دومین کلمه؛ دیگرخواهی است؛ چند درصد از ما خوشبختی خود را در خوشبختی جمع میبینیم و شوربختی خود را در شوربختی دیگران پیدا میکنیم؟ برای این مهم چه کردهایم؟
روژانپرس: با توجه به شرایط امروز، مایلام در جایگاه کنشگری مدنی به صورت خلاصه کلماتی را با شما خوانندگان به اشتراک بگذارم که فکر کردن به آنها، محصول تجربهی زیسته، مطالعه و ایدههایام است تا اگر به عنوان افراد صاحب فکر با آن کلمات همدلی پیدا کردید، در آینده با توسعه دادنشان و کاربستی علمی، به آنها شکل گفتمانی بدهید، از میان تعداد زیادی از کلمات که هر روز به آنها فکر می کنم، ۸ کلمه را تقدیم میدارم.
نخستین کلمه؛ مسئولیت پذیری است، به نظر شما حضار محترم، چند درصد مشکلات ما به دلیل این است که ما آموزشی در مورد تکالیف و تعهدات فردی، اجتماعی، اخلاقی، رفتاری، اجرایی، قضایی، نظارتی، تجاری و کاری خود دریافت نمیکنیم؟ آیا می توان مسئولیت داشت و در عین حال مسئولیت پذیر نبود؟ شهدا و نیکان چه مسئولیتی را حس می کنند که جان خود را نیز در راه آن هدیه میکنند و ممکن است ما آن را حس نکنیم، بیحسی و بی تفاوتی چه نسبتی با مسئولیت ناپذیری دارد؟ آیا گسترش این واژه و بحث کردن در مورد آن میتواند در برابر ما منظومهای از روشها را بگشاید که به مسئولیت پذیر شدن و مسئولیت پذیر ماندن مان کمک کند.
دومین کلمه؛ دیگر خواهی است، چند درصد از ما خوشبختی خود را در خوشبختی جمع میبینیم و شوربختی خود را در شوربختی دیگران پیدا میکنیم؟ برای این مهم چه کردهایم؟
سومین کلمه؛ سیستم است، ما چقدر با مفهوم لیدرشیب در جامعه به مثابهی سیستم آشنایی داریم و چقدر در مورد حل چالشهای سازگارانه و تطبیقی می دانیم و چه تفاوتی میان این چالشها و چالشهای فنی قائل هستیم؟ چگونه می توانیم چالش هایی را که وجود دارند اما دیده نمی شوند را در روابط و محیط خود که ارتباط مستقیم با ما دارند را شناسایی کنیم و برای حل آنها هزینه بدهیم تا بهتر شویم و سیستم پویایی داشته باشیم؟
چهارمین کلمه؛ مشارکت است، به نظر شما سروران، حکومت چگونه می تواند مشارکتهای مدنی را افزایش دهد و مشارکت گریزی از هر دو طرف چه آسیب هایی در پی دارد؟ آیا با مشارکت ها حس تعلق انسان به میهن و هم وطنان اش بیشتر نمی شود و آیا قدرت ملی بیشینه نمی گردد؟
پنجمین کلمه؛ هویتملی است، هویتبخشی چه نقشی در جهانگیری و جهان داری یک تمدن بازی می کند؟ آیا در برابر اصول و ارزش های مشترکمان نقشی برای خود قائل هستیم؟ آیا هویت یک مقولهی دست و پاگیر و قدیمی است که مندرس شده یا مقولهای مهم است که بدون آن، معنای اجتماعی خود را از دست می دهیم؟
کلمهی ششم اقتصاد است؛ کدام سوگیری اقتصادی در جهان میزان رضایت جمعی بیشتری را به دنبال داشته است و آیا می توان الگوی اقتصادی ملیای طراحی کرد که علاوه بر نوآوری، زنجیرههای ارزش داخلی را تکامل داده و در امتداد زنجیرهی ارزش جهانی قرار بگیرد، شفاف باشد و در آن دست رنج کسی به یغما نرود و از دولت و ملت سلب مالکیت نکند؟ آیا این سالها و حتی تا امروز؛ اقتصاد ما در اسناد بالادستی و هم در آنارشیسم و شوکهای موسوم به جراحی، توانسته است اقتصادی برای همه باشد؟
هفتمین کلمه شر است؛ منشا شر در کجاست؟ جنگ ها برای چه دلایل پیدا و پنهانی شکل می گیرند و جنگ افزارهای شناختی چه چیزهایی هستند؟ ادراکات ما را چه چیزهایی می سازند و چقدر از ملات ساخت و سازهای ذهنی ما جعلی و چقدر از آن واقعی است؟ چرا داده ها به سمت ما می آیند و دادهها چه چیزی را میخواهند به دست بیاورند؟
کلمهی هشتم؛ تعبد است، الهیات و معنادار دیدن عالم آیا به تنظیم روابط ما با دیگران و با پدیدارها کمک نمیکند و آیا عقل سلیم بدون قلب سلیم به دست میآید؟ تعبد چه نقشی در ۷ کلمهی پیش گفته دارد و با این ۸ کلمه چه گفتمانی را میتوان تولید و مفصلبندی کرد تا تمدنمان را نوسازی کنیم.
منبع: روژان ۵۹۲ یکشنبه اول خرداد ۱۴۰۱
بازنشر مطالب با ذکر منبع بلامانع است
آدرس کوتاه خبر: