روز پنج شنبه 15 تیرماه سومین روز رکابزنی بعد از جمع کردن چادرها و صرف صبحانه در ساعت 8:00 صبح شروع به رکابزنی کردیم و بعد از عبور از گردنهای به ارتفاع 2776 متر که باد تند و سردی میوزید و عبور از ایستگاه بازرسی (مرتفعترین نقطه برنامه) سرازیری شدید به طول 7 کیلومتر که بسیار تند و لغزنده و پرتردد میباشد.
گروه سایکل توریست کردستان (متشکل از نفرات کانون کوهنوردان کردستان، انجمن کوردانه و موسسه خیریه هانهپاکان ولاتم) مسیر دریاچه ارومیه تا دریاچه وان ترکیه را با شعار: ما آمدیم تا صدای نفسهای آخر دریاچههای ارومیه و زریبار را به گوش «وان» و جهانیان برسانیم رکاب زدند.
اعضای گروه:
ایرج علیخانی: سرپرست
معد بایزیدی: مترجم و روابط عمومی
اقبال سهرابی: امداد و کمکهای اولیه و مسئول مالی
شهرام اسلامی و جمیل نعمتی: عکاسی و فیلمبرداری
صلاح محمدی: گزارشنویسی و ناوبری
حشمت سلیمی: راننده خودروی پاترول، اسکورت و پشتیبانی
دریاچه زریبار:
واقع در مریوان با ارتفاع 1285 متری از سطح دریا، و مساحت 15827 هکتار، یکی از بزرگترین دریاچههای آب شیرین دنیا، یک اکوسیستم آبی و پدیدهای بسیار زیبا و نادر؛ متاسفانه خطراتی همچون رشد بیرویه گیاه نی، ازدیاد زبالههای اطراف، استفاده بیرویه از آبهای زیرزمینی و صید بیرویه و ورود فاضلاب روستاهای اطراف به شدت تهدیدی بر طراوت این نگین و سرمایه ملی میباشد.
دریاچه ارومیه:
واقع در شمال غرب کشور با مساحت 5200 کیلو متر و ارتفاع 1267 متری از سطح دریا
متاسفانه از دهه 80 شروع به خشک شدن کرده و تقریبا هرساله 40 سانتیمتر از سطح آن کاهش یافته که خشک شدن کامل این دریاچه، آب و هوای منطقه را تحت تاثیر قرار خواهد داد. هوای معتدل منطقه را تبدیل به هوای گرمسیری و با بادهای نمکی خواهد کرد و حتی احتمال بارش بارانهای نمک در بسیاری از استانهای همجوار را بوجود خواهد آورد.
و اما دریاچه وان:
دریاچه وان برخلاف این دو دریاچه، در وضعیتی بسیار مطلوب قرار دارد. این دریاچه بزرگترین دریاچه داخلی ترکیه در غرب شهر وان به مساحت 3755 و ارتفاع 1643 متری از سطح دریا، حوضه آبریز کاملا کوهستانه و بیش از ده رود بزرگ و کوچک به این دریاچه می ریزد.
اعضای گروه درساعت 20:30 مورخ 12/۴/۱۴۰۲ از سوار کردن دوچرخه و کولهها بر روی باربند خودروی پاترول، توسط اقایان مهدی پناه و نامداری مسئول کمیته دوچرخهسواری کانون کوهنوردان کردستان بدرقه شدند.
در روز سه شنبه 13/۴/۱۴۰۲ ساعت 6:30 و بعد از یک نرمش عالی و گرم کردن بدن، رکاب زنی از ابتدای پل دریاچه ارومیه شروع شد. علیرغم اینکه اعضای گروه شب قبل را در ماشین سپری کرده بودند و تا حدودی کوفتگی سفر بر بدن خودنمایی میکرد و به لطف هموار بودن مسیر، در ساعت 12:00 و با حدود 87 کیلومتر رکابزنی گروه به به پایانه مرزی سرو - 1615 متری از سطح دریا- رسیدند.
امور ادارای عبور خودرو از مرز ایران حدود 1:30 ساعت طول کشید و اعضا که امید داشتند در ورودی ترکیه به مشکلی برنخواهد خورد بهصورت جمعی و با دوچرخهها وارد مرز ترکیه شدند، غافل از اینکه ماموران پایانه مرزی ترکیه با رفتار بسیار ناشایست بسیاری از مواد غذایی(ازجمله: گوشت، مرغ، تخم مرغ، برنج، شربت میوه، وحتی هندوانه و عسل) را به بهانه ممنوع بودن از راننده خودرو پشتیبان گرفته بودند و تمام محتویات کولهها و باکسهای همراه را که با نظم و ترتیب در ماشین چیده شده بودند را بهم ریخته بودند و بعد حدود 3:30 ساعت معطلی و اتلاف وقت خودرو را ترخیص نمودند. این اقدام که بنظر میآید نه از روی وظیفه و بلکه از روی غرض بود در روحیه نفرات تاثیر منفی داشت.
در یک کیلومتر بالاتر از پایانه مرزی و به لطف ماموران پایانه ترکیه، در ساعت 17:30 نهار (نان و پنیر) صرف شد.
در ساعت 18:00 مجدد رکاب زنی شروع شد و کلیه اعضا با فراموش کردن اتفاق پیش افتاده و با روحیه تقویت شده سعی در جبران زمان از داده شده کردند
در ساعت 20:30 بعد از عبور از یک تونل به طول 300 متر (بسیار پرنور و روشن بود) به شهر یوکسکوا یا گَوَر رسیدیم. متاسانه هوا کاملا تاریک شده بود و برخی از مغازهها ازجمله خدمات موبایل و سیم کارت بسته بودند و امکان تهیه سیم کارت و ارتباط با خانواده ها مسیر نشد.
درحالی که در گوشهای از بلوار اصلی شهر توقف کرده بودیم چندین نفر از مردم ساکن شهر گَوَر با مهماننوازی و لطف و محبت خود ما را جهت پیدا نمودن مکانی مناسب جهت اسکان راهنمایی کردند. و حتی چند نفر با هتل و اماکن مربوطه و دوستان خود تماس میگرفتند که جایی مناسب و امن و بدون مزاحم برایمان فراهم کنند.
برپایی چادر و کمپ در بسیاری از نقاط شهر و پارکها ممنوع است و از سوی پلیس برخورد میشود.
روز چهارشنبه مورخ 14/04/1402 درساعت 7:00 صبح و بعد از استراحتی نسبی در شب قبل، رکاب زنی روز دوم آغاز شد. بعد از عبور از شهر گَوَر (یکی از شهرستانهای استان حکاری) جاده اکثراً باریک و دوطرفه بود.
درطول مسیر خودروهای نظامی و نفربر تردد زیادی داشتند که موجب ترس و وحشت می شد.
نرسیده به سه راه حکاری- وان یک تونل دیگر به طول 106 متر قرار دارد که محل تردد نیروهای نظامی بوده و برخلاف تونل قبلی از امکانات روشنایی برخوردار نبود.
بعد از عبور از سه راهی کم کم جاده ارتفاع می گیرد و گردنه ای به ارتفاع 1900 متری از سطح دریا وجود دارد. یک ایستگاه ایست و بازرسی هم مانند اکثر جاده ها در گردنه وجود دارد و در تمامی ایستگاه ها پاسپورتها چک می شود و معمولا رفتاری مودبانه و محترمانه داشتند.
ساعت12:30 به منظور صرف نهار، استراحت و دوری از گرمای شدید ظهر تا ساعت16:00 توقف و استراحت نمودیم.
در ادامه مسیر باتوجه به تپهای بودن منطقه، بارها از سربالایی و سرازیریهایی عبور می کردیم. بعد از عبور از ایستگاه بازرسی در ارتفاع 1920 متری به سه راهی باش قلا- وان رسیدیم و باتوجه به نزدیک شدن به تاریکی هوا، ماشین پشتیبان کمی جلوتراز گروه حرکت کرده و از چشمهای درنزدیکی یکی از روستاهادر حدود 90 کیلومتری شهر وان، آبگیری کرده و با برپایی چادر به استقبال گروه آمدند.
آقای حشمت سلیمی باخودروی پاترول زحمت اسکورت و پشتیبانی گروه را برعهده داشتند که بیدریغ و تمام و کمال در اختیار گروه بودند و چندین مرتبه مسیرها را به صورت رفت و برگشت طی کرده و به اعضای گروه خدمات و آبرسانی و... میدادند. حضور ایشان و خودروی پشتیبان قوای جسمی و روحی گروه را مضاعف می کرد.
روز پنج شنبه 15 تیرماه سومین روز رکابزنی بعد از جمع کردن چادرها و صرف صبحانه در ساعت 8:00 صبح شروع به رکابزنی کردیم و بعد از عبور از گردنهای به ارتفاع 2776 متر که باد تند و سردی میوزید و عبور از ایستگاه بازرسی (مرتفعترین نقطه برنامه) سرازیری شدید به طول 7 کیلومتر که بسیار تند و لغزنده و پرتردد میباشد.
البته چشمهای با آبی بسیار خنک و دلچسب در این سرازیری وجود دارد که دوپینگ خوبی برای نفرات بود.
با رسیدن به منطقه زوزان در 57 کیلومتری وان (حدود 263 کیلومتر از ابتدای برنامه رکابزنی انجام داده بودیم) مردمان این منطقه نیز مهماننواز بودند. این منطقه دارای قلعهای قدیمی است به نام قلعه خوشئاو که به گفته ساکنان یک شخص ایرانی معمار آن بوده. ارتفاع 1944
بعداز صرف نهار و استراحت در ساعت 15:50 حرکت را از سر گرفتیم و با توجه به اینکه حدود 30 کیلومتر جاده تقریبا هموار بود و هوا نیز خنک تر از روزهای قبل بود، فرصت را مغتنم شمرده و کمی برسرعت رکابزنی اضافه کردیم.
پمب بنزین در 25 کیلومتری شهر وان قرار دارد، و بعد سه راهی وان دیاربکر ویک گردنه طولانی (با ارتفاع 2225 متری از سطح دریا) شیب بسیار تند به طول 7 کیلومتر را رکاب زدیم.
در بالای گردنه و خوشحالی از اینکه برنامه رو به اتمام است، با احتیاط و سرعت از گردنه رو به شهر زیبای وان رکاب زدیم و درساعت 19:30 تمام اعضای گروه به سلامت به شهر وان رسیدند و برنامه رکابزنی تمام شد.
شب در کنار ساحل وان در منطقهای که ممنوعیت کمپ نبود چادرها را برپا نموده و استراحت کردیم.
روز جمعه گشتی در شهر زده و روز شنبه روانه مرز رازی شدیم که در پایانه ترکیه به ما اطلاع دادند که 713 لیر جریمه رانندگی پرداخت کنیم تا مجوز خروج صادر شود.
جریمه را پرداخت کرده و هرچه پرینت قبض صادر شده را چک کردیم به تخلفی که کرده بودیم نرسیدم. شایعاتی دال بر عدم واقعی بودن جریمه و گرفتن پولهای واهی از خودروهای خروجی وجود داشت.
در ورودی پایانه مرزی رازی هم، توسط کارمند ایرانی ساعتی به بهانه عدم مجوز ورود دوچرخههایمان (که سند و فاکتور مربوطه ، توسط کارمندان ایرانی پایانه سرو امضا شده بود)، معطل شدیم.
(مسیر شهر وان به مرز رازی دارای سرازیری بود)
در ادامه با خودرو به سمت دریاچه ارومیه رفتیم و در حرکتی نمادین آبی را که از دریاچه وان آورده بودیم در دریاچه ارومیه به امید نجات این دریاچه و روزهای خوش همچون قدیم، جاری کردیم.
قصد انجام این حرکت را برای دریاچه زریبار هم داشتیم که متاسفانه مسافت زیاد بود و وقت کافی برای این کار نبود. و در نهایت به سمت دیارمان سنندج زیبا حرکت کردیم.
اما چند نکته جهت اطلاع دوستانی که قصد سفر یا رکابزنی در این منطقه را دارند:
1- دانستن حداقلی زبان کردی شکاکی و یا ترکی و انگلیسی بسیار لازم است
2- قیمت بالای بنزین، هر لیتر حدود 50 هزار تومان
3- وضعیت نامناسب رومینگ و ارتباطات
4- هزینه بالای خروجی خودرو
5- تردد مدام خودروهای نظامی و وجود پستهای ایست و بازرسی
6- هجوم سیگار فروشان جهت عبور سیگار و چای و... درقبال پرداخت پول
7- هشیاری کامل در حفظ امنیت خودرو و اموال مخصوصا پاسپورت
8- معمولا برپایی چادر و کمپ در اکثر نقاط ممنوع است و به شدت برخورد میشود
9- برخورد خوب و دلگرم کننده مردمان مهماننواز منطقه
10- فرهنگ بسیار بالای رانندگان در هنگام مواجه شدن با دوچرخه سواران و حق تقدم
11- اکثرا در مرزها امکان خرید و فروش لیر باقیمت پایینتر وجود دارد
12- ساعات بامداد پایانههای مرزی خلوتتر هستند
کانون کوهنوردان کردستان- صلاح محمدی
اعضای گروه:
ایرج علیخانی: سرپرست
معد بایزیدی: مترجم و روابط عمومی
اقبال سهرابی: امداد و کمکهای اولیه و مسئول مالی
شهرام اسلامی و جمیل نعمتی: عکاسی و فیلمبرداری
صلاح محمدی: گزارشنویسی و ناوبری
حشمت سلیمی: راننده خودروی پاترول، اسکورت و پشتیبانی
دریاچه زریبار:
واقع در مریوان با ارتفاع 1285 متری از سطح دریا، و مساحت 15827 هکتار، یکی از بزرگترین دریاچههای آب شیرین دنیا، یک اکوسیستم آبی و پدیدهای بسیار زیبا و نادر؛ متاسفانه خطراتی همچون رشد بیرویه گیاه نی، ازدیاد زبالههای اطراف، استفاده بیرویه از آبهای زیرزمینی و صید بیرویه و ورود فاضلاب روستاهای اطراف به شدت تهدیدی بر طراوت این نگین و سرمایه ملی میباشد.
دریاچه ارومیه:
واقع در شمال غرب کشور با مساحت 5200 کیلو متر و ارتفاع 1267 متری از سطح دریا
متاسفانه از دهه 80 شروع به خشک شدن کرده و تقریبا هرساله 40 سانتیمتر از سطح آن کاهش یافته که خشک شدن کامل این دریاچه، آب و هوای منطقه را تحت تاثیر قرار خواهد داد. هوای معتدل منطقه را تبدیل به هوای گرمسیری و با بادهای نمکی خواهد کرد و حتی احتمال بارش بارانهای نمک در بسیاری از استانهای همجوار را بوجود خواهد آورد.
و اما دریاچه وان:
دریاچه وان برخلاف این دو دریاچه، در وضعیتی بسیار مطلوب قرار دارد. این دریاچه بزرگترین دریاچه داخلی ترکیه در غرب شهر وان به مساحت 3755 و ارتفاع 1643 متری از سطح دریا، حوضه آبریز کاملا کوهستانه و بیش از ده رود بزرگ و کوچک به این دریاچه می ریزد.
اعضای گروه درساعت 20:30 مورخ 12/۴/۱۴۰۲ از سوار کردن دوچرخه و کولهها بر روی باربند خودروی پاترول، توسط اقایان مهدی پناه و نامداری مسئول کمیته دوچرخهسواری کانون کوهنوردان کردستان بدرقه شدند.
در روز سه شنبه 13/۴/۱۴۰۲ ساعت 6:30 و بعد از یک نرمش عالی و گرم کردن بدن، رکاب زنی از ابتدای پل دریاچه ارومیه شروع شد. علیرغم اینکه اعضای گروه شب قبل را در ماشین سپری کرده بودند و تا حدودی کوفتگی سفر بر بدن خودنمایی میکرد و به لطف هموار بودن مسیر، در ساعت 12:00 و با حدود 87 کیلومتر رکابزنی گروه به به پایانه مرزی سرو - 1615 متری از سطح دریا- رسیدند.
امور ادارای عبور خودرو از مرز ایران حدود 1:30 ساعت طول کشید و اعضا که امید داشتند در ورودی ترکیه به مشکلی برنخواهد خورد بهصورت جمعی و با دوچرخهها وارد مرز ترکیه شدند، غافل از اینکه ماموران پایانه مرزی ترکیه با رفتار بسیار ناشایست بسیاری از مواد غذایی(ازجمله: گوشت، مرغ، تخم مرغ، برنج، شربت میوه، وحتی هندوانه و عسل) را به بهانه ممنوع بودن از راننده خودرو پشتیبان گرفته بودند و تمام محتویات کولهها و باکسهای همراه را که با نظم و ترتیب در ماشین چیده شده بودند را بهم ریخته بودند و بعد حدود 3:30 ساعت معطلی و اتلاف وقت خودرو را ترخیص نمودند. این اقدام که بنظر میآید نه از روی وظیفه و بلکه از روی غرض بود در روحیه نفرات تاثیر منفی داشت.
در یک کیلومتر بالاتر از پایانه مرزی و به لطف ماموران پایانه ترکیه، در ساعت 17:30 نهار (نان و پنیر) صرف شد.
در ساعت 18:00 مجدد رکاب زنی شروع شد و کلیه اعضا با فراموش کردن اتفاق پیش افتاده و با روحیه تقویت شده سعی در جبران زمان از داده شده کردند
در ساعت 20:30 بعد از عبور از یک تونل به طول 300 متر (بسیار پرنور و روشن بود) به شهر یوکسکوا یا گَوَر رسیدیم. متاسانه هوا کاملا تاریک شده بود و برخی از مغازهها ازجمله خدمات موبایل و سیم کارت بسته بودند و امکان تهیه سیم کارت و ارتباط با خانواده ها مسیر نشد.
درحالی که در گوشهای از بلوار اصلی شهر توقف کرده بودیم چندین نفر از مردم ساکن شهر گَوَر با مهماننوازی و لطف و محبت خود ما را جهت پیدا نمودن مکانی مناسب جهت اسکان راهنمایی کردند. و حتی چند نفر با هتل و اماکن مربوطه و دوستان خود تماس میگرفتند که جایی مناسب و امن و بدون مزاحم برایمان فراهم کنند.
برپایی چادر و کمپ در بسیاری از نقاط شهر و پارکها ممنوع است و از سوی پلیس برخورد میشود.
روز چهارشنبه مورخ 14/04/1402 درساعت 7:00 صبح و بعد از استراحتی نسبی در شب قبل، رکاب زنی روز دوم آغاز شد. بعد از عبور از شهر گَوَر (یکی از شهرستانهای استان حکاری) جاده اکثراً باریک و دوطرفه بود.
درطول مسیر خودروهای نظامی و نفربر تردد زیادی داشتند که موجب ترس و وحشت می شد.
نرسیده به سه راه حکاری- وان یک تونل دیگر به طول 106 متر قرار دارد که محل تردد نیروهای نظامی بوده و برخلاف تونل قبلی از امکانات روشنایی برخوردار نبود.
بعد از عبور از سه راهی کم کم جاده ارتفاع می گیرد و گردنه ای به ارتفاع 1900 متری از سطح دریا وجود دارد. یک ایستگاه ایست و بازرسی هم مانند اکثر جاده ها در گردنه وجود دارد و در تمامی ایستگاه ها پاسپورتها چک می شود و معمولا رفتاری مودبانه و محترمانه داشتند.
ساعت12:30 به منظور صرف نهار، استراحت و دوری از گرمای شدید ظهر تا ساعت16:00 توقف و استراحت نمودیم.
در ادامه مسیر باتوجه به تپهای بودن منطقه، بارها از سربالایی و سرازیریهایی عبور می کردیم. بعد از عبور از ایستگاه بازرسی در ارتفاع 1920 متری به سه راهی باش قلا- وان رسیدیم و باتوجه به نزدیک شدن به تاریکی هوا، ماشین پشتیبان کمی جلوتراز گروه حرکت کرده و از چشمهای درنزدیکی یکی از روستاهادر حدود 90 کیلومتری شهر وان، آبگیری کرده و با برپایی چادر به استقبال گروه آمدند.
آقای حشمت سلیمی باخودروی پاترول زحمت اسکورت و پشتیبانی گروه را برعهده داشتند که بیدریغ و تمام و کمال در اختیار گروه بودند و چندین مرتبه مسیرها را به صورت رفت و برگشت طی کرده و به اعضای گروه خدمات و آبرسانی و... میدادند. حضور ایشان و خودروی پشتیبان قوای جسمی و روحی گروه را مضاعف می کرد.
روز پنج شنبه 15 تیرماه سومین روز رکابزنی بعد از جمع کردن چادرها و صرف صبحانه در ساعت 8:00 صبح شروع به رکابزنی کردیم و بعد از عبور از گردنهای به ارتفاع 2776 متر که باد تند و سردی میوزید و عبور از ایستگاه بازرسی (مرتفعترین نقطه برنامه) سرازیری شدید به طول 7 کیلومتر که بسیار تند و لغزنده و پرتردد میباشد.
البته چشمهای با آبی بسیار خنک و دلچسب در این سرازیری وجود دارد که دوپینگ خوبی برای نفرات بود.
با رسیدن به منطقه زوزان در 57 کیلومتری وان (حدود 263 کیلومتر از ابتدای برنامه رکابزنی انجام داده بودیم) مردمان این منطقه نیز مهماننواز بودند. این منطقه دارای قلعهای قدیمی است به نام قلعه خوشئاو که به گفته ساکنان یک شخص ایرانی معمار آن بوده. ارتفاع 1944
بعداز صرف نهار و استراحت در ساعت 15:50 حرکت را از سر گرفتیم و با توجه به اینکه حدود 30 کیلومتر جاده تقریبا هموار بود و هوا نیز خنک تر از روزهای قبل بود، فرصت را مغتنم شمرده و کمی برسرعت رکابزنی اضافه کردیم.
پمب بنزین در 25 کیلومتری شهر وان قرار دارد، و بعد سه راهی وان دیاربکر ویک گردنه طولانی (با ارتفاع 2225 متری از سطح دریا) شیب بسیار تند به طول 7 کیلومتر را رکاب زدیم.
در بالای گردنه و خوشحالی از اینکه برنامه رو به اتمام است، با احتیاط و سرعت از گردنه رو به شهر زیبای وان رکاب زدیم و درساعت 19:30 تمام اعضای گروه به سلامت به شهر وان رسیدند و برنامه رکابزنی تمام شد.
شب در کنار ساحل وان در منطقهای که ممنوعیت کمپ نبود چادرها را برپا نموده و استراحت کردیم.
روز جمعه گشتی در شهر زده و روز شنبه روانه مرز رازی شدیم که در پایانه ترکیه به ما اطلاع دادند که 713 لیر جریمه رانندگی پرداخت کنیم تا مجوز خروج صادر شود.
جریمه را پرداخت کرده و هرچه پرینت قبض صادر شده را چک کردیم به تخلفی که کرده بودیم نرسیدم. شایعاتی دال بر عدم واقعی بودن جریمه و گرفتن پولهای واهی از خودروهای خروجی وجود داشت.
در ورودی پایانه مرزی رازی هم، توسط کارمند ایرانی ساعتی به بهانه عدم مجوز ورود دوچرخههایمان (که سند و فاکتور مربوطه ، توسط کارمندان ایرانی پایانه سرو امضا شده بود)، معطل شدیم.
(مسیر شهر وان به مرز رازی دارای سرازیری بود)
در ادامه با خودرو به سمت دریاچه ارومیه رفتیم و در حرکتی نمادین آبی را که از دریاچه وان آورده بودیم در دریاچه ارومیه به امید نجات این دریاچه و روزهای خوش همچون قدیم، جاری کردیم.
قصد انجام این حرکت را برای دریاچه زریبار هم داشتیم که متاسفانه مسافت زیاد بود و وقت کافی برای این کار نبود. و در نهایت به سمت دیارمان سنندج زیبا حرکت کردیم.
اما چند نکته جهت اطلاع دوستانی که قصد سفر یا رکابزنی در این منطقه را دارند:
1- دانستن حداقلی زبان کردی شکاکی و یا ترکی و انگلیسی بسیار لازم است
2- قیمت بالای بنزین، هر لیتر حدود 50 هزار تومان
3- وضعیت نامناسب رومینگ و ارتباطات
4- هزینه بالای خروجی خودرو
5- تردد مدام خودروهای نظامی و وجود پستهای ایست و بازرسی
6- هجوم سیگار فروشان جهت عبور سیگار و چای و... درقبال پرداخت پول
7- هشیاری کامل در حفظ امنیت خودرو و اموال مخصوصا پاسپورت
8- معمولا برپایی چادر و کمپ در اکثر نقاط ممنوع است و به شدت برخورد میشود
9- برخورد خوب و دلگرم کننده مردمان مهماننواز منطقه
10- فرهنگ بسیار بالای رانندگان در هنگام مواجه شدن با دوچرخه سواران و حق تقدم
11- اکثرا در مرزها امکان خرید و فروش لیر باقیمت پایینتر وجود دارد
12- ساعات بامداد پایانههای مرزی خلوتتر هستند
کانون کوهنوردان کردستان- صلاح محمدی
آدرس کوتاه خبر: