اردوغان در بدو ظهور در عرصه سیاست دو اقدام را سرلوحهی کار خود قرار داد: نخست مبارزه بیامان با کُرد و سپس تلاش برای عضویت در اتحادیهی اروپا. به واسطهی عضویت ترکیه در ناتو کاری کرد تا حزب کارگران کرد از سوی غرب به عنوان تشکیلاتی تروریستی شناخته شود.
روژان پرس: قریب به یک ماه است که ارتش ترکیه از طریق زمینی و هوایی حملات وسیع و گستردهای را در شمال منطقه فدرال کردستان عراق آغاز کرده است؛ این اولین تهاجم ترکیه به این نواحی نیست و مسلماً آخرین هم نخواهد بود. آقای رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه در پیوسته ایام حکمرانی از بدو ظهور در صحنهی سیاسی ترکیه تاکنون که قریب به 30 سال است در عمل ثابت کرده که دیکتاتوری نژادپرست و توسعهطلب است که سودای احیای امپراطوری عثمانی را در سر دارد و برای رسیدن به اهدافش در چهارچوب مکتب ماکیاولی حرکت کرده و جز خود و اعتقادات و باورهایش هیچکس و هیچ چیز دیگر را قبول ندارد. بازهم به شهادت عملکردش در گذشته و حال با ملت کرد خصومتی عمیق دارد و میخواهد کُرد را در هر نقطه از زیستگاهش نیست و نابود یا حداقل به زیر انقیاد خویش کشد و لشکرکشی اخیر به شمال منطقه فدرال در واقع و در حد نهایی با هدف تضعیف و فراهم کردن زمینههای از بین بردن سیستم فدرالیسم در کردستان عراق است که بخشی از برنامه جامعی است که به کمک و همفکری سایر دشمنان ملت کرد طرحریزی و اجرا میشود. لازمه بیان و عیان کردن این گفتهها نظری و گذری بر عملکرد ایشان در ایام بازیگری سیاسی در ترکیه است. جناب اردوغان قریب به سه دهه پیش و در زمره رجال سیاسی حزب آکپارتی ظاهر شد.
وی خود را مسلمانی تمام عیار، پیرو مکتب سلفی و با جهتگیری اخوانالمسلمین به همگان بنمود و در آن زمان دوزانو در برابر فتحالله گولن متفکر دینی ترک مینشست و از محضر وی تلمذ میکرد؛ مردی که امروز مغضوب وی است و او را اخراج و به لوسآنجلس رانده و مدتها خواهان تحویل دادنش بود تا او را به اتهام طراحی کودتا محاکمه و زندانی کند.
اردوغان در بدو ظهور در عرصه سیاست دو اقدام را سرلوحهی کار خود قرار داد: نخست مبارزه بیامان با کُرد و سپس تلاش برای عضویت در اتحادیهی اروپا. به واسطهی عضویت ترکیه در ناتو کاری کرد تا حزب کارگران کُرد از سوی غرب به عنوان تشکیلاتی تروریستی شناخته شود.
تلاش برای اروپایی شمردن ترکیه به واسطه اقدامات سرکوبگرانه در این کشور مقبول نبود؛ اما اردوغان به فعالیت برای نزدیکی بیشتر با آمریکا ادامه داد. پایگاه اینجرلیگ را در اختیار نیروی هوایی آمریکا گذاشت و در همان زمان پیمان مودت سیاسی و امنیتی و نظامی با اسرائیل را منعقد کرد. در چهارچوب مبارزه با کُرد جنگی بیامان را در ده استان کُردنشن ترکیه آغاز و خسارات و تلفات سنگین مالی و جانی را سبب شد و گریلاهای پ.ک.ک را مجبور کرد تا از شهرها و روستاهای کردنیشن عقبنشینی و در ارتفاعات قندیل مستقر شوند. با علم به حضور اوجالان در درهی بقاع که آن زمان تحت تصرف سوریه بود آب دجله و فرات را بر روی این کشور بست و با این اهرم فشار سوریه را وادار به اخراج اوجالان کرد.
رهبر پ.ک.ک در روسیه و اروپا دست رد بر سینهاش زدند در بستر یک طرح از پیش برنامهریزیشده به آفریقا هدایت شد و در آنجا کوماندوهای اسرائیل و آمریکا او را دستگیر و تحویل ترکیه دادند و بدینصورت بهعنوان کیک جشن برقراری رابطه با اسرائیل تهیه و بهعنوان قسط پایگاه اینجرلیگ محسوب شد. بعد از آن مذکرات طولانی و نهانی با اوجالان و دیگر رهبران پ.ک.ک و سرانجام مقرر شد گریلاها قندیل را تخلیه و به ارتفاعات شمال کردستان عراق بروند. با این احوال پ.ک.ک همچنان هدف اردوغان بود و ملت کرد و احزاب آن مرتباً مورد نفرت و خشم وی قرار میگرفتند. ارتفاعات بارها آماج حمله نظامی بود. آقای اردوغان به صورت دو فاکتور برقراری سیستم فدرالی در کردستان عراق را قبول کرد با این امید که خصومت بین پارتی و پ.ک.ک موجب همکاری حزب دموکرات با او برای مبارزه با پ.ک.ک باشد.
اردوغان از این دوستی ظاهری برای توسعه تجارت با کردستان و دیگر بخشهای عراق استفاده و درآمدی کلانی را کسب کرده و میکند.
وی سودای توسعهگری در سر دارد از هر رویدادی به نفع خود و در جهت این خواسته بهره میبرد.
همزمان با تثبیت موقعیت خود در داخل ترکیه و حذف رقیبان به مبارزه جدی با کردها همچنان ادامه داد و در مقطعی که حزب HDP کردها در انتخابات سراسری موفقیتی برجسته را کسب و رهبر حزب و چندین نفر از اعضای آن به مجلس ترکیه راه یافته بودند با ایراد اتهام دال بر داشتن رابطه با پ.ک.ک آنها را دستگیر و زندانی کرد و سپس در کردستان ترکیه هم به تعقیب فعلان این حزب پرداخت.
ظهور گروهای تروریستی در سوریه فرصتی به اردوغان داد تا با حمایت مخفیانه از آنها تروریستها را در جهت اهداف خود هدایت نماید؛ لذا آنها را با جنگ با کردها در عراق و سوریه تشویق کرد. قوانین داخلی ترکیه را در جهت تقویت موقعیت خود تغییر داد و به بهانه کودتا به جنگ دیگر مخالفان خود پرداخت. آنگاه که کردهای سوریه به کمک غرب توانستند داعش را از متصرفاتش برانند اردوغان به حمایت آمریکا از آنها حمایت و عفرین را اشغال نمود. بر پایه تشکیلات منسجم سیاسی- نظامی از سوی کردهای سوریه و شناسایی بیشتر آنها از سوی غرب موجب خشم اردوغان شد. اما سیاسیکاری کرد و با افشای محل اختفای ابوبکر بغدادی خلیفهی داعش و دادن اطلاعات به آمریکا که در منطقه ادلب تحت تصرف ترکیه به سر میبرد رضایت این کشور را برای حمله نظامی گسترده به شمال سوریه و مناطق کردنیش کسب و توانست آنها را محدود کند چرا که به گفته اردوغان کردهای سوریه وابسته به پ.ک.ک بودند. قبل از این اقدام آقای اردوغان با ارائهی نقشهای موهوم مدعی شده بود که از غربیترین بخش سوریه و از نقطه صفر مرزی به عمق 40 کیلومتر تا حلب و طول شرق به غرب حدود 400 کیلومتر متعلق به ترکیه است که تمام کردستان سوریه و بخش اعظم کردستان عراق از کرکوک و سلیمانیه تا موصل و اربیل و نهایتاً تا خانقین را شامل میشود و بدین صورت نیات توسعهطلبانه خود را آشکار و ثابت نمود که چشم طمع به این بخش از خاک عراق هم دارد.
موفقیت کردهای عراق در اداره فدرال در زیستگاه خود و به رسمی شناختن جامعه بینالمللی مخصوصاً به واسطهی مقابله با داعش آقای اردوغان را نگران میکرد اما بهخاطر کسب منافع سرشار اقتصادی از طریق دروازههای مرزی و نیز حق عبور لولههای نفت کردستان، این نگرانی را تا کنون علنی نکرده است.
در شرایط فعلی که موضوع صدور گاز کردستان عراق به اروپا مطرح شده و این امر میتواند موجودیت و مقبولیت ویژهای به این منطقه بدهد آقای اردوغان و دیگر دشمنان کُرد به تلاش افتادهاند تا فدرالیسم کردستان را از بین برده یا حداقل چنان ضعیف و ناتوان کنند که مجبور به اطاعت و فرمانبرداری شوند. لذا ترکیه باز هم به بهانه حضور گریلاها در ارتفاعات به شمال منطقه فدرال لشکرکشی میکند تا رزمندگان را به داخل منطقه براند زیرا میداند با توجه به خصومتی که با پارت دموکرات کردستان دارند مسلماً بین آنها جنگ و درگیری روی میدهد و موجب تضعیف دو طرف میشود. از هماکنون دهها پایگاهی نظامی را در ارتفاعات برپا و قدمی اساسی برای تصرف همیشگی آنها برداشته است. تداوم این وضع موجب خواهد شد که ترکیه با قدرت بیشتری مقدرات کردستان ازجمله صنایع نفت و گاز و استخراج و صدور آنها را در دست بگیرد و منافع سیاسی اقتصادی بیشتری کسب کند. همین منافع اقتصادی است که آقای اردوغان را وا داشت بعد از سه سال اختلاف با عربستان بهواسطه قتل جمال قاشقچی در سفارت عربستان در آنکارا و پروندهسازی برای 13 نفر از مأموران صعودی به یکباره تغییر جهت داد و با سفر به جده و دیدار با پادشاه و ولیعهد آن کشور موضوع قبلی فراموش و روابط خود را با عربستان بهبود و زمینه را برای تجارت با این کشور گشود و در پایان سفر سیاسی با انجام عمره مفرده از این عبادت سنت بهره فرض گرفت و خود را حاجی نامید. اقدامات اردوغان علیه کردها و از پشت خنجر زدن به رهبران منطقه کردستان که ادعای دوستی با آنها را دارد بخشی از برنامه کلی و جامعی است که همهی مخالفان این موجدیت سیاسی طرح و در حال اجرای آن هستند.
صدور حکم ابطال توافقنامههای قبلی دولت مرکز با دولت منطقهای کردستان در مورد صدور نفت کردستان، ایجاد محدویت مالی برای بانکهای استانهای سلیمانیه و حلبچه برای پرداخت حقوق کارمندان شاغل و بازنشسته و در نتیجه تأثیر منفی در بازار این دو استان بهانهجوییهای عدهای از اعضای اتحادیهی میهنی و زمزمه واگذاری نفت و گاز کردستان به دولت مرکزی و تهدیدات نظامی دیگر همه و همه قطعات از پازلی هستند که در کنار هم بیانگر برنامهای جامع برای تضعیف و تحدید تواناییها و اختیارات این دولت محلی است.
پادزهر تمام این نیشها و گزشها اتحاد، همراهی و همدلی شخصیتها و احزاب فعال در کردستان عراق است که به ظاهر و با توجه به سوابق امر مشکل به نظر میآید.
...............
* ایلغار در فرهنگ معین به عنوان اسم مرکب ترکی ذکر شده که در قالب لغت به معنی هجوم و یورش است و در اصطلاح به حرکت سریع سپاهیان به سوی دشمن به کار برده میشود.
چاپ شده در روزنامه روژان شماره ۵۸۷
آدرس کوتاه خبر: