جمعه، 7 اردیبهشت 1403
روژان پرس » اخبار » ماه‌بانوی بی‌تکرار آواز کردستان

ایرج بهرام‌نژآد

ماه‌بانوی بی‌تکرار آواز کردستان

0
کد خبر: 611

ماه‌بانوی بی‌تکرار آواز کردستان

بانو فتانه ولیدی هنرمندی جسور با زیبایی ذاتی در خانواده‌ای هنرمند با انتخاب اشعاری موزون و زیبا از همان اوان کودکی شروع به خواندن کرد و این قمری خوش‌نوا طولی نکشید که آوازه‌ش از شهر برون رفته و صوت دلنشین از صفحه سیاه گرامافون، مرزهای دلدادگی را درنوردید.
کردستان و کردستانی‌ها در طول حیات خویش تا به امروز، زندگی‌اشان همیشه با موسیقی، آهنگ و ترانه چنان در هم آمیخته که گویی عضوی جدایی‌ناپذیر از حیات خاکی آنان است. زنان پنجه‌رنگین قالی‌باف به هنگام بافتن تار و پود قالی، اشعاری موزون که مملو از رنگ‌های شاد زندگی است را بر لب مترنم و مردان به هنگام کار و یا درو در مزرعه ویژه‌آهنگ‌های خود را زمزمه می‌کنند.
لالایی مادران برای دلبندان‌شان و حتی به هنگام مرگ سرودن اشعاری جانگداز در رثای عزیز از دست‌رفته نماینگر این مهم است که موسیقی در رگ، پوست و خون کوردها جاری و ساری است.
صدا نعمتی است که پروردگار در نهاد هر بشری به ودیعه گذارده است؛ به گونه‌ای که در کتاب مقدس ما مسلمانان قرآن کریم صدای دلنشین را ستوده و صدای بد را نکوهش کرده است؛ از این رو صدا این نعمت بزرگ الهی برای ارتباط با دیگران به انسان اهدا شده اما عموماً از آن فقط برای گفت‌وگو و مکالمات روزمره و تعدادی هم استثنائاً از آن برای شادی روح و روان مردم استفاده می‌کنند.
از قدیم‌الایام که دنیای پر از مهر و محبت و صفا و صمیمیت داشتیم و هنوز جهان در دام تکنولوژی نیافتاده بود، کسانی بودند با نام خوش‌صدا که هر شب در خانه‌ای میهمان بوده و با صدایی رسا و دلنشین، هم شیرین‌کلامی نموده و هم آواز می‌خواندند و همین آواز‌خوانی‌های ساده و صمیمی، منشاء دلدادگی و عشق را مهیا می‌کرد. خواندن از وصلت‌ها و جدایی‌ها، خواندن از حماسه‌گران تاریخ، خواندن از لیلی و مجنون و اینچنین مردمان آن دوران زندگی را سپری کرده و کانون گرم خانواده را گرمتر و با صفاتر کرده‌اند.
در میان خوش‌صداهای در سال‌های نه چندان دور در شهر سنندج بانویی پا به عرصه وجود نهاد که از همان اوان کودکی لحن خوش او اطرافیان و همسایگان را مست از کلام شعری می‌کرد؛ با نوعی که در خانواده‌ای سرشار از شعر و موسیقی دیده به جهان گشود. در آن دوران که عاشقان شب‌خوان کوچه‌های شهر کوچک سنندج را با صدای گرم خود در ساعاتی از شب به شور و شوق می‌آراستند این دختر نوجوان نیز به عشق این صداها و صوت زیبای پدر نخستین گام‌ها را در راستای آواز‌خوانی برداشت و اندک اندک با پدر هم‌خوانی و با شبگردان کوچه‌ها از حیاط خانه همنوا می‌شد؛ آری سخن از بزرگ‌باتوی هنرمندی است که تا به امروز هیچ بانوی دیگری در خواندن ترانه‌های کردی چون او سرآمد روزگار خود نبوده است.
هرچند بانوانی خوش صدایی بودند اما ماندگاری بانو فتانه در ذهن و خاطرات خوش دیرینه مردم این دیار، نقش بسته و بعد از گذشت چند نسل و عزلت‌نشینی این خاتون آواز کردی، هنوز هم صدایش شور عشق و شیدایی در آدمی متولد کرده و آنگاه که از جدایی می‌خواند اشک از دیدگان جاری می‌کند.
بانو فتانه، در عصری صدایش به گوش رسید که در جامعه آن روز خواندن زن در فرهنگ بسته سنندج مرسوم نبود و نگاه مثبتی به آن نداشتند؛ چه می‌شود کرد شهری کوچک، فرهنگی سنتی و جایگاه زن در این فرهنگ مشخص بود؛ اما او با شکستن سکوت این سنت، صدایش را به گوش همگان رسانده و نشان داد که زن هم جسارت خواندن دارد و می‌تواند دوشادوش مردان نوای عشق سردهد.
بانو فتانه ولیدی هنرمندی جسور با زیبایی ذاتی در خانواده‌ای هنرمند با انتخاب اشعاری موزون و زیبا از همان اوان کودکی شروع به خواندن کرد و این قمری خوش‌نوا طولی نکشید که آوازه‌ش از شهر برون رفته و صوت دلنشین از صفحه سیاه گرامافون، مرزهای دلدادگی را درنوردید.
انتخاب ترانه‌های شعری زیبا و متناسب با صدای او و سوز ساز نوازندگان بی‌ادعای آن دوره، آثاری را پدید آورد که تا عصرها نسل انسان با صدای او خواهد زیست و به قول فروغ فرخزاد: «تنها این تنها صداست که می‌ماند.»
هرچند امروز بانوی آواز کردی در سالمندی و بیماری طولانی، کنج عزلت گزیده اما هنوز هم صدای جادویی این بانوی جسور کرد گرمی‌بخش دلهایی است که عاشقانه می‌تپد. از زیبایی‌های دیگر صدای بانو فتانه، خواندن به لهجه سنندجی است که شیرینی ترانه‌های او را دو چندان می‌کند؛ زبان و لهجه‌ای که امروزه در طول سالها دچار تغییرات بسیاری شده که همتی می‌طلبد برای بازسازی آن چرا که امروز روز مد شده بیشتر خانواده‌ها با فرزندان خویش به فارسی سخن می‌گویند و گوئی رفته‌رفته لهجه سنندج در زبان کردی به فراموشی سپرده شده و حتی گویندگان محلی هم از سخن گفتن به این لهجه زیبا دوری کرده و تلاش می‌کنند از آن پرهیز کنند.

سلطان بی‌رقیب آواز کردستان در سال ۱۳۳۲ در شهر سنندج از مادر زاده شد و از همان اوان کودکی استعداد و نبوغ ذاتی او در موسیقی شکوفا و تا زمان ابتلا به بیماری با همکاری هنرمندان نامدار عصر خود ازجمله استاد حسن کامگار، استاد یوسف‌زمانی، استاد گریشا، استاد مظفر کامکار و بسیاری از هنرمندان نامدار آن عصر بیش از 70 آهنگ از خود به یادگار نهادهکه متاسفانه تعداد کمی از آن آهنگ‌ها امروز در دسترس است و بسیاری از آن در آرشیو رادیویی صدا و سیما موجود است.

هنر زیبای دیبای صدای کردستان، بانو فتانه ولیدی، خوانش ترانه‌ها با لهجه زیبای سنندجی است که یکی از لهجه‌های زبان قدرتمند کوردی است. با نگاهی گذرا به زندگی و تولد و سالمند شدن این دیبای آواز کوردی می‌توان پی برد به دردها و رنج‌هایی که این هنرمند نامدار و جاودانه کردستان متحمل شده است؛ او هنوز هم بعد از گذشت چندین دهه بی‌رقیب مانده و سرزنش‌ها و روایات بیش از اندازه مردم این دیار در خصوص این خاتون بزرگ آواز نشانگر علاقه‌مندی مردم به زندگی خصوصی هنرمندان خود بوده و این شاید  ظلمی است که سالها جان او را آزرده باشد؛ روایاتی چون از عشق دیوانه شدن او و یا اینکه دلداده کسی بوده و ناکام مانده است و از این قبیل شایعات که معمولاً در هر فرهنگی به وفور وجود دارد؛ اما حقیقت تلخ و رنج‌آور این است که این خاتون و این هنرمند نامدار به گفته یکی از نزدیکترین دوستانش بنام خانم ثریا حسامی که از دوستان دوران کودکی و جوانی اوست و امروز در شهر ماربورگ آلمان زندگی می‌کند در گفت‌وگو با خبرنگار روژان به صراحت گفت: «فتانه در چندین سال پیش در اثر ابتلا به تب مالت و دیر رساندن او به پزشک و نبودن امکانات دارویی و فقدان امکانات مناسب در آن عصر متاسفانه این هنرمند شاخص کورد دچار مشکلات مغزی شد و در اوج معروفیت به ناگاه گوشه‌گیر و دیگر هرگز زبان به خواندن نگشود.»
وی که چندین سال در همان دوران کار مراقبت از فتانه ولیدی را بر عهده داشته است می‌گوید: «فتانه پس ابتلا به بیماری، در سکوتی دردآور، سال‌های سال در تنهایی خویش ماند و مردم آن عصر هم با شایعات بی‌اساس او را مورد آزار قرار داده‌اند.»
در این میان، بعضی‌ها بر این باورند که تنی چند از هنرمندان نه چندان معروف آن دوران از حسادت به صدای بی‌رقیب فتانه به این شایعات دامن زده تا او را از صحنه رقابت کنار بگذارند اما هرچه بود و هرچه شد مظلومیت این هنرمند نامدار را رقم زد که امروز در کهولت سن و بیماری فراموشی و ابتلا به آلزایمر، در گوشه یکی از مراکز نگهداری از سالمندان به خوبی از او نگهداری می‌شود؛ اما افسانه دیبا فتانه ولیدی، افسانه‌ای است تکرار نشدنی و من به شخصه به عنوان مدرس پرورش صدا، می‌گویم خیلی سال باید طول بکشد تا صدایی جادویی، دلنشین، رسا و با قدرت چون صدای استاد ولیدی از مادر زاده شود.
این خاتون هنرمند هرچند اگر در هزارتوی حرفها و حدیثٍ‌ها به صلیب عشق کشیده شود چیزی از جایگاه هنری او و نجابت و بزرگی‌اش نخواهد کاست؛ زنی که جسارت نغمه‌خوانی در یک فرهنگ سنتی را به جان می‌خرد از افسانه بالاتر است. چه بخواهیم و چه نخواهیم فتانه ولیدی بی‌رقیب‌ترین بانوی ترانه کردستان بوده و خواهد بود و آنچه فراموش نخواهد شد اظهار نظرهای گاه و بیگاه و بی‌پایه و اساس است که دامن فرهنگی هر دیاری را گرفته است. این نجیبه هنرمند، سال‌های عمر و جوانی‌اش را در عزلت و تنهایی گذرانده و تنها گاهی عده‌ای برای ابراز علاقه به دیدار او می‌روند و با گرفتن عکس یادگاری سکوت تنهاییش را شکسته و خود را با او جاودانه می‌کنند.
سلطان بی‌رقیب آواز کردستان در سال ۱۳۳۲ در شهر سنندج از مادر زاده شد و از همان اوان کودکی استعداد و نبوغ ذاتی او در موسیقی شکوفا و تا زمان ابتلا به بیماری با همکاری هنرمندان نامدار عصر خود ازجمله استاد حسن کامگار، استاد یوسف‌زمانی، استاد گریشا، استاد مظفر کامکار و بسیاری از هنرمندان نامدار آن عصر بیش از 70 آهنگ از خود به یادگار نهادهکه متاسفانه تعداد کمی از آن آهنگ‌ها امروز در دسترس است و بسیاری از آن در آرشیو رادیویی صدا و سیما موجود است.
این هنرمند امروز در سن حدود ۷۰ سالگی اوراق دفتر عمرش را ورق زده و در انتظار دست اجل روزها را در عاشقانه‌های صدای خویش به جستجو می‌نشیند. برای این هنرمند بانوی نامدار و نجیبه کورد آرزوی سلامتی و طول عمر با عزت داریم و در این راستا نباید از زحمات بی شائبه هنرمند شهرمان کاک یحیی صمدی در خدمت‌رسانی به این بانوی هنرمند به سادگی گذشت.


تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید