تراکم طبقاتی بایستی با دقت و حساسیت هرچه بیشتر مورد تاکید و بررسی مدیران و برنامهریزان شهری در کلیه ادارات مرتبط با مدیریت شهری قرار گیرد.
روژان پرس: با رشد فزاينده شهرنشينی كشور در چند دهه گذشته، نياز به مسكن به يكي از مهمتـرين نيازهـای جمعيتي شهری تبديل شده است؛ بر همین اساس شاخصهای سـطح زيربنـا و تعـداد طبقات مسكوني بـه عنوان مؤلفههای تأثيرگذار بر فرم كالبدی مسكن معرفی میشوند.
رشد شتابان شهرنشيني در قرن حاضر همراه با انقلاب انفورماتيك و سير افزايش جمعيت، نشان از تغيير، دگرگونی و استحاله ساختار شهري دارد به گونهای كه تمامی جنبههای شهرنشينی را تحت تأثير خود قرار داده و گاهی زندگی شهری را مختل كرده است.
با تحولات جمعيتی در سطح جهان، شهرها همواره بيش از پيش نياز به مسكن را نشان میدهند. در دنيا سياستگذاري مربوط به مسكن يكي از سياستهاي مهم به شمار ميرود بر اين اساس شناخت و دستهبندي صحيح گونههاي مختلف معماري ميتواند در درك بهتر فضا، حفاظت از آن و نيز دستيابي به شيوههاي جديد طراحي مفيد واقع گردد.
به طور كلي ميتوان عوامل مؤثر در شكلگيري مسكن را به شرح زير برشمرد:
الف - عوامل زيست محيطي و طبيعي (اقليم، توپوگرافي، پوشش گياهي، مصالح قابل دسترسی)
ب - عوامل اجتماعي (فرهنگ، تعداد، جمعيت، پايگاه اجتماعي، شهرنشينی)
ج - عوامل اقتصادي (سرمايهگذاري، درآمد خانوار، زمين، نوع معيشت)
د- عوامل سياسي (سيستمهاي دولتي، تسهيلات بانكي و...)
ه - عوامل فني تكنولوژي ساخت، مصالح ساختماني
در 50 سال گذشته افزايش مهاجرت و نرخ زاد و ولد به افزايش جمعيت شهرها و كاهش فضاي مورد نياز جهت سكونت و زندگي منجر شدهاند كه از آن با اصطلاح «كمبود مسكن» ياد ميشود. از اين مرحله به بعد اقداماتي براي حل مشكل كمبود مسكن شكل گرفت كه نه تنها اين مشكل را حل نكرد، بلكه موجب تشديد آن شد. كمبود مسكن از يك سو افزايش قيمت زمين را به دنبال داشت و از سوي ديگر سياستگذاران و مسئولان را وادار به چارهانديشي كرد؛ راه حل ارائه شده اين بود: رشد عمودي شهر و به عبارت ديگر آپارتمانسازي. بر اين اساس فروش تراكم در دههي شصت افزايش يافت و همين امر باعث شكلگيري فضا و فرصتي مناسب براي فعالان بخش خصوصي در ساخت و ساز مسكن شد.
عوامل توسعه آپارتماننشيني بدين شرح است: رشد جمعيت، جبران خسارت جنگ، تورم، مهاجرت به شهرها و تغيير شيوه زندگي در سالهاي اخير، برنامهريزان را به سوي انبوهسازي، متراكمسازي و مسكن حداقل سوق داده است. مسكن شهري را ميتوان به طور كلي به دو الگوي تكخانواري و آپارتماني تقسيم كرد. آپارتمانها را نيز ميتوان به دو گروه اصلي تقسيم نمود كه در آن، ساختمانهاي متعارف تا 8 طبقه و بيش از آن بلندمرتبه يا برج ناميده ميشوند. مجتمعهاي مسكوني را نيز ميتوان شامل تعدادي بلوك ساختماني در نظر گرفت كه ميتواند شامل گونههاي مختلف مسكن (تكخانواري، آپارتمانهاي كوتاه، ميان مرتبه و بلندمرتبه) باشد.
انديشه بلندمرتبهسازی و برجسازی طی حيات خود، همواره از سوی صاحبنظران مسائل اقتصادي، اجتماعي و كالبدی مورد تحليل واقع شده است. ديدگاههای موافق و مخالف بلندمرتبهسازی هر يك با تأكيد بر جنبه خاص اين پديده را مورد تأييد يا انتقاد قرار دادهاند. از سوي ديگر ساخت مجتمعهاي مسكوني نيز در جهت پاسخگويی به نياز روز افزون مسكن مورد توجه قرار گرفته است.
در ايران طی ساليان متمادي، مجتمعهای مسكوني متفاوتی اعم از كوتاهمرتبه، ميانمرتبه و بلندمرتبه با انگيزههای متفاوتی شكل گرفتهاند تا پاسخگوی نيازهای ساكنان باشند.
آپارتمانسازی و احداث ساختمانهای بلندمرتبه و مجموعههای مسكونی، پيامدهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی زيادی به دنبال داشت كه خود به افزايش توسعهی عمودی شهر منجر شد؛ براي مثال در بعد اقتصادي براي مالكان خانههاي ويلايي فرصتي مناسب جهت به دست آوردن منافع مالی فراهم شد؛ در بعد فرهنگي- اجتماعي، زندگي در آپارتمان به ويژه در اوايل شكلگيري اين سبك از زندگی، به عنوان يكی از شاخصهای ثروت و پايگاه اجتماعي اهميت زيادي پيدا كرد؛ همچنين زندگی در آپارتمان مزايايی از قبيل امنيت بيشتر را براي ساكنان به دنبال داشت. در هر حال، تمامی موارد ياد شده دست به دست هم دادند و به توسعهی عمودی شهر انجاميدند؛ بدون اين كه برنامهريزی مناسبی به ويژه در ابعاد فرهنگی و حقوقی در اين رابطه صورت گيرد كه اين امر نيز سبب بروز چالشها و مشكلات بسياری برای ساكنان مجتمعهاي مسكوني شده است.
شهر سنندج از زمانی كه نخستين بنيانهای شهرنشينی در آن شكل گرفت، تا زمان حاضر تحت تأثير فرايندهای اقتصادی و اجتماعی حاكم بر آن قرار گرفته و متناسب با افزايش جمعيت، فعاليتهای اقتصادی و جوابگويی به نيازهاي ساكنان خود سازمان فضايي– كالبدي كنونی خود را در قالب بافتهای موجود شكل داده است. تپه ماهور بودن و توپوگرافی شدید شهر سنندج و از سوی دیگر عوامل کالبدی محدودکننده رشد افقی شهر از جمله رودخانه قشلاق در شرق و پادگان در ضلع شمال غربی و رشته کوههای آبیدر در غرب و فرودگاه در جنوب شهر سبب شده که رشد عمودی شهر به عنوان یکی از جدیترین گزینههای تامین مسکن در سنندج در نظر گرفته شود. سطح زيربنای واحدهای مسكوني از مهمترين شاخصها برای بررسي كيفيت سكونتی خانوارها محسوب ميشود. اين شاخص هر چه بالاتر باشد نشانگر مطلوبيت بهتر است. شاخص سطح زيربنا، علاوه بر بازتاب شرايط اقتصادي جامعه، مسائل اجتماعي و فرهنگي و سياستهای بخش مسكن و زمين را نشان میدهد.
با تحولات جمعيتی در سطح جهان، شهرها همواره بيش از پيش نياز به مسكن را نشان میدهند. در دنيا سياستگذاري مربوط به مسكن يكي از سياستهاي مهم به شمار ميرود بر اين اساس شناخت و دستهبندي صحيح گونههاي مختلف معماري ميتواند در درك بهتر فضا، حفاظت از آن و نيز دستيابي به شيوههاي جديد طراحي مفيد واقع گردد.
به طور كلي ميتوان عوامل مؤثر در شكلگيري مسكن را به شرح زير برشمرد:
الف - عوامل زيست محيطي و طبيعي (اقليم، توپوگرافي، پوشش گياهي، مصالح قابل دسترسی)
ب - عوامل اجتماعي (فرهنگ، تعداد، جمعيت، پايگاه اجتماعي، شهرنشينی)
ج - عوامل اقتصادي (سرمايهگذاري، درآمد خانوار، زمين، نوع معيشت)
د- عوامل سياسي (سيستمهاي دولتي، تسهيلات بانكي و...)
ه - عوامل فني تكنولوژي ساخت، مصالح ساختماني
در 50 سال گذشته افزايش مهاجرت و نرخ زاد و ولد به افزايش جمعيت شهرها و كاهش فضاي مورد نياز جهت سكونت و زندگي منجر شدهاند كه از آن با اصطلاح «كمبود مسكن» ياد ميشود. از اين مرحله به بعد اقداماتي براي حل مشكل كمبود مسكن شكل گرفت كه نه تنها اين مشكل را حل نكرد، بلكه موجب تشديد آن شد. كمبود مسكن از يك سو افزايش قيمت زمين را به دنبال داشت و از سوي ديگر سياستگذاران و مسئولان را وادار به چارهانديشي كرد؛ راه حل ارائه شده اين بود: رشد عمودي شهر و به عبارت ديگر آپارتمانسازي. بر اين اساس فروش تراكم در دههي شصت افزايش يافت و همين امر باعث شكلگيري فضا و فرصتي مناسب براي فعالان بخش خصوصي در ساخت و ساز مسكن شد.
عوامل توسعه آپارتماننشيني بدين شرح است: رشد جمعيت، جبران خسارت جنگ، تورم، مهاجرت به شهرها و تغيير شيوه زندگي در سالهاي اخير، برنامهريزان را به سوي انبوهسازي، متراكمسازي و مسكن حداقل سوق داده است. مسكن شهري را ميتوان به طور كلي به دو الگوي تكخانواري و آپارتماني تقسيم كرد. آپارتمانها را نيز ميتوان به دو گروه اصلي تقسيم نمود كه در آن، ساختمانهاي متعارف تا 8 طبقه و بيش از آن بلندمرتبه يا برج ناميده ميشوند. مجتمعهاي مسكوني را نيز ميتوان شامل تعدادي بلوك ساختماني در نظر گرفت كه ميتواند شامل گونههاي مختلف مسكن (تكخانواري، آپارتمانهاي كوتاه، ميان مرتبه و بلندمرتبه) باشد.
انديشه بلندمرتبهسازی و برجسازی طی حيات خود، همواره از سوی صاحبنظران مسائل اقتصادي، اجتماعي و كالبدی مورد تحليل واقع شده است. ديدگاههای موافق و مخالف بلندمرتبهسازی هر يك با تأكيد بر جنبه خاص اين پديده را مورد تأييد يا انتقاد قرار دادهاند. از سوي ديگر ساخت مجتمعهاي مسكوني نيز در جهت پاسخگويی به نياز روز افزون مسكن مورد توجه قرار گرفته است.
در ايران طی ساليان متمادي، مجتمعهای مسكوني متفاوتی اعم از كوتاهمرتبه، ميانمرتبه و بلندمرتبه با انگيزههای متفاوتی شكل گرفتهاند تا پاسخگوی نيازهای ساكنان باشند.
آپارتمانسازی و احداث ساختمانهای بلندمرتبه و مجموعههای مسكونی، پيامدهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی زيادی به دنبال داشت كه خود به افزايش توسعهی عمودی شهر منجر شد؛ براي مثال در بعد اقتصادي براي مالكان خانههاي ويلايي فرصتي مناسب جهت به دست آوردن منافع مالی فراهم شد؛ در بعد فرهنگي- اجتماعي، زندگي در آپارتمان به ويژه در اوايل شكلگيري اين سبك از زندگی، به عنوان يكی از شاخصهای ثروت و پايگاه اجتماعي اهميت زيادي پيدا كرد؛ همچنين زندگی در آپارتمان مزايايی از قبيل امنيت بيشتر را براي ساكنان به دنبال داشت. در هر حال، تمامی موارد ياد شده دست به دست هم دادند و به توسعهی عمودی شهر انجاميدند؛ بدون اين كه برنامهريزی مناسبی به ويژه در ابعاد فرهنگی و حقوقی در اين رابطه صورت گيرد كه اين امر نيز سبب بروز چالشها و مشكلات بسياری برای ساكنان مجتمعهاي مسكوني شده است.
شهر سنندج از زمانی كه نخستين بنيانهای شهرنشينی در آن شكل گرفت، تا زمان حاضر تحت تأثير فرايندهای اقتصادی و اجتماعی حاكم بر آن قرار گرفته و متناسب با افزايش جمعيت، فعاليتهای اقتصادی و جوابگويی به نيازهاي ساكنان خود سازمان فضايي– كالبدي كنونی خود را در قالب بافتهای موجود شكل داده است. تپه ماهور بودن و توپوگرافی شدید شهر سنندج و از سوی دیگر عوامل کالبدی محدودکننده رشد افقی شهر از جمله رودخانه قشلاق در شرق و پادگان در ضلع شمال غربی و رشته کوههای آبیدر در غرب و فرودگاه در جنوب شهر سبب شده که رشد عمودی شهر به عنوان یکی از جدیترین گزینههای تامین مسکن در سنندج در نظر گرفته شود. سطح زيربنای واحدهای مسكوني از مهمترين شاخصها برای بررسي كيفيت سكونتی خانوارها محسوب ميشود. اين شاخص هر چه بالاتر باشد نشانگر مطلوبيت بهتر است. شاخص سطح زيربنا، علاوه بر بازتاب شرايط اقتصادي جامعه، مسائل اجتماعي و فرهنگي و سياستهای بخش مسكن و زمين را نشان میدهد.
تپه ماهور بودن و توپوگرافی شدید شهر سنندج و از سوی دیگر عوامل کالبدی محدودکننده رشد افقی شهر از جمله رودخانه قشلاق در شرق و پادگان در ضلع شمال غربی و رشته کوههای آبیدر در غرب و فرودگاه در جنوب شهر سبب شده که رشد عمودی شهر به عنوان یکی از جدیترین گزینههای تامین مسکن در سنندج در نظر گرفته شود
یافتهها نشان ميدهد كه در سطح مناطق سهگانه و ناحیه بهاران و نواحی منفصل شهری (ننله، نایسر، حسنآباد) شهر سنندج، مسكن بـه لحـاظ كالبـدی از تنوع برخوردار ميباشند به گونهای كه بيشترين تفاوت و تنوع مسكن در منطقه 3 و كمتـرين تفـاوت در منطقـه 2 و نواحی منفصل شهری میباشد. تنوع قوميتهاي ساكن در محلات شهري، تفاوت و تنوع فرهنگي- اجتماعي و اقتصادي سـاكنين از مهمترين دلايل اين امر ميباشد. تراكم ساختماني و تعداد طبقات يكي از شاخصهاي مهم كالبدي مسكن است. اين شاخص جايگاه عمدهاي در پروانههاي ساختماني دارد. بيشترين ساختمانهاي شهر سنندج از لحاظ طبقات شامل ساختمانهاي 2و 1 طبقه ميباشد كه بيشترين درصد آن در منطقه 1 و 2 شهرداري شهر سنندج قرار گرفته و از دلايل آن ميتوان به قدمت اين دو منطقه نسبت به منطقه 3 و ناحیه بهاران، قرار گرفتن بافت قديمیتر و سطح پايين اقتصادي مردم ساكن مناطق 1 و 2 نسبت به منطقه 3 و نیز تفاوت فرهنگي مردم ساكن محلهها و شهركهای مناطق مذكور و عدم تمايل به زندگي در آپارتمان نام برد. در اين ميان، منطقه ۳ و ناحیه بهاران شهرداری شهر سنندج كمترين ميزان از خانههای يك و دو طبقه را به خود اختصاص داده كه از جمله دلايل آن تراكم بالای ساختماني در اين منطقه، محدوديت زمين و قيمت بالاي زمين و بافت اجتماعی و اقتصادی مرفه نام برد.
افزايش تقاضا مسكن موجب اتخاذ سياستهای مختلفی جهت تأمين مسكن براي اقشار مختلف در نقاط شهری گرديده است. از جمله سياستهاي اخذ شده در اين ارتباط ميتوان به ساخت انواع مسكن ويلائي و آپارتماني بزرگ و كوچك اشاره كرد كه باعث خلق چشماندازهاي مختلف در سطح شهر و بوجود آمدن الگوها و گونههاي مختلفي از مسكن شهري ميگردد. شهر سنندج نيز مستثنی از اين امر نيست. شهر سنندج از نخستين زمان شكل گيري بنيانهاي شهرنشيني در آن تا زمان حاضر، تحت تأثير فرايندهای اقتصادي و اجتماعي حاكم بر آن و همچنين به دليل گروههای اجتماعی متعدد ساكن در شهر، سيما و بافت مختلف و منحصر به فردي را از سكونتگاههای انساني ارائه ميدهد.
با توجه به موارد گفته شده تراکم طبقاتی در شهر سنندج از سویی یک فرصتی مناسب به منظور تامین مسکن برای اقشار مختلف جامعه بر اساس نیاز هر خانوار و کنترل افزایش قیمت زمین و مسکن و به تعادل رساندن نظام عرضه و تقاضا در بخش مسکن میباشد و از طرف دیگر با توجه به عدم پیشبینی زیرساختهای زیر بنایی و رو بنایی از جمله تاسیسات و شبکه معابر مناسب و تامین کاربریهای خدماتی مورد نیاز بافتهای مسکونی و به لحاظ تخریب سیما و منظر طبیعی شهر میتواند تهدیدی جدی جهت پایداری شهری شناخته شود؛ لذا تراکم طبقاتی بایستی با دقت و حساسیت هرچه بیشتر مورد تاکید و بررسی مدیران و برنامهریزان شهری در کلیه ادارات مرتبط با مدیریت شهری قرار گیرد.
* کارشناس ارشد برنامه ریزی شهری
افزايش تقاضا مسكن موجب اتخاذ سياستهای مختلفی جهت تأمين مسكن براي اقشار مختلف در نقاط شهری گرديده است. از جمله سياستهاي اخذ شده در اين ارتباط ميتوان به ساخت انواع مسكن ويلائي و آپارتماني بزرگ و كوچك اشاره كرد كه باعث خلق چشماندازهاي مختلف در سطح شهر و بوجود آمدن الگوها و گونههاي مختلفي از مسكن شهري ميگردد. شهر سنندج نيز مستثنی از اين امر نيست. شهر سنندج از نخستين زمان شكل گيري بنيانهاي شهرنشيني در آن تا زمان حاضر، تحت تأثير فرايندهای اقتصادي و اجتماعي حاكم بر آن و همچنين به دليل گروههای اجتماعی متعدد ساكن در شهر، سيما و بافت مختلف و منحصر به فردي را از سكونتگاههای انساني ارائه ميدهد.
با توجه به موارد گفته شده تراکم طبقاتی در شهر سنندج از سویی یک فرصتی مناسب به منظور تامین مسکن برای اقشار مختلف جامعه بر اساس نیاز هر خانوار و کنترل افزایش قیمت زمین و مسکن و به تعادل رساندن نظام عرضه و تقاضا در بخش مسکن میباشد و از طرف دیگر با توجه به عدم پیشبینی زیرساختهای زیر بنایی و رو بنایی از جمله تاسیسات و شبکه معابر مناسب و تامین کاربریهای خدماتی مورد نیاز بافتهای مسکونی و به لحاظ تخریب سیما و منظر طبیعی شهر میتواند تهدیدی جدی جهت پایداری شهری شناخته شود؛ لذا تراکم طبقاتی بایستی با دقت و حساسیت هرچه بیشتر مورد تاکید و بررسی مدیران و برنامهریزان شهری در کلیه ادارات مرتبط با مدیریت شهری قرار گیرد.
* کارشناس ارشد برنامه ریزی شهری
منبع: روزنامه روژان شماره 574 چهارشنبه 18 اسفند 1400
آدرس کوتاه خبر: