جمعه، 14 اردیبهشت 1403
روژان پرس » اخبار » قیچی دولت بر صنعت پوشاک ایران!

ثریا مطهرنیا

قیچی دولت بر صنعت پوشاک ایران!

0
کد خبر: 1603

قیچی دولت بر صنعت پوشاک ایران!

تجربه‌ی نشان داده که ما هر قدر در پایین بیشتر برای توسعه‌ی ایران تلاش می‌کنیم، تلاش عده‌ای در بالا بیشتر برای زمین‌گیر کردن پروژه‌ی توسعه‌ی ایران و عدم رفع فقر و محرومیت بیشتر می‌شود!
پوشاک از جمله صنایع کاربر در جهان است. مطالعه‌ی توسعه‌ی صنعت نساجی در جهان و الگوهای موفق این حوزه از ایتالیا تا ترکیه و چین ما را به تجربیات مهمی رهنمون می‌سازد تا به الگوی توسعه‌ی صنعتی بومی خود در ایران برسیم و صنعت در بحران نساجی و پوشاک را نجات دهیم.
در ایران به دلیل رهاسازی حوزه‌ی نساجی و پوشاک و برخورد غیرمسئولانه با این صنعت مهم که اثر توزیعی بسیار مهمی در اقتصاد کلان کشور دارد، بازار پوشاک کشور تقریبا به اشغال کالاهای چینی، ترکیه‌ای، پاکستانی و بنگلادشی در آمده و همچنین بازار پوشاک دست دوم وارداتی بسیار پر رونق است و از ترکیب وارادات به اضافه‌ی قاچاق و دسترسی توزیعی دادن مانند کمک آنلاین شاپ‌ها و برخی مراکز ارسال مرسوله: روز به روز وضعیت صنعت پوشاک کشور بحرانی‌تر می‌شود.
اما گلوگاه‌های اصلی در این حوزه کجاست و چگونه می‌توان تولید ملی را در این مورد حمایت کرد؟ این پرسشی است که در این یادداشت می‌کوشم تا به آن پاسخ دهم.
نگاهی به چگونگی توسعه‌ی صنعت پوشاک در ایتالیا، نشان می‌دهد که ایتالیا با استفاده از: حمایت دولتی ظرف ۲۰ سال، از دهه‌ی ۴۰ تا ۶۰ میلادی: با تخصیص اعتبار برای توسعه شهرک‌های صنعتی تخصصی، آموزش و توانمندسازی نیروی کار و جذب سرمایه‏‌گذاری خارجی جهت توسعه‌ی صنعت مُد برای ورود به بازار امریکا به شکل‌گیری حلقه‌ی زنجیره ارزش پوشاک کمک کرد.
و از دهه‌‌ ۶۰ تا ۸۰ میلادی: شکل­‌گیری حلقه­‌های تحقیق و توسعه، مد، بازاریابی و فروش از مهم­ترین اقدامات حمایتی دولت ایتالیا بود و سپس با اقداماتی مانند تامین اعتبار جهت حضور در نمایشگاه‏‌های جهانی و توسعه ماشین‌‏آلات و نوسازی آن از دهه‌ی ۹۰ میلادی به بعد با  کمک دولت تامین اعتبار جهت نوسازی صنعت مد، برندینگ و بازاریابی در کنار حمایت از تشکیل بنگاه‏‌های بزرگ سرمایه‏‌گذاری برای توسعه در شرکت‏‌های بزرگ و هلدینگ‌‏ها و راه‌‏اندازی صندوق حمایت از توسعه صنعت با رویکرد حمایت از صنایع نوآور و صادراتی، حلقه برند نیز به زنجیره‌ی ارزش پوشاک ایتالیا افزوده شد.
در الگوی توسعه‌ی صنعت پوشاک ترکیه نیز نقش فناوری در کنار برنامه‌ی توسعه صنعتی و بانک مرکزی این کشور به علاوه‌ی اعطای وام‌های لیری و تجمیع صنعت پوشاک، ذیل یک بانک حامی به این حوزه موجب شکوفایی و رونق این صنعت شده است.
در الگوی توسعه‌ی ناقص و بازارگرای صنعت پوشاک در بنگلادش نیز شاهد حمایت ژنرال نظامی این کشور(ضیاالرحمن) در رایزنی با شرکت‌های خارجی جهت سرمایه‌گذاری به علاوه رایزنی با کشورهای اروپایی در زمینه‌ی مسائل گمرکی دوره‌ای به صنعت پوشاک بنگلادش رونق داد و اکنون نیز یه دلیل استفاده از نیروی کار ارزان توسط دولت‌های خارجی در بنگلادش، بخش صنعت پوشاک با نوسان به ادامه‌ی حیات خود ادامه می‌دهد.
در بررسی تجارب این ۳ کشور مشخص می‌شود چه الگوی توسعه صنعت پوشاک بازارگرا باشد چه دولت گرا، بایست سیستم حاکمیتی از این صنعت حمایت کند.
بنابراین با ذکر این نکات و با توجه به دغدغه‌های نگارنده که حدود ٥ سال است کارگاه‌های تولیدی پوشاک را برای توانمندسازی و مولدسازی اقشار مستضعف در یک فعالیت نیکوکارانه با کمک خيّر گرانقدری  توسعه داده‌ایم و با مشکلات عدیده‌ای نیز مواجه شدیم و هرگز مشکلات ما را متوقف نکرد پیشنهادات لازم برای رفع موانع تولید در حوزه‌ی پوشاک ایران را در چند گزاره صورت‌بندی می‌کنم و امیدوارم که تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران کشور در این مورد به آنها عنایت نمایند.

پیشنهاد اول: تدوین برنامه‌ی توسعه‌ی صنعتی مرکب پوشاک ایران؛ به این معنا که دولت و بانک مرکزی، سندی را آماده کنند که در آن نحوه‌ی تحول صنعت پوشاک ایران با حمایت های دولتی و خصوصی در ۳ بستر ملی، منطقه‌ای و جهانی و در گام های مختلف، پیش بینی شده باشد.

پیشنهاد دوم: توجه بانک مرکزی به صنعت پوشاک در کنار سیاست کنترل ترازنامه که چندان به نفع صنعت پوشاک نبوده است و کمک به واقعی شدن نرخ‌ها در حوزه‌ی صنعت پوشاک از طریق عدم فشار به حوزه‌ی نرخ ارز؛ چرا که نرخ ارز تاثیر مستقیم مخرب یا سازنده بر حوزه‌ی صنعت نساجی ایران دارد.

پیشنهاد سوم: سامان‌دهی و ادغام  صنایع کاربر از نظر ارتباط زنجیره‌ای خرد و کلان پوشاک ذیل یک بانک تخصصی.

پیشنهاد چهارم: ایجاد و توسعه‌ی پلتفرم‌های خرید و توزیع پوشاک داخلی جهت خرید و توزیع آسان از مرحله‌ی مواد اولیه و ماشین‌آلات مدرن و تولید داخل تا خرید و فروش کامودیتی مربوط به صنعت پوشاک و در نهایت خرید و فروش کالاهای تمام شده در تیراژهای کلان و خرد در سطوح ملی، منطقه‌ای و غیره.

پیشنهاد پنجم: جذب سرمایه‌گذاران خارجی در کنار توسعه‌ی اکوسیستم نوآوری از ساخت ماشین‌آلات تا تهیه‌ی مواد و تولید، برندیگ و آموزش در حوزه‌ی مد.

پیشنهاد ششم: توجه به دیپلماسی اقتصادی در حوزه‌ی پوشاک و حمایت دستگاه سیاست خارجی و وزارتخانه‌های همسو در قالب چانه‌زنی برای ورود تکنولوژی یا برخورداری پوشاک ایرانی از معافیت‌های خاص و تسهیل ورود پوشاک باکیفیت و رقابت‌پذیر ایرانی به بازارهای منطقه.

پیشنهاد هفتم: پیوست رسانه‌ای و فرهنگی توسعه‌ی صنعت پوشاک ایران و آموزش همگانی اهمیت حمایت مردم از کالای ساخت داخل به همراه بررسی الگوهای موفق صنعت پوشاک جهان و چه باید کردهای ایران برای توسعه.

پیشنهاد هشتم: با توجه به قدرت و سود شبکه‌های سازمان‌یافته‌ی قاچاق پوشاک که در مراحل ورود، تبلیغات پلتفرمی، فروش و توزیع کالاهای بی کیفیت و جعلی فعالند و با توجه به گردش مالی نجومی این شبکه‌ها و عدم موفقیت سیاست‌های کنترلی به دلیل ایجاد الیگارشی قاچاق که از طریق ابزارهای پولی قادر به نفوذ و گسترش دامنه‌ی دسترسی و سود خود می‌باشد و همچنین به دلیل نیاز مالی قاچاق‌برها نوعی لایه‌ی اجتماعی نیز برای خود ایجاد کرده است؛ تصویب قوانین بازدارنده‌تر در مورد سرشبکه‌ها و قاچاقچیان دانه درشت و تاکید بر پایش مرزی بیشتر در کنار توسعه نوارهای مرزی می‌تواند از سرعت قاچاق سازمان‌یافته‌ی الیگارشی قاچاق که باقیمانده‌ی صنعت نساجی را زیر ضربه برده‌اند کاست.
کاملا محرز است که ما شاهد یک بی تدبیری کلان اقتصادی در حوزه‌های مولد کشور هستیم که ایران را با خطر صنعت‌زدایی و صنایع تاریخی‌ای از جمله صنعت نساجی در کشور مواجه کرده است و الیگارشی خائن قاچاق با کمپین تبلیغات گمراه کننده از عدم حمایت دولت از صنعت پوشاک نهایت سواستفاده را کرده و بازار کشور را به اشغال پوشاک خارجی درآورده است و در واقع یک امتیاز مهم صنعتی را با توجه به مشکلات اقتصادی ایران و به نفع سوداندوزی نامشروع خویش به دست رقبای خارجی داده است که این امر نمی‌تواند بدون نفوذ در گلوگاه‌های خاصی ایجاد شده باشد و اینگونه قیچی ناکارآمدی، صنعت نساجی و پوشاک ایران را از هم دریده، آنهم در شرایطی که مدام مسئولان از حمایت‌های  خود از صنایع مولد کشور صحبت می‌کنند و یا نمی‌خواهند و یا نمی‌توانند برای صنعت پوشاک کشور برنامه‌ی توسعه و حمایت واقعی تدوین کنند و اینگونه این صنعت تسلیم الیگارشی قاچاق می‌شود آنهم در شرایطی که دستمزد نیروی کار ایرانی نسبت به دستمزد نیروهای کار خارجی با احتساب نرخ ارز بسیار پایین‌تر است اما شرایط به گونه‌ای رقم خورده که با تمام این اوصاف کالای ایرانی در بخش صنعت کاربر پوشاک به دلیل سیاست‌های اقتصادی کشور قدرت رقابت با صنایع پوشاک کشورهای منطقه را ندارد. از سوی دیگر نیز به دلیل افت  سطح کیفی زندگی بخش وسیعی از مردم هر روز بیشتر از دیروز به اجناس بنجل و قلابی قاچاق برای پوشاندن خود پناه می‌برند.
تجربه‌ی چند سال ایجاد کار مولد برای اقشار محروم جامعه در حوزه‌های مختلف از جمله حوزه‌ی پوشاک نشان داده است که ما هر قدر در پایین بیشتر برای توسعه‌ی ایران تلاش می‌کنیم، تلاش عده‌ای در بالا بیشتر برای زمین‌گیر کردن پروژه‌ی توسعه‌ی ایران و عدم رفع فقر و محرومیت بیشتر می‌شود.
در جامعه‌ای که تولیدکنندگان واقعی با نقشه‌ی راه و حمایت‌های واقعی و علمی دولت و بانک مرکزی و بانک‌های عامل و مراکز تخصصی، پشتیبانی نشوند آن جامعه محکوم به تسلیم به سلاطین قاچاق داخلی و تحمل تبعات دشمنی و تحریم خارجی خواهد بود.
تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید