بر اساس آمارهای سازمان بـهداشت جهانی، بيش از يک ميليارد نفـر از مـردم جهان دارای نوعی معلوليت هستند که اين جمعيت، معـادل حـدود ١٥ درصـد از کـل جمعيت دنيا اسـت.
به مناسبت روز جهانی معلولان
معلولیت به عنوان يک پديده اجتماعی واقـعیتی انکارناپذير است که از گذشتههای دور تا به امروز همواره در جوامع وجود داشته است. در سالهـاي اخـير، شـاهد افزايش رو به رشد تعداد معلولان یا توانیابان در سراسر جهان بودهايم. افراد مختلف به دلايل بيشماري به معلوليتهاي جدي دچار ميشوند؛ به طـوريکه مـعلولان حـدود 10 تا 15 درصد از جمعیت جهان را تشکیل میدهند. تا قبل از قرن ١٩ ميلادي هيچ قانوني دولتي براي حمايت از توان يابان وجود نـداشت. بـا راه اندازي نخستين مرکز جامع توان بخشي جهان در برلين آلمان در اوايل قرن ١٩، اولين گامها در اين زمـينه بـرداشته شـد.
از نظر سازمان بهداشت جهانی، ناتوانی يا معلوليت عبـارت اســت از هرگونـه مـحــدوديت يــا فقدان تـوانايی انجـام فعاليتهای معمولی و متعارف که از يک نقض عضو نشات ميگيرد، همچنین معلوليت يا ناتواني شرايطی است کـه در تـوانايي فرد در انجام کارهای روزانه اختلال ايجاد مـيکـند. به دلیل دیدگاههای منفی که جـامعه نـسبـت بـه معلولیت دارد، افراد معلول يک سری از چالشها را تجربه میکنند. امـروزه اين گروه از جامعه کـه بـزرگتـرين اقليـت جهـان محسـوب میشـوند، خواهان ايفای نقش و کسب مسئوليتی بـرابر بـا ساير افـراد جامعـه هستند.
بر اساس آمارهای سازمان بـهداشت جـهاني، بيش از يک ميليارد نفـر از مـردم جهان دارای نوعي معلوليت هستند که اين جمعيت، معـادل حـدود ١٥ درصـد از کـل جـمعيـت دنـيـا اسـت؛ همچنين، آمارهـا حکايـت از آن دارنـد که بيشتر اين افراد در کشورهای کمتر تـوسعه يافـته و يا در حـال توسـعه زنـدگی میکننـد (سـازمان بـهداشت جهانی، 2019). با توجه بـه آمـار فوق و با توجه به جمعيت ٧٩٩٢٦٢٧٠ نفري ايران بر اساس سرشماري سال ١٣٩٥، حـدود ١٢مـيليون نفر دارای معلوليت هستند؛ اين در حالي اسـت کـه بـر اساس اطلاعات مـستخرج از سـرشماری نفوس و مســکن سال ١٣٩٠، از جمعیت ٧٥١٤٩٦٦٩ نفری کشور، 1017659 نفر دارای حداقل يک معلوليـت بـودهانـد کـه 35/1 درصـد از کل جمعيت کشور را تـشکيل میدهند (مرکز آمار ايـران، 1397).
معلولان در تمام جوامع وجود دارند و جزء لاینفک جامعه محسوب مـیشوند. میتوان گفت معلولان نـسبت به سایر افراد جامعه بـه میزان کمتری از امکانات بهداشتی، اقتصادی، آمـوزشی، شـغلی و اجتماعی بهرهمند هستند؛ این در حالیست که معلولان همانند شهروندان عادی جـامعه بایستی دارای حقوق شهروندی برابر باشند و از طرفی بـا تـوجه بـه اینکه نسبت بـه دیـگران، دارای پارهای مـحدودیت هـای خاص جسمی و روانی هستند، از این رو نیازمند توجه بیشتری در راستای بهرهمندی از حقوق خود مـیبـاشند. مدیران شهری با اعمال ضوابط و مـقررات شـهرسازی، علاوه بـر نـظاممند نمودن کلیه فعالیتهای شهری از جمله فعالیتهای عمرانی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، باید بتوانند بسترهای رفاهی لازم را برای معلولان فـراهم کنند و با تدوین مقررات مناسب نـسبت بـه ارتقای کیفیت زندگی آنها تلاش نمایند.
همچنین معلولان بیش از سایر افراد جامعه، نیازمند توجه به ابعاد مـختلف سلامت از جمله سلامت جسمی، روانی، معنوی و اجتماعی میباشند. تغذیه مناسب، بهداشت، تحرک و ورزش، از مهمترین نیازهای آنها هستند تا دچار بیماری، انزوا، افسردگی و دیگر عوارض احتمالی معلولیت نگردند و بـا روحـیه و نشاط بالا زندگی کنند.
بر این اساس حقوق معلولان در حوزه حقوق شهروندی دارای مـصادیق متعددی میباشد که از مهمترین آنها عبارتند از: حق مسکن، حق برخورداری از خدمات توانبخشی، حق بهرهمندی از تسهیلات و فضاهای مناسبسازی شده شهری، حق برخورداری از اشتغال، حـق تفریح و سرگرمی، حق دسترسی به اطلاعات شهری، حق برخورداری از آموزش و حق مشارکت در برنامهریزیهای شـهری است. در این راستا، دولتها موظفند تا برای توانمندسازی افراد دارای معلولیت جهت زندگی مستقل و مشارکت کامل در تمامی جنبههای زندگی، تدابیر مناسبی بر مبنای برابر با سایرین جهت دسترسی آنها به محیط فیزیکی، تـرابری، اطلاعات و ارتباطات و سایر تسهیلات و خدمات ارائه شده در مناطق شهری و روستایی اتخاذ نمایند و دولتها باید تلاش کنند تـا فـضا براي حضور معلولان آماده شود و آنان بتوانند به شکلی مستقيم و بـدون کمترين وابستگی به حمايت ديگران، حضوري پررنگ در جامعه داشته باشند و بتوانند نيازهای خود را تأمين کنند. اميد است اين مقاله بتواند نقش مهمی در تغيير نگرش به رويکردهای برنامهريزی در حوزه معلولان داشته باشد.
آدرس کوتاه خبر: