نمونه عینی این وضعیت، روابط عمومی شرکت برق کردستان است؛ واحدی که کمترین شناخت را از رسانه و ظرفیتهای ارتباطی آن دارد. ترجیح این واحد، به جای تعامل حرفهای با رسانههای مکتوب و تحلیلی، چاپ و نصب بنرهای پرهزینه در خیابانهاست.
سلیمان اللهمرادی: در بسیاری از ادارات استان کردستان، روابط عمومیها نه جایگاهی راهبردی دارند و نه نقشی مستقل؛ آنها بیشتر ابزاری در دست مدیران هستند تا صدای مستقل سازمان. وقتی اضافهکار، پاداش و تشویق، مستقیماً در اختیار مدیر قرار دارد، روابط عمومی نیز صرفاً در چارچوب نظرات و خواستهای مدیریتی تعریف میشود، نه منافع عمومی و راهبردهای ارتباطی.
نمونه عینی این وضعیت، روابط عمومی شرکت توزیع برق کردستان است؛ واحدی که کمترین شناخت را از رسانه و ظرفیتهای ارتباطی آن دارد. ترجیح این واحد، به جای تعامل حرفهای با رسانههای مکتوب و تحلیلی، چاپ و نصب بنرهای پرهزینه در خیابانهاست. این در حالی است که رسانههای محلی، روزنامهها و نشریات میتوانند در بزنگاههای اطلاعرسانی، انتقال اهداف سازمانی، و حتی کاهش بحرانهای ارتباطی، نقش کلیدی ایفا کنند.
اما در این میان، یک معضل کلیدیتر هم وجود دارد؛ پولی شدن ارتباطات سازمانی! در بسیاری از موارد، روابط عمومیها هزینههایی چون کارت هدیه و پرداختهای پنهان را برای درج اخبار مدیران در رسانهها اختصاص میدهند. این اخبار اغلب پوششی و روتین هسنند و بهجای تحلیل و اطلاعرسانی، به تریبون تبلیغاتی مدیران تبدیل شدهاند. نتیجه این وضعیت، سوءاستفاده از رسانههای با بنیه اقتصادی ضعیف است؛ رسانههایی که ناگزیر به پذیرش چنین مطالبی در قالب خبر میشوند تا بقا پیدا کنند.
قربانی اصلی این چرخه معیوب، خود رسانه و اعتماد عمومی به آن است. وقتی شأن رسانه به بولتننویسی تنزل پیدا کند، نه تنها کارکرد اصلی آن از بین میرود، بلکه اعتبارش نیز در چشم مخاطب فرو میریزد. برای اثبات این قضیه نیازی به تحقیقات میدانی نیست. کافی است تیتر خبرگزاریهای رسمی کشور در استان کردستان را روزانه مرور کنید تا به کنه ماجرا پی ببرید. خبرهایی که ماهیت آگهی دارند اما در قالب خبرهای اختصاصی! منتشر میشوند. جالب است ساختار و قالب خبرها همه یکی است و مخاطب انگشت حیرت به دهان میگیرد که چطور این خبرها و مصاحبههای اختصاصی در خبرگزاریهای ملون، اینقدر شبیه هماند!
برای شکستن این چرخه باید چند گام برداشته شود؛ نخست، الگوبرداری از رسانههای مستقل و مردمی که نگاهشان به مخاطب است نه مدیر. دوم، تقویت اقتصاد رسانه و ایجاد نظام حمایتی شفاف برای رسانههای محلی. سوم، بازتعریف نقش روابط عمومی به عنوان یک واحد استراتژیک، نه تشریفاتی. و نهایتاً، نظارت حرفهای از سوی مدیران رسانه بر عملکرد خبرنگاران بهویژه در شهرستانها.
روز ارتباطات و روابط عمومی میتواند فرصتی باشد برای بازنگری در تعاملات رسانه و روابط عمومی، و تأکیدی دوباره بر این نکته که ارتباط مؤثر، بدون استقلال، سواد رسانهای و احترام متقابل، ممکن نیست.
آدرس کوتاه خبر: