صدیق مینایی – روزنامهنگار
عبور اعتیاد از مرز قبح و ورود جامعه به میدان فاجعه
مناطق کوردنشین ایران به علت بالا بودن قبح اعتیاد کمترین مصرف مواد مخدر را داشت اما امروزه گسترش این پدیده توانست مرزهای فرهنگی و عرفی کوردها را هم شکسته و دارد به سوی فراگیر شدن میرود.
تنبلی، سستی بنیاد خانواده، کاهش جمعیت، بیثباتی روانی، هنجارشکنی، گسترش جرایم و گردش عوامل بیماریزا از پیامدهای اصلی اعتیاد است که طوفانوار تمام جوانب زندگی فردی، خانوادگی، مناسبات اجتماعی و معادلات اقتصادی را به چالش میکشد.
حجم عوارض زیانبار این پدیده تا حدی بالاست که برخی جریانهای ایدئولوژیکی و حکومتهای فاشیست از آن برای کسب درآمد، از بین بردن رقیب، اختلال در روند توسعه سایر کشورها و نابود کردن هویتهای نژادی استفاده میکنند.
کشورهای پیشرفته با برنامههای فرهنگی و اقدامات بازدارنده در تلاشند از ترویج اعتیاد جلوگیری کنند تا از این طریق هم از هدررفت منابع انسانی، مالی و زمان جلوگیری کنند و هم سرنوشت نسلهای آینده را از دسترس آن دور نگهدارند.
اما نگاه به وضعیت اعتیاد در کشورهای جهان سوم حکایت از نبود برنامه جامع و اقدامامت بازدارنده قاطع دارد، به این علت دیار آنها تبدیل به پاتوق باندهای مافیایی مواد مخدر و جولانگاه معتادان شده است.
تا قبل از 30 سال پیش در ایران مصرف مواد مخدر تنها در میان تعداد معدودی از میانسالان و پیرمردان رایج و روش مصرف به صورت کاملا پنهانی بود زیرا سبب بیآبرویی میشد اما امروزه هم مصرف عیان شده و هم سن مصرف به زیر 12 سال رسیده است.
مناطق کوردنشین ایران به علت بالا بودن قبح اعتیاد کمترین مصرف مواد مخدر را داشت اما امروزه گسترش این پدیده توانست مرزهای فرهنگی و عرفی کوردها را هم شکسته و دارد به سوی فراگیر شدن میرود و مصرف از پنهانخانهها بیرون آمده و وارد فاز پرستیژ و کلاس طبقاتی شده است.
یکی دیگر از ویژگیهای اعتیاد در کردستان کاهش سن مصرف به زیر 12 سال است و همگان شاهدند که چگونه نوجوانان در جلو مدارس، حریم پارکها و پاتوقها اقدام به خرید و مصرف مواد مخدر میکنند.
ویژگی دیگر استان تردد بیباکانه و بدون ترس فروشندگان در معابر عمومی و فعالیت در پاتوقهاست، همه میبینیم که فروشندگان چقدر راحت در میدان نبوت، جلو تکیه عباس آباد، پردبن، کوێرئاوا، فرجه، ناسیر، ننله، بان خندق و صدها نقطه شهر سنندج اقدام به توزیع مواد میکنند و کسی هم مزاحمشان نمیشود.
در حالی که نرخ مواد غذائی، لوازم التحریر، دارو و لباس مدام در حال افزایش است برعکس نرخ مواد مخدر مدام کاهش و تنوع مواد مدام در حال افزایش است و سیر نزولی سن مصرف دارد به سمت کودکان میرود، اینجاست که در دوران طلایی برخورد قرار داشته و 3 تا 4 سال بیشتر فرصت بازدارندگی را نداریم چون وقتی که قبح شکسته و تبدیل به شغل پرسود گشت و همه آلوده شدند دیگر امکان بازدارندگی از دست میرود.
اکنون اعتیاد را بیماری تلقی میکنند نه جرم و معتاد را بیماری میدانند نه مجرم، این تلقی و برداشت، آرزوی باندهای مواد مخدر و خرده فروشان محلی بود تا خود را به بیماری زده و از این طریق از مجازات معاف شوند، باید قبول کرد، نه اعتیاد بیماری است، نه معتاد بیمار و نه مواد مخدر دارو.
پس بیخود خودتان و مردم را سرکار نگذارید و میدان را برای باندهای مواد مخدر بازنگذارید و کودکان را به دست این جماعت جنایتکار نسپارید، چون همه متولیان نظامی، انتظامی، امنیتی و قضائی این را بدانند که شانه خالی کردن از مجازات تولید کننده، وارد کننده و توزیع کننده مواد مخدر این کاروان بدبختی را تا داخل منزل خودشان هدایت خواهد کرد و فرزندان شان را به این بدبختی مبتلا میکند.
این را باید قبول کرد که عملکرد حکومت در مبارزه با پدیده اعتیاد مورد قبول جامعه نیست، هیچ دستاوردی نداشته و جامعه را در برابر باندهای فعال تنها گذاشت و آنها از این فرصت نهایت استفاده را برده و سن اعتیاد را تا سطح 10 سال کاهش دادهاند.
آدرس کوتاه خبر: