هدف اصلی این یادداشت توجه و تاکید به اجراء و تلاش بیشتر توسط متولیان و خود مردم و سمنها برای تحقق فرهنگ "نه به سلاح سرد" است
سر هیچ و پوچ! دقیقا ً جلو چشم رهگذران کلمات رکیک و زشتی رد و بدل میشود و هزار و یک ناسزا همراه با مشت و لگد نثار هم میکنند، اما این نزاع با همین تصاویر ختم نمیشود؛ پایان بیشتر آنها با خشونتهای خونبار همراه است؛ پایانی که آب رو خیابان را به جوی خون مبدل میکند و عابرین با دیدن دستهای قطع شده، مچ و یا بازوی یکی از نزاعکنندگان سهمشان جیغ و هراس است. معمولا در چنین معرکههایی، اجازه مداخله هم به دلیل قمه و چاقوی ضاربین و تهدید مداخلهکنندگان، وجود ندارد و یا اگر هم مداخلهای صورت گیرد کارساز نیست.
پایان این صحنههای خشونتبار خلق سکانسهایی تلخ، مرگ دو یا یکی از طرفین دعوا است آنهم سر هیچ و پوچ یا موضوعات و مسائلی بسیار جزئی.
آمارهای پزشکی قانونی که صرفا ً مربوط به مواردی از نزاع که منجر به تشکیل پرونده قضایی و مراجعه به پزشکی قانونی شده است تقریبا ً وضعیت اسفناکی را در کشور روایت میکند؛ وضعیتی که بررسیهای چند سال اخیر نشان میدهد روندی رو به رشد داشته است!
ثبت صدها هزار نزاع در کشور فقط طی شش ماههی اول سال جاری یعنی فاجعه.
در دو دهه گذشته، به ویژه چند سال اخیر اگر خود شخصا شاهد نزاعی جمعی نبوده باشیم قطعا از طریق رسانههای جمعی شنونده اخبار ناخوشایندی از خشونتهای آنی که منجر به قتل میشوند بودهایم.
قرن حاضر شاهد ظهور آسیبهای اجتماعی جدیدی است و این آسیبها با توجه به ورود انواع بازیهای رایانهای و تاثیر آن بر خلق و خوی جوانان از سویی و توسعه فقر و کاهش درآمد مردم از سوی دیگر رشد قابل توجهی داشته است. متاسفانه برنامهی منظم و راهکار مدونی هم برای حل آنها هنوز وجود ندارد.
بحرانهای اقتصادی موجب شده تا امید به زندگی در افراد کاهش یابد و وضعیت آسیبهای اجتماعی در ایران و در این مناطق به یک وضعیت بحرانی تبدیل شود. مشکلات موجود در جامعه امروز ایران که نظام اجرایی و دولتی هم نتوانسته آنها را به خوبی مدیریت کند جامعه را با معضلات و آسیبهای فراوانی روبرو کرده است.
بی ثباتی اقتصادی، بیکاری، نرخ بالای حوادث جادهای و ترافیکی، افزایش اعتیاد و طلاق و ضعف نظام آموزشی و دهها مورد بخشی از علل بروز این آسیب است.
امروزه بیشتر رسانهها از جنگ و خونریزی و حادثه سخن میگویند و هیچ برنامه شاد و آموزشی برای جوانان وجود ندارد، همچنین در خبرها مردم شاهد دعواهای مسئولان و نمایندههای مجلس هستند، در جامعه هیچ دلیلی برای شاد زیستن نوجوانان و جوانان دیده نمیشود. جوانان نه آینده درستی دارند و نه وضعیت کنونیشان مطلوب است؛ در چنین وضعیتی طبیعی است که چاقوکشی و استفاده از سلاح سرد نیز به صورت ناخودآگاه به وجود میآید.
یک جامعهشناس و استاد دانشگاه در رابطه با موضوع خشونت میگوید: آنچه باید در خشونت در نظر داشته باشیم این است که خشونت نه ذاتی، نه ارثی و نه نژادی است و هیچ انسانی از شکم مادر با خشونت متولد نمیشود بلکه خشونت یک پدیده اجتماعی تام است یعنی عوامل مختلفی در ایجاد خشونت افراد نقش دارد.
یک روانشناس نیز می گوید: بررسی اخبار نشان میدهد که آستانه تحمل مردم پایین آمده و در شرایط عادی قرار ندارند. در نتیجه حوادث هم عادی نیست. قتلی که به دلیل درگیری بر سر جای پارک خودرو رخ میدهد نشان دهنده این است که شرایط عادی نیست و اگر همینطور پیش برود حوادث بدتری را شاهد خواهیم بود.
در طول دهههای گذشته وقوع قتلها و اتفاقات ناگوار در اخبار حوادث مربوط به قاتلان و افرادی بود كه با نقشه قبلی مرتكب جرم و جنایت می شدند، اما در حال حاضر سر مسائل جزئی و روزمره با توجه به خشونتهای آنی که صورت میگیرد. بیشتر نزاعها و بگومگوها منجر به قتل یا با کمترین آسیب یعنی نقص عضو منجر میشود.
آنچه در این رهگذر، دردآور و تلختر مینماید و عواقب خطرناکی به دنبال دارد افزایش خشونت و استفاده از سلاح سرد در میان نسل جوان و نوجوانان است که رشد صعودی دارد.
بپذیریم که معضلات و مشکلات اجتماعی ناشی از مدیریت ضعیف دولت بوده و البته مشکل همهی ماست و کمک به حل این مشکلات عزم همگانی را میطلبد.
به عقیده کارشناسان قضایی و حقوقی استفاده از سلاح سرد در جامعه طی چند سال گذشته منجر به افزایش ضرب و جرح و همچنین قتلهای عمد و غیر عمد شده است به طوری که طبق آمار اعلام شده از سوی مسئولان پزشکی قانونی کشور مهمترین دلیل بسیاری از قتلها از سوی جوانان در جامعه استفاده از سلاح سرد است که به صورت آسان در دسترس قرار دارد.
باید اذعان داشت که همه انسانها در جهان هستی، با توجه به شیوه زندگی و تحصیل، آموزش و مشکلات پیش روی و دلایل مختلف دیگری که در سطور قبلی به آن اشاره شد احتمال دارد دچار عصبانیت آنی و خشونت شوند و نمیتوان گفت در این دنیا هیچ انسانی هرگز عصبانیت و خشم را تجربه نکرده است.
انسانها ذاتاً پاك هستند باید دید چه چیزی این مردمان پاك را تبدیل به جوانان معترض كرده است. یا چه عللی باعث میشود افراد به خاطر مسائل كوچك مرتكب قتل و جنایت شوند. مسئولان و متولیان باید بپذیرند و متوجه شوند كه مردم دچار مشکلات روحی - روانی و وضعیت نابسامان اقتصادی و اجتماعی هستند.
عصبانیت و خشونت و سوء استفاده از این طرز رفتار می تواند شیوههای مختلفی داشته باشد که همه به نوعی آنها را دیده و یا شنیده و یا مطالعه کردهایم؛ از خشونت خانگی، خشونت علیه زنان، خشونت علیه کودکان، خشونتهای جنسی، خیابانی، عاطفی و انواع دیگر آن که فرصت پرداختن به آن در این مجال میسر نیست و نه در تخصص نگارنده بوده و نه هدف اصلی این نگارش است.
هدف اصلی این متن توجه و تاکید به اجراء و تلاش بیشتر توسط متولیان و خود مردم و سمنها برای تحقق فرهنگ "نه به سلاح سرد" است که حدود دو سال پیش در سنندج شکل گرفت و به دلایلی نتوانست ادامه پیدا کند، اما امروز با وجود قتلهایی که ناشی از خشونتهای آنی بوده و توسط سلاح سرد و در لحظه انجام گرفته است که برای نمونه فقط در شهریور ماه سال جاری شاهد چندین قتل بودهایم و چندین خانواده داغدار شدهاند ضرورت دارد همگان برای حمایت از "نه به سلاح سرد" جدیتر و مصممتر باشند تا کمتر شاهد وقوع نزاعهای خشونتبار باشیم.
بپذیریم که برای مقابله با خشونت راهی سخت و پر دردسر، اما شدنی در پیش رو داریم، همه اقشار جامعه را به همکاری و همراهی دعوت کنیم چرا که اینگونه حرکتها مصداق توجه و تحقق امر به معروف است که یک وظیفه همگانی است و باید آن را تقویت و حمایت کرد.
مهمتر از آن در پیش قراول اینگونه حرکتهای مردمی، متولیان و نهادهای مرتبط با هرگونه حمایت و توان بیشتری حضور داشته باشند چرا که مهمترین مسئولیت در این حوزه هم جهت پیشگیری و هم جهت مقابله از وظایف دولت و نهادهای مرتبط است.
فرهنگسازی و آموزش باید بیشتر مورد توجه باشد و خود مردم نیز در ابتداء از کانون خانوادهها باید برای این حوزه همراه و همگام بوده و جهت کاهش این معضل تلاش کنند.
نقش رسانهها، سمنها و انجمنهای اجتماعی و فرهنگی و مشارکت مردم و به ویژه اقشار مختلف میتواند برای کاهش و مقابله با این مهم بسیار کارساز باشد.
یکی از موارد مهمتری که در جامعه سبب نگرانی و آسیب رساندن بیشتری به مردم شده است استفاده از شمشیر و قمه و قداره و انواع سلاحهای سرد خطرناک دیگری که توسط افرادی است که به صورت گروهی و با هدف انجام یک حادثه وحشتناک، باجگیری، خفتگیری و زورگیری صورت میگیرد که ضرورت دارد همه نهادها و دستگاههای ذیربط اعم از مجلس، قوه قضاییه و دولت نسبت به اصلاح و یا وضع قوانین سختگیرانه حمل سلاح سرد، با این پدیده که خواست اکثر مردم است برخورد کنند. و برای امنیت و حفظ جان شهروندان و آرامش جامعه دست پلیس را باز بگذارند.
ما در جریان حوادث و مشکلات زیادی قرار گرفتهایم و چارهای جز مبارزه نداریم زیرا زندگی فرصتی ارزشمند، سیاحتی دلنشین و شگفتانگیز است که باید بیشتر به آن فکر کنیم و از آن به شیوه صحیح و درست استفاده کنیم. نباید اجازه بدهیم عادتهای مخرب آن را از ما بگیرد و بدانیم که هیچ کاری نشدنی نیست و بیماری لاعلاج نیز وجود ندارد؛ اگر خود پیشقدم نشویم هیچ کس برای ما وطنمان را نمیسازد. اجازه ندهیم بیشتر از این، این آسیب و معضل بزرگ وارد زندگی و روح و فکر جوانانمان و جامعه شود. اگر امروز به فکر نباشیم و اقدام نکنیم فردا دیر خواهد شد و پشیمانی سودی ندارد به این نکته بیشتر بیاندیشیم که فرداها دوباره دیر خواهد شد.
یحیی صمدی
آدرس کوتاه خبر: