرام و سرودخوان زمزمه سر میدهد.
با همهمهی مداوم كوهستان دیرزمانی است خو گرفتهایم، پهنهی بیكران، آن كه به پردهی مه قفائیرنگ رو به كوهستان و كوه كرهی میانه اندیشههایمان را به سوی خود به پرواز درمیآورد. در این میان ابرهای سفید كه زلفشان با بادهای بالای جو پریشان گشته است، در آسمان رخشان شناور هستند. در جوار طبیعت دلنشین كوهستانی به هیچ نیندیشیدن و كوشش در نیندیشیدن چیزی که مایهی درد و رنج باشد.
معماری روستای میانه، در دامنهی كوه كرهی میانه، الفتی نزدیك با معماری هورامان دارد. معماری خشكهچین ـ دیوارهای قطور و سنگی كه برای جلوگیری از ریزش و تخریب توسط زلزله در لای دیوارها، كلاف كامل یا ناقص چوبهای جنگلی محكم (بلوط و گردو) كه اصطلاحاً آن را «دیمك» گویند، قرار میدهند كه آن را چهارپهلو تراش داده و استادانه در لای دیوارها و گوشههای آن قرار میدهند كه بار زلزله و لرزش را به همهی دیوارها منتقل میكند و از ترك برداشتن آنها جلوگیری مینماید. این كار برای تراز دیوارها و تیرریزی سقف مناسب بوده و هورامانیها مبتكر و ابداعكنندهی این نوع معماری میباشند. هر جا این نوع معماری سنگی و فونداسیون چوبی در كردستان دیده شود، نشان از هنر و فرهنگ هورامی دارد.
حركت چیزی است كه در زندگی برایمان باقی مانده است. همهی آن چیزی كه هنوز ما را با زمین و به این جهان پهناور كه زیر آفتاب سرد درخشندگی دارد پیوند میدهد. به ناگاه وقتی كه در میان طبیعتی كه هنوز انسان بدان دست نیازیده است خود را مییابی، این مناظر را در خواب یا در دورهی دوردست كودكی دیدهای، غمی سوزان تو را فرا میگیرد. هرجا كه كوهستانیتر است راه و روش انسان بر آن سختتر بوده و جادهسازی هم دیرتر شروع شده است.
كرهی میانه جزو كوههای سركش است كه سخت و استوار ایستاده است و از باد و باران تازیانه میخورد؛ اما همچنان سركش و در فراز فرازها.
در 65 كیلومتری سنندج به مریوان، روستای نگل با 400 خانوار قرار دارد و چون یكی از چهار قرآن تاریخی دنیا در این روستا نگهداری میشود، هر روزه مسافران زیادی را به خود میطلبد. روستای نگل و جنگلهای پرپشت بلوط، ون، زالزالك، زبان گنجشك، گلابی وحشی و... دیدارشان خاطرهی آزادی، جنگلهای سرفراز را با شدتی دردناكتر در یادها زنده میكند.
در 10 كیلومتری شمالغربی روستای نگل روستای میانه با جمعیتی در حدود 400 خانوار قرار دارد. همه جای این روستا، فرهنگ غنی، سوابق تمدن، معماری درخشان و نوع باغداری آن نشان از فرهنگ و زبان هورامی در خود دارد. امروزه متأسفانه از این گویش و تكلم زبان هورامی در این روستا اثری نمانده است و به گویش كردی سورانی صحبت میكنند.
«میانه» جزو بخش كلاترزان به مركزیت بخش «شوێشه» است كه شامل 45 روستا است. كوه كرهی میانه با 2955 متر ارتفاع مسلط به آبادی میانه از طرف شمال و از طرف جنوبغربی به
بهار روستای کرهمیانه
روستاهای «نسڵ» و «گۆشخانی» است و از یال غرب به حومهی «سروآباد» مسلط است. این کوه در زمستان برف زیادی را به خود میگیرد.
هرچند هماکنون بهار است در آبكندها و گودالها، برف كبود رنگی آغشته به آب برجای مانده است و هنوز نفس سرما از آن برمیخیزد. جویهای كوچك نامرئی هم اینك با صدای نرم و خوشآهنگ زیر برف دامنهها زمزمه میكنند و تنهی سپیدارها و درختان كهنسال گردو به نحو محسوس با رنگ سبز لطیفی پوشیده شده است. همواره، نسیم سبكبال از جانب كرهی میانه میوزد؛ خوشبو و خنك است. هرم خاك سیاه، داغ و عطر مستیافزای گیاهانی كه از زیر برف سر برآوردهاند، نور نافذ آفتاب به آنها زده و نسیم آنها را با خود میآورد. در گوشه گوشهی دامنهی كرهی میانه چشمههای جوشان و پر آب مثل «زهردهخانی»، «كانی چیاو»، «کانی بی»، «کانی سڵێمانبهگ»، «کانی ڕهزڵه»، و رودهای پر آب باغهای گردو، گلابی را سیراب میکنند. در گذشتهای نه چندان دور در كنار باغداری، پرورش گوسفندداری هم شغل اصلی مردمان این ناحیه بوده است و به علت وجود گیاههایی كما، لو، بهرزا، پیچك، سولان و پرآبی، محل اصلی ییلاقهای مردمان روستاهای اطراف بوده است.
زمستان 1394، قله کره میانه
از راست به چپ: 1- سلام اسماعیلسرخ
2- محمد حمیدی 3- مظفر خالدیان
4- ابراهیم رحیم زاده 5- سارا امجدی 6- آراز
كوه سركش و پر آب كرهی میانه باعث شده است كه هیچگاه در خشكسالیها هم این منطقه زمین داغ و خشكیده بر خود نبیند. تا نیم سدهی قبل به علت رودخانههای پرآب در روستای میانه و وجود معماران و استادان آسیاب، بیشترین آسیابهای آبی منطقه در این روستا وجود داشته است. عرصهی جنگلهای زاگرس بنا به ادعا و ادلهی بسیاری از اكولوژیستها كه داشته و دارند، یكی از اكوسیستمهای منحصر به فرد دنیاست.
طبیعت زمستان در روستای کره میانه
جنگلهای زاگرس با تنوع جالب آن و وسعتی برابر 5 میلیون هكتار كه از استعداد خوبی برای زادآوری و تكثیر برخوردار است. جنگلهای مریوان به عنوان قسمتی از جنگلهای زاگرس 97 هزار و270 هكتار وسعت داشته و حدود 40 درصد كل سطح این شهرستان پوشش جنگلی است كه به علت شرایط مساعد جوی، بارش باران در حدود 900 میلیمتر در سال، وضعیت مناسبتری از لحاظ شرایط زیستی نسبت به دیگر مناطق زاگرس دارد. آری جنگلها و كوهها مادران باران هستند و ابرها را به سوی خود فرا میخوانند و باعث بارش میگردند. هنوز كانونهای حیات در چشمههای گرم زندگی میجوشد. آب، جوشش زندگی، وجود جنگلها، چشمهسارها در منطقه مریوان باعث قطب توریستی شده است.
بكوشیم این ارزشهای طبیعی و خدادادی و ثروت ملی را از هرگونه تخریب و آتشسوزی و دستاندازی محفوظ داریم. اگر وجدان انسانها كه بر همزیستی با طبیعت تكیه دارد، سست گردد، هرگونه نابسامانی امكانپذیر است، فقط كافی است امروز را با دیروز مقایسه كنیم و ببینیم فردا چه اتفاق میافتد!
نیروی زندگیزا پیوند است، هیچ چیز به تنهایی كارآیی ندارد. آب، هوا، خاك، خورشید و راز پیدایش جانداران به روشهای گوناگون به هم پیوسته و آمیختهاند،... این زندگی رازگونه است.
پارهای خود را با زیستگاهها پیوند دادهاند، عدهای از زیستگاهها خود را با جانوران تطبیق دادهاند. در بازی بزرگ زمین هرگونه و هر گروهی نقش خود را بازی میكند، هیچ چیز به دردنخور نیست، همه در هماهنگی هستند. ما نباید از یاد ببریم كه سرچشمههای زندگی كمیابند، آن چه را زمین در نهایت سخاوت به ما پیشكش كرده است، نباید قبل از اینكه در هنگامهها و گونهها دست یابیم، همه چیز را به نابودی بكشانیم. باید با هوشیاری تهدیدها را به فرصتها تبدیل بكنیم.
كرهی میانه كوهی مخروطی است و در مقیاس كوچكتر همچون دماوند كوه واقع شده است. اگر كوه دماوند در ایران و آرارات در كردستان تركیه و فوجییاما در ژاپن به علت وضعیت توپوگرافی و شكل مخروطی، خواهرخوانده هم نام گرفتهاند، پُر بیراه نخواهد بود كه كرهی میانه را هم با دماوند كوه خواهرخوانده بنامیم.
برای صعود به قلهی كرهی میانه مسیرهای متنوعی وجود دارند، از روستای نگل مسیری جنگلی است به سوی آبادی میانه و دیدن انواع درختهای متنوع زاگرس، در این پهنه و همچنین معماری سنتی و سنگی روستای میانه به چشم هر بینندهای چشمنواز است و فاتحهای بر مزار عالم و عارف ربانی ماموستا عبدالخالق میانهای كه همواره نان را از عرق جبین خود خورد و سالها عَلم و بیداق صلح و همزیستی و دانشورزی را برافراشت و همچون مردمان آن دیار بر كار و بر باغ شخصی خود امرار معاش نموده و بر ترویج علم و دانش همت گماشت، دلنواز.
از چشمه «كانیچیاو» نوشیدن و رودهایی كه از كوه كرهی میانه جاری میگردد به تماشا نشستن، صعود را برای یكایك كوهنوردان دو چندان دلنشین میسازد. با پنچ ساعت كوهنوردی در جنگل و دامنههای میانه به قلهی كوه صعود كردن، آن وقت میفهمی كه همه چیز، سنگها، سیروان، كرهی میانه و درختان اُبهت و عظمت خود را دارند و همه چیز با كلامی دلنشین حرف میزند. بر بلندای قله، روبروی كوسالان و شاهو، قلهها سر به فلك كشیدهاند و پاییندست رودخانهی خروشان (کۆساڵان) جریان دارد، به تماشا مینشینیم.
مراسم عيدنوروز و رقص كردی در آبادی ميانه در 50 سال قبل
مسیری دیگر هم برای صعود به قلهی كرهی میانه در 75 كیلومتری سنندج به مریوان هست. که دست راست آن از مسیر آبادی «گۆشخانی» و آبادی «نسڵ» میگذرد كه اقلیمی كوهستانی و جنگلی است. بیشترین درختهای ون (در گویش كردی قهزوان) را در این خطه از جنوبغربی كرهی میانه میتوان دید و زیبا خواهد بود كه از آن به موزهای طبیعی نام برد. در بالادست روستای نسل با تلاش و پشتكار، شخصی روستایی به نام «جلال فتحی» که یک كیلومتر را در دل كوهستان كنده و پیش رفته و قناتی پر آب را از سینه كرهی میانه برون آورده که عشق فرهاد به شیرین را تداعی میكند. ایجاد باغات بزرگ گردو و سپیدار در جوار این قنات، كاری بس سترگ و دلنواز است كه همه را به حیرت وامیدارد.
وقتی كه از این كشاورز سختكوش چگونگی كندن این قنات را در دل كوه و سه كیلومتر پیش رفتن را جویا شدم؟ با تفكر آرام گفت: همچو میماند كه زندگی خوش موهایم را سفید كرده!. كاشتن صدها نهال ون از كارهای دیگر این باغدار«نسڵ»ی است كه امروزه به تنوع و زنده کردن جنگل ون در این قسمت دامنهی كرهی میانه همت گماشته است.
آرامش طبیعت در كوهستان دلنواز و آفتاب گرمایی بخیلانه دارد. كرهی میانه با سخاوت از دل چشمهها طراوت و بخشش خود را فرو میریزد، شیب كوه در این قسمت پایانی ندارد، آب مارپیچ زنان از دامن سراشیبها به آبكندها فرو میریزد و بار دیگر بر تارك پشتهها بالا میآید. از هر سو جنگل بلوط، ون، زالزالك و تا چشم كار میكند سبزهپوش است و در بالاترین قسمت جنگل، ییلاق قدیمی روستای «نسڵ» است كه امروزه متروك است و دیگر چندان راهی نمانده است برای دسترسی به قلهی كوه كرهی میانه.
تلاش جمعی مردم ميانه برای كشيدن جاده با بيل وكلنگ در حين كار (50 سال قبل)
كوهنوردان و طبیعتدوستان با صرف اندکی وقت و اراده، میتوانند گوشهای از زیبائیهای زاگرس و جنگلهای دلنشین آن در این خطه از كردستان نظارهگر باشند. گنجینهای كه زمین كهن در طول زمان و وادی طولانی به ما پیشكش كرده است و به آفرینندگی و چیرگی بر آن دست یافتهایم. بیایید برای آسودگی خود همه چیز را به هم نزنیم و مصرفكنندگانی دادگر باشیم، به یاری هوای خوب، آب، خاك، زندگی نوین را تجربه كرده و بر پیمانهای خود وفادار بمانیم؛ ما كاشتههای خود را میدرویم.
جهان و طبیعت كردستان همچنان به نحوی شگرف، تازه و دلكش است. با چشمانی رخشان و قلبی پرهیجان به اطراف خود مینگریم، افق مه گرفتهی دوردست، زیبائی نادیدهای دارد. بدان امید كرانهای دوردست آبی رنگ وطنم رخشندگی بهاران را داشته باشد و آسمان پهناور این سرزمین ژرفتر و نیلگونتر باشد.
در خاتمه برای تمام مهماننوازیهای مردمان خونگرم آبادی میانه چند عكس از قلهی كرهی میانه و روستای میانه كه قدمتی 50 سال دارد توسط عكاس فرهنگی از مردم آبادی میانه به نام «علی فیضی» تقدیم و زینتبخش گزارش است.
سلام اسماعیل سرخ