یکشنبه، 1 تیر 1404
روژان پرس » اخبار » از اصفهان تا یزد؛ آب، جرقه‌ای برای بحران سراسری یا فرصتی برای هم‌ افزایی؟

پرهام ستایش*

از اصفهان تا یزد؛ آب، جرقه‌ای برای بحران سراسری یا فرصتی برای هم‌ افزایی؟

0
کد خبر: 2741

از اصفهان تا یزد؛ آب، جرقه‌ای برای بحران سراسری یا فرصتی برای هم‌ افزایی؟

شکستن خط لوله انتقال آب میان دو استان، تنها یک نشانه از ضعف‌های عمیق در مدیریت منابع آبی کشور است.
در حالی که مردم ایران خود را برای جشن طبیعت و روز سیزده‌ بدر آماده می‌کردند، بحران آب میان دو استان اصفهان و یزد به نقطه‌ای بحرانی رسیده است. شکستن خط لوله انتقال آب و واکنش‌های ناشی از آن، بار دیگر توجه افکار عمومی را به مسئله‌ای جلب کرد که نه‌تنها این دو استان، بلکه سراسر کشور را تحت تأثیر قرار داده است. این بحران، پیش از آنکه نشانه اختلاف میان استان‌ها باشد، زنگ خطری برای تمام ایران است هشداری که نشان می‌دهد اگر مدیریت منابع آب اصلاح نشود، بحران‌های مشابه در سراسر کشور تکرار خواهند شد. مردم اصفهان و یزد باید به‌ جای دامن زدن به دشمنی‌، باید مطالبه‌ گری از دولت، مسئولان و نمایندگان خود را برای حل تعارضات و بحران‌های موجود در اولویت قرار دهند. حفظ آرامش، همدلی و همکاری در این شرایط ضروری است، چراکه تنها از این مسیر می‌توان به راه‌حل‌هایی پایدار و منصفانه دست یافت. این دو استان سال‌هاست که در کنار یکدیگر زندگی کرده‌اند و پیوندهای فرهنگی، تاریخی و اقتصادی عمیقی دارند که نباید اجازه داد بحران آب آن‌ها را از یکدیگر جدا کند.

بحرانی فراتر از یک خط لوله
شکستن خط لوله انتقال آب میان دو استان، تنها یک نشانه از ضعف‌های عمیق در مدیریت منابع آبی کشور است. سال‌هاست که خشکسالی، سوءمدیریت و تصمیم‌ گیری‌ های نادرست، شرایط منابع آبی کشور را به نقطه‌ای خطرناک رسانده است. این بحران نه‌تنها اصفهان و یزد، بلکه دیگر استان‌ها را نیز درگیر کرده و کشاورزی، صنعت، و زندگی روزمره مردم را با چالش‌های جدی روبه‌رو ساخته است. اگر الگوی مصرف در صنایع و کشاورزی تصحیح نشود، استان‌های دیگر نیز ممکن است در آینده با این تنش‌ها روبه‌رو شوند. خشک شدن دریاچه‌ها، کاهش منابع زیرزمینی آب، فرونشست زمین و کم آبی شهرها و روستاها، همگی نشانه‌هایی آشکار از بحران بزرگی هستند که آینده ایران را تهدید می‌کند.

اگر هر استان آب را بر روی دیگری ببندد چه خواهد شد؟

آب ملی است، اما اگر قرار باشد هر استان بالادست، منابع آبی خود را بر روی استان‌های پایین‌ دست ببندد، نتیجه‌ای جز هرج‌ و مرج و بحران نخواهد داشت. این رویکرد، نه‌تنها موجب افزایش تنش‌های منطقه‌ای خواهد شد، بلکه امنیت و ثبات اجتماعی کشور را نیز تهدید می‌کند.

مردم مقصر نیستند، اما مسئولیت دارند

مردم در این بحران قربانی هستند، نه مقصر. سال‌ها سوءمدیریت، نبود برنامه‌ریزی جامع و تخصیص ناعادلانه منابع آبی، آن‌ها را به این نقطه رسانده است. اما در عین حال، مردم نیز باید با تغییر رویکرد مصرف، صرفه‌جویی و مطالبه‌ گری آگاهانه، نقش خود را در مدیریت این بحران ایفا کنند. مسئولیت اصلی اما بر دوش سیاست‌گذاران و مدیرانی است که موظف‌ اند با اتخاذ تصمیمات علمی، عملی و عادلانه از وقوع بحران‌های مشابه جلوگیری کنند.
بخش کشاورزی بیش از ۹۰ درصد آب ایران را مصرف می‌کند، در حالی که بازدهی پایینی دارد. تغییر الگوی کشت به محصولاتی که نیاز کمتری به مصرف آب دارند، توسعه روش‌ های آبیاری مدرن و حمایت از کشاورزان برای تطبیق با شرایط جدید، ضروری است. این تغییرات نه‌تنها به صرفه‌جویی در منابع آب کمک خواهد کرد، بلکه به بهره‌وری بیشتر از اراضی کشاورزی نیز منجر خواهد شد. همچنین صنایع باید به سمت فناوری‌هایی حرکت کنند که مصرف آب کمتری داشته و از سیستم‌های بازیافت آب بهره‌مند شوند.

راه‌حل‌های پایدار، نه واکنش‌های مقطعی

مشکل آب با تنش و تقابل حل نمی‌شود، بلکه به مدیریت هوشمندانه، بهره‌گیری از فناوری‌های نوین، اصلاح الگوی مصرف و تدوین سیاست‌های پایدار نیاز دارد. نباید اجازه دهیم سوءمدیریت، استان‌ها را در برابر یکدیگر قرار دهد. اگر الگوی مصرف در صنایع و کشاورزی اصلاح نشود، در آینده ممکن است با بحران‌های شدیدتری روبه‌رو شویم. باید با شفافیت، همکاری بین استان‌ها و برنامه‌ریزی علمی، راه‌حلی پایدار برای این بحران بیابیم. آینده ایران در گرو تصمیم‌هایی است که امروز می‌گیریم. اگر اکنون برای نجات منابع آبی اقدام نکنیم، نسل‌های آینده با مشکلاتی بسیار بزرگ‌تر مواجه خواهند شد.

مطالبه‌ای ملی برای آینده‌ای پایدار 

مشکل آب دیگر محدود به یک یا دو استان نیست؛ شاید استان بعدی استان ما باشد و این بحرانی است که سراسر کشور را تهدید می‌کند. بحران آب در اصفهان و یزد تنها نمادی از یک معضل فراگیر است که اگر به‌طور جدی مدیریت نشود، ممکن است به سرعت به دیگر نقاط کشور گسترش یابد. همانطور که در سند امنیت غذایی که توسط محمد درویش و همکارانشان تهیه و در دولت شهید رئیسی امضا و به مرحله اجرا درآمد، تأکید شده است، یکی از ارکان اصلی تأمین امنیت غذایی، مدیریت بهینه منابع آبی است. اگر بحران آب به درستی حل نشود، نه تنها امنیت غذایی بلکه توسعه پایدار کشور نیز در معرض تهدید قرار خواهد گرفت. دولت حاضر آقای پزشکیان، باید ادامه‌دهنده این سند باشد و سیاست‌های آن را با قوت دنبال کند. تنها با همکاری و برنامه‌ریزی دقیق میان نهادهای دولتی، رسانه‌ها، نخبگان و مردم است که می‌توان این بحران را مدیریت کرد و از تبعات آن برای نسل‌های آینده جلوگیری کرد.

اقدام امروز، امید فردا

مردم ایران در طول تاریخ نشان داده‌اند که در برابر چالش‌های بزرگ، با اتحاد و خرد جمعی راه‌حل‌هایی پایدار یافته‌اند. بحران آب نیز از این قاعده مستثنی نیست. این بحران باید به فرصتی برای اصلاح سیاست‌های کلان آبی کشور تبدیل شود. اکنون زمان آن است که بحران آب را به یک مطالبه ملی تبدیل کنیم، آگاهانه از مسئولان پاسخ بخواهیم و خود نیز در حفظ این منبع حیاتی مسئولانه رفتار کنیم. آینده از آن کسانی است که به‌جای تقابل، به دنبال راه‌حل‌های پایدار و همکاری‌های مشترک هستند.

*دانشجوی دکتری مدیریت دولتی

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید