در جامعهای که موفقیت علمی بیشتر بر مبنای تعداد مدارک و عناوین علمی سنجیده میشود تا بر اساس تواناییها و مهارتهای واقعی، تولید دانش بهعنوان هدف اصلی پژوهشها قرار نمیگیرد.
فضای علمی کشور این روزها با چالشهای جدی روبهرو است که نه تنها به اعتبار علمی آسیب وارد کردهاند بلکه اصول اخلاقی را نیز زیر سوال بردهاند. این چالشها به شکلهای مختلفی همچون تولید کتابهای بیکیفیت، انجام پژوهشهای سطحی و ترویج مدرکگرایی نمایان میشوند. این موارد نه تنها روند رشد علمی را کند کردهاند بلکه موجب تضعیف اعتماد عمومی به نهادهای علمی و تحقیقاتی نیز شدهاند.
یکی از ابعاد جدی این معضل، انتشار کتابهایی است که به جای ارائه تحلیلهای علمی و جدید به ابزارهایی برای کسب امتیاز، ترفیع شغلی یا پر کردن رزومه تبدیل شدهاند. این کتابها اغلب به دور از هرگونه نوآوری علمی تنها بهعنوان پوششی برای پنهان کردن ضعفهای پژوهشی نویسندگان شان عمل میکنند. نویسندگانی که به این رویکرد پیوستهاند بیشتر به دنبال تأمین منافع شخصی هستند تا پاسخگویی به نیازهای واقعی علمی. این وضعیت موجب کاهش سطح علمی کتابها شده است. بسیاری از این آثار به طور مستقیم یا غیرمستقیم از منابع ترجمهشده یا مطالب کپیشده تشکیل شدهاند که به صورت غیررسمی و بدون هیچگونه ارزیابی معتبر علمی در بازار منتشر میشوند.
علاوه بر این برخی از دانشجویان که به دنبال دریافت امتیاز برای مصاحبههای دکتری یا ارتقای شغلی خود هستند به جای تمرکز بر تحقیق و پژوهش واقعی به دنبال سفارش پولی کتاب میروند. این دانشجویان با پرداخت مبالغی به نویسندگان و فعالان این بازار غیررسمی، کتابهایی به نام خود منتشر میکنند که تنها به منظور افزایش امتیازات علمی و پر کردن رزومه طراحی شدهاند. این روند نه تنها به اعتبار علمی آسیب میزند، بلکه بهطور جدی اصول اخلاق علمی را زیر پا میگذارد و موجب ایجاد تصویر نادرست از تواناییها و شایستگی های علمی این افراد میشود. در نهایت، این امر آسیب زیادی به سیستم علمی کشور وارد میکند و موجب گسترش بیاعتمادی به فرآیندهای علمی و پژوهشی میشود.
ریشهیابی این معضل به وضوح نشان میدهد که یکی از عوامل اصلی آن تأکید بیش از حد بر کمیت آثار علمی است. سیستمهای ارزیابی علمی معمولاً تعداد مقالات و کتابها را بهعنوان معیاری برای سنجش موفقیت علمی در نظر میگیرند بدون آنکه به کیفیت، نوآوری و اصالت این آثار توجه کافی داشته باشند. این امر باعث میشود که افراد بیشتر به فکر تولید تعداد زیاد اثر علمی باشند تا تولید آثار باکیفیت که به ارتقای دانش و حل مشکلات جامعه کمک کند.
فرهنگ مدرکگرایی که در جامعه رواج یافته است یکی دیگر از عوامل کلیدی در این معضل است. در جامعهای که موفقیت علمی بیشتر بر مبنای تعداد مدارک و عناوین علمی سنجیده میشود تا بر اساس تواناییها و مهارتهای واقعی، تولید دانش بهعنوان هدف اصلی پژوهشها قرار نمیگیرد. بلکه افراد به دنبال راههایی هستند که بیشتر به آنها کمک کند تا جایگاه اجتماعی و شغلی بهتری کسب کنند حتی به قیمت افول ارزشهای اخلاقی. این فرهنگ در کنار نبود نظارتهای کافی بر فرآیندهای علمی، شرایط را برای رشد و گسترش این معضل فراهم کرده است.
برای حل این بحران و بازگرداندن اعتبار و اصالت به نظام علمی کشور نیاز به تغییرات اساسی در سیاستهای آموزشی و پژوهشی داریم. یکی از اولین اقدامات این است که معیارهای ارزیابی علمی را از کمیت به کیفیت، نوآوری و تأثیرگذاری علمی و اجتماعی تغییر دهیم.باید به جای تکیه بر تعداد مقالات و کتابها، به ارزیابی کیفیت و محتوای آثار توجه کنند و سیستمهای ارزیابی جدیدی طراحی کنند که بر اساس نوآوری، تأثیرگذاری و حل مشکلات واقعی جامعه باشد. همچنین نظارتهای جدیتری بر فرآیندهای انتشار کتاب و مقاله باید اعمال شود تا از بروز تخلفات علمی جلوگیری شود. علاوه بر این باید بهصورت جدی با تقلبهای علمی مقابله شود و قوانینی سختگیرانه برای این موضوع وضع شود.
از سوی دیگر باید فرهنگ مدرکگرایی را تغییر دهیم و به جای تمرکز بر عناوین علمی بر ارزشهای اخلاقی، پژوهشهای مؤثر و مهارتهای واقعی تأکید کنیم. باید به دانشجویان و پژوهشگران آموزش داده شود که هدف از علم و پژوهش فقط کسب امتیاز یا ارتقا نیست بلکه مسئولیتی اجتماعی و اخلاقی است که هدف آن رفع مشکلات واقعی جامعه و پیشرفت مرزهای دانش است.
در نهایت، بازنگری در سیاستهای آموزشی و تقویت ارزشهای اخلاقی در فضای علمی میتواند این چرخه معیوب را متوقف کرده و زمینههای رشد و توسعه علمی پایدار را فراهم آورد.
علمی که تو را رهاند، علم است
باقی همه مکر و امتحان است
*دانشجوی دکتری مدیریت دولتی
آدرس کوتاه خبر: