تعطیلیهای ناشی از بحران انرژی میتواند تلنگری برای نهادهای دولتی باشد تا به بررسی میزان مصرف، نشتهای انرژی و امکان استفاده از راهکارهای جایگزین بپردازند.
زمستان امسال هم با سرما و یخبندانی اندک همراه شده است. در کنار آن کمبود گاز و خالی بودن بخش عمده ای از مخازن سوخت نیروگاه ها بسیاری از ادارات، سازمانها و حتی مراکز آموزشی را به تعطیلی کشانده است. اما سؤال اساسی این است آیا تعطیلی ها تنها به بستن درها و متوقف شدن کارها محدود میشوند یا میتوان از این روزها بهعنوان فرصتی برای بازنگری، اصلاح و بهبود بهره برد؟
ماهیگیران قدیمی میدانستند که دریا همیشه آرام نیست. آنها یاد گرفته بودند که وقتی امواج خروشان و طوفان دریا صید را ناممکن میکرد به تعمیر تورهای ماهیگیری، آمادهسازی قایقها و تقویت ابزارهای خود بپردازند تا با پایان طوفان، قویتر و آمادهتر به کار خود بازگردند. اما آیا ادارات و سازمانهای ما هم چنین نگاهی به تعطیلی های تحمیلی دارند یا صرفاً روزهای از دسترفتهای را میشمارند که قرار است بعداً با حجم انبوهی از کارهای عقبافتاده جبران شوند؟ چرا تعطیلی ها فقط توقف باشند؟
در کشور ما تعطیلیها معمولاً به معنای تعلیق امور است. کارمندان در خانه میمانند پروندهها روی میزها خاک میخورند و جلسات و تصمیم گیری ها به آیندهای نامعلوم موکول میشود. اما آیا این رویکرد منطقی است؟ در شرایطی که کشور با مشکلات جدی در حوزه مصرف انرژی مواجه است آیا نباید از همین تعطیلیهای ناخواسته برای بررسی مشکلات زیرساختی، اصلاح الگوهای مصرف، آموزش کارکنان و برنامهریزی بهتر برای آینده استفاده کرد؟
تعطیلیهای ناشی از بحران انرژی میتواند تلنگری برای نهادهای دولتی باشد تا به بررسی میزان مصرف، نشتهای انرژی و امکان استفاده از راهکارهای جایگزین بپردازند. آیا هیچ نهادی در این مدت مصرف انرژی خود را تحلیل میکند تا راههای کاهش هدررفت را پیدا کند؟ از سوی دیگر بسیاری از ادارات و سازمانها سالهاست که درگیر روندهای فرسایشی و ناکارآمدی شدهاند. چرا از این تعطیلیها برای آموزش نیروها، آشنا کردن آنها با شیوههای نوین مدیریت و تقویت مهارتهایشان استفاده نمیشود؟ امروزه ابزارهای آموزش مجازی این امکان را فراهم کردهاند که بدون نیاز به حضور فیزیکی کارکنان مهارتهای خود را ارتقا دهند.
علاوه بر این تعطیلی ها میتوانند فرصتی باشند برای بازنگری در فرایند های اداری، کاهش بوروکراسی و بهبود سیستمهای ناکارآمد. آیا مدیران در این فرصت درباره چگونگی افزایش بهرهوری و چابک سازی سیستمهای خود فکر میکنند؟ بحرانهای انرژی و آبوهوا احتمالاً در آینده هم تکرار خواهند شد. ممکن است چندین سال در زمستان با بحران گاز و در تابستان با ناترازی برق مواجه باشیم.آیا قرار است در هر فصل بهجای برنامهریزی برای حل مشکل صرفاً کشور را تعطیل کنیم؟ اگر چنین باشد چگونه میتوانیم به یک سیستم کارآمد و پایدار دست پیدا کنیم؟ تعطیلی نباید به معنای توقف باشد بلکه باید فرصتی برای ترمیم، بازنگری و تقویت باشد.
همانگونه که ماهیگیران تورهای خود را تعمیر میکنند تا پس از طوفان با دست پر به دریا بازگردند سازمانها و نهادهای ما نیز باید از این فرصت برای مقاوم سازی، اصلاح و آمادهسازی برای آیندهای بهتر بهره ببرند. در غیر این صورت هر زمستان و تابستان برای ما فقط یک دوره رکود و عقبماندگی خواهد بود بدون آنکه چیزی بیاموزیم یا تغییری در روندها ایجاد کنیم. حال انتخاب با ماست که منفعلانه تعطیل بمانیم یا از این فرصت برای بازآفرینی خود استفاده کنیم؟
*دانشجوی دکتری مدیریت دولتی
آدرس کوتاه خبر: