آنها در زمینهای خاکی میدرخشند، اما رؤیایشان سبزی زمینی است که شاید روزی به واقعیت بپیوندد.
هر سال با فرارسیدن نوروز، روستای امروله جانی تازه میگیرد. در کنار جشنهای عید، رسوم سنتی و دیدوبازدیدها، رویدادی دیگر نیز شور و هیجان خاصی به روستا میبخشد؛ جام فوتبال نوروزی. اما این جام نه با حمایت مسئولان، بلکه با عشق و همت جوانان روستا برگزار میشود.
اینجا خبری از زمین چمن، سکوهای تماشاگران یا داوران حرفهای نیست. زمین فوتبال همان زمین خاکی و سنگلاخی همیشگی است؛ جایی که هر سقوط، زخمی تازه بر تن بازیکنان مینشاند. اما این سختیها هیچگاه مانعی برای برگزاری مسابقات نشده است.
جوانان روستا خودشان آستین بالا میزنند؛ هر کس به اندازه توانش سهمی در برگزاری این جام دارد. یکی توپ میخرد، دیگری برای تور دروازه هزینه میکند، و چند نفر هم از جیب خود دستمزد داوران را میپردازند. حتی جوایز تیمهای برتر نیز با پول همین جوانان تهیه میشود؛ آنهایی که شاید خودشان دغدغههای مالی داشته باشند، اما برای زنده نگهداشتن این سنت از دل و جان مایه میگذارند.
روز مسابقه، روستا حال و هوای دیگری دارد. از کوچک و بزرگ کنار زمین خاکی جمع میشوند. روی تپههای اطراف، تماشاگرانی نشستهاند که با شور و هیجان تیمهایشان را تشویق میکنند. گرد و غبار در هوا میپیچد، توپ میان پاهای بازیکنان جابهجا میشود و فریاد شادی پس از گل، در کوچهها و باغهای روستا طنینانداز میشود.
اما پشت این همه تلاش و هیجان، یک آرزو نهفته است؛ زمینی چمنی برای روستا، جایی که دیگر سنگهای تیز مانع دویدنشان نباشد، جایی که زخمهایشان یادگار زمین خاکی نباشد. سالهاست این امید در دل جوانان امروله زنده است. امیدی که شاید روزی مسئولان ورزشی را متوجه خود کند و حداقل خواستهشان را برآورده سازد.
آنها نمیخواهند روستایشان فراموش شود. نمیخواهند استعدادهایشان در زمینهای نابرابر هدر برود. تا آن روز، با همان عشق، همان غیرت و همان امید، هر نوروز جام را برگزار خواهند کرد. آنها در زمینهای خاکی میدرخشند، اما رؤیایشان سبزی زمینی است که شاید روزی به واقعیت بپیوندد.
آدرس کوتاه خبر: