صدیق مینایی – روزنامهنگار
قهر با صندوق رای برآیند بی توجهی حاکمیت به حقوق هویتی کوردها
باید حاکمیت علل اصلی این رویکرد کوردها و راهکارهای پایان دادن به این قهر سیاسی را شناسایی و اجرا کند تا بیش از این همبستگی ملی و مشروعیت حاکمیت را به چالش نکشد چون دارد به نقطه بی بازگشت نزدیک میشود.
رای گیری معتبرترین مکانیزم برای سنجش رضایت و تشخیص مطالبات جامعه است به طوری که حاکمیت باید خط سیر خود را بر اساس نتایج اخذ شده از صندوقهای رای تعریف نماید تا با بحران مشروعیت روبرو نشود که این امر در کشورهای دارای تنوع هویت نژادی، فرهنگی و عقیدتی از اهمیت بیشتری برخوردار میباشد.
کورد یک واژه معمولی و عادی نیست بلکه معرف ماهیت نژادی و هویت فرهنگی است که تاریخی پر افتخار در زمینه بنیان گذاری فرهنگ و تمدن ایران زمین، زندگی مسالمت آمیز با سایر هموطنان و حراست از مرزهای این دیار دارد.
نگاه به برگهای تاریخ ایران زمین شهادت میدهد اولین حکومت سازمان یافته، نهاد مشورتی و ارتش منظم توسط مادها ایجاد شد که توانست آن را از نابسامانی داخلی، یورشهای اقوام مجاور و تسلط خونین امپراتوری آشور نجات دهد که این میراث حاکمیتی بعدا در اختیار قبیله هخامنشی قرار گرفت و تا کنون هم ادامه دارد.
نگاه به مبانی فرهنگی ایران زمین شاهد است که تمام مناسبات و مظاهر فرهنگی هویتهای ایران زمین یا برگرفته از فرهنگ کورد و یا فرهنگ کورد در تکاملش نقش ایفا کرده است که این موضوع در حوزه زبان، ادبیات، موسیقی و حرکات موزون غیر قابل انکار و اغماض است، کسانی که منکر این واقعیت هستند میتوانند باورهای بی اساس خودبرتر بینانه را رها کرده و به تحقیق در ساختار مظاهر فرهنگی کشور بپردازند تا «سیه روی شود هر که در او غش باشد».
تا قبل از به قدرت رسیدن امپراتوری ماد ایران زمین هم تحت استعمار امراتوری خشن آشور بود و هم به صورت مستمر توسط اقوام مجاور هم مورد تعرض قرار میگرفت اما به قدرت رسیدن مادها نقطه شروع اقتدار ملی و پایان غارت این سرزمین بود.
اما نگاه به تاریخ تعامل حاکمیت تاریخی ایران با کوردها مملو از نامهربانی و ناسپاسی است به طوری که هیچکدام از حکومتها حقوق هویتی کوردها را به رسمیت نشناخته و اقدامی در راستای حضور سازمان یافته کورد در نظام قدرت و اختصاص سهم عادلانه در توزیع ثروت و منزلت آنها انجام ندادهاند که این واقعیت در دوران جمهوری اسلامی بیش از سایر حاکمیتها مشهود است زیرا از یکسو کوردها پا به پای سایر ایرانیان در قیام مشارکت داشتند، از دیگر سو این حکومت برآیند قیام ملی عدالت گستر و آزادیخواه بود.
از روزهای آغازین قیام تا کنون سردمداران قدرت القاب اصیلترین ایرانی و مرزدار غیور را در مورد کوردها بیان کرده و خدمات کورد به فرهنگ و تمدن ایرانی را یادآور میشوند اما هیچکدام از سرایندگان این شعارها کوچکترین اقدامی برای احقاق حقوق هویتی کوردها انجام نداده و تنها به رفتارهای کوچک و نمایشی از جمله گماردن چند کورد دارای حداقل حس تعلق هویتی به پستهای اداری، اجرای پروژه عمرانی و جشنوارههای نمایشی اکتفا کردهاند.
کوردها در طول 2 دهه اخیر دیپلماسی فرهنگی، سیاسی و رسانهای را بهترین ابزار برای طرح و پیگیری مطالبات هویتی خود قرار داده و از ورود بیگانگان به این روند جلوگیری کردهاند تا از دایره کوردی – ایرانی خارج نشود.
نگاه به تاریخ حضور کوردها در پای صندوق رای، عضویت در احزاب سیاسی حکومتی (راست و چپ)، تحمل سختی، نامهربانی و تبعیض، اعتماد به شعارها و استقبال از مقامات در سفر به مناطق کوردنشین سند معتبر اثبات بیزاری کوردها از ناامنی و ایران گریزی است که اوج آن در حمایت از جنبش اصلاحات و سفر مقام رهبری به کردستان، کرماشان، ایلام و آذربایجان غربی به وقوع پیوست که بهترین فرصت برای گشایش فصل نوین از رابطه کورد و حاکمیت بود.
همراهی امیدوارانه کورد با جمهوری اسلامی سبب شکل گیری برداشت غلط در بخشی از حاکمیت شد و آنها عدول از اصالت نژادی و هویت فرهنگی را علت این رفتار دانسته و تلاش کردند این برداشت جعلی را بر رویکردهای حاکمیتی تحمیل کنند.
اما رفتار حاکمیت در قبال این رویکرد کوردها موجب قهر آنها با صندوقهای رای شد و مردمی که از ابتدای جمهوری اسلامی نماد مشارکت بودند امروزه نماد تحریم است.
عدهای در تلاشند این قهر کوردها را به مسائل اقتصادی و یا عملکرد مدیران استانی ربط دهند که این تحلیلی ریشه در برداشت علط و رقابتهای جناحی دارد زیرا کوردها بارها به روشهای مختلف پایبندی به اصالت نژادی و هویت فرهنگی خویش را نشان داده و ثابت کردهاند که در هیچ شرایطی حاضر به دست کشیدن از آـنها نیستند.
بنابراین باید حاکمیت علل اصلی این رویکرد کوردها و راهکارهای پایان دادن به این قهر سیاسی را شناسایی و اجرا کند تا بیش از این همبستگی ملی و مشروعیت حاکمیت را به چالش نکشد چون دارد به نقطه بی بازگشت نزدیک میشود.
آدرس کوتاه خبر: