چهارشنبه، 4 تیر 1404
روژان پرس » اخبار » دومين پاس...

بهزاد احمدی

دومين پاس...

0
کد خبر: 2149

دومين پاس...

به ضرس قاطع، وزن ادبی و سياسی نخستين و دومين استانداران كرد اهل سنت در ترازوی سنجش، همسنگ نيست.
سهم‌ مغفول‌ مانده كردها در فاصله دولت‌‌ موقت بازرگان تا دولت وفاق پزشكيان، بسي بزرگ‌تر از بدهكارهاي‌ اندك، آسيب‌هاي‌ سطحي، رنج‌هاي محقر، تبعيض‌‌هاي قليل و ناعدالتي‌‌هاي توزيعي است كه بر مردمي پرسودا رفته تا به امروز؛ سهم نيروهای سياسي حاضر در كردستان، گسترده‌تر از گرفتار آمدن در دايره تنگ مونولوگ‌هاي محفلي است؛ اين هزينه را از يك سو، پروپاگاندايي برساخته به ‌نام «ديگرانگاري كردهاي اهل سنت» بر گُرده مردمان كرد تحميل كرده و «سياست سترون كرد و مساله ناپرهيزي از خودخوري» نيز به آن دامن زده است، بخش ديگر نيز ريشه در چشم‌پوشي حاكمان ايران از مقوله حقوق شهروندی كردها دارد.
«نژاد كردها ايراني است. بر ايران هر چه گذشته، بر آنها هم گذشته؛ شايد بدتر از آن. به‌ دليل اينكه واشري بين امپراتوري عثماني و ايران اصلي بودند»؛ اين گفته ثبت ‌شده ابراهيم يونسي است در مجله «تاريخ شفاهي» شماره 5 در سازمان اسناد و كتابخانه ملي ايران، همان ابرمترجم شهيري كه به علم سياست، شكوه معناداري بخشيد و با انبانِ انباشته از حكمت و ادب، بر كرسي سياست تكيه داد. هم ‌او بود نخستين استاندار از ميان كردهاي اهل سنت در دولت موقت بازرگان.  حدود ۴۵ سال گذشت و در دولت پزشكيان، دومين قرعه فال به ‌نام كردهاي اهل سنت زدند. هر دو انتخاب، ماحصل متغيرهاي مختلف و دستاورد گفتمان‌هاي مطالبه‌گرند در دو مقطع تاريخ سياسي. پيشين، انباشت تجربيات ناكام تاريخي احزاب و شخصيت‌ها اعم از سياسي، ديني و مسلح، مذاكره‌هاي ناتمام هيات حسن نيت و ناهماهنگي نيروهاي اپوزيسيون را در سينه دارد، پسين در پس واژگان تبعيض، كولبري، بيكاري، اعتصاب‌هاي مدني بازاريان و گفتمان پُرهزينه ژينا اميني ايستاده به ناگاه. جناب ابراهيم يونسي با شاملو همكلاس بود، با آثار دولت‌آبادي، براهني، كسرايي و ابتهاج همنشين شد، با بزرگان ادبيات جهان همچون چارلز ديكنز، شكسپير، تولستوي، ماكسيم گوركي، جرج‌اليوت و داستايفسكي همزبان شد، با ترجمه «كردها و كردستان»، «تاريخ معاصر كرد»، «جنبش ملي كرد»، «كردها، ترك‌ها، عرب‌ها»، «با اين رسوايي چه بخشايشي» و «قيام شيخ سعيد پيران»، فهم تاريخ‌نگاري كردي را جاني تازه بخشيد، سياستمدار بختياري بود كه از‌ دار اعدام رهيد و خوش‌بينانه مفاهيم متضاد اجتماعي و انساني را درهم آميخت، به قول خودش: «در زندان بود كه در معنا با زندگي آشنا شدم و انگليسي را در زندان آموختم» (گفت‌وگو با استاد ابراهيم يونسي، مجله مترجم، شماره 33).
به ضرس قاطع، وزن ادبی و سياسی نخستين و دومين استانداران كرد اهل سنت در ترازوی سنجش، همسنگ نيست؛ اكنون كه اراده سياسی حاكم در دولت چهاردهم بر شكستن تابوی «نامحرم/ غيرخودی» براي مشاركت‌ دادن كردها در مديريت‌های كلان شكل گرفته، فالی نيك و حامل مزيت است و آن بازگشت به ذهنيت تاريخی سهم‌خواهی عادلانه كردها از قدرت و ثروت است (ذهنيت سال ۵۷)، صد البته زود است در همين «پگاه پاسخگويی»، دومين استاندار كرد اهل سنت را به قضاوت نشستن، زيرا «جوزه ده سال عمر مي‌خواهد/ كه قوي گردد و به بار آيد»؛ بايد منصف به نظاره نشست كه چه‌سان و چگونه بر سر توسعه سياسي و اقتصادي كردستان بنشيند به كالبدشكافي تغيير مبارك.
امروز نماينده دولت پزشكيان در كردستان با دو طيف روبه‌رو است، اول؛ منورالفكران ثناخوان‌ ناخوانده با قلمِ زهرآلود در طلبِ پُست و پارنج و پاداش و پيشكش و باژ و باج و خراج و خلعت، همان‌‌ آنان كه سوپرانقلابی ناميده مي‌شوند، دوم؛ روشنفكران منتقد دردمند كه مدام برچسب ضد انقلاب را با خود يدك می‌كشند؛ در اين سيكل معيوب، نخبگان و هنرمندان، نظاره‌گر رخدادها خواهند بود و كوتوله‌های سياسی نيز بر سياق سابق و عرف عادت‌پذيرشان به اردوكشی‌های خانواده‌محور، قبيله‌محور و شهرمحور در پهنه سياسی ادامه مي‌دهند، همين روند ممكن است «پاس دوم» را منحرف كند.

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید