گفتگوی روژان با «هیمن فلاح» طراح بازیهای کامپیوتری
آیندگان خواهند نوشت: او پدر گیم کردستان بود
میخواهم فقط یک موضوع مهم را مطرح کنم و آن هم اینکه بازی کردن وقت تلف کردن نیست! خانوادهها گیم و بازیهای رایانهای را به چشم اتلاف وقت، هزینه و صرفاً بازی کردن نگاه نکنند. اگر فرزندانشان علاقه دارند اجازه بدهند وارد این صنعت شوند؛ چرا که آینده دنیا با بازیهای کامپیوتری گره خورده است.
روژان پرس: «هیمن فلاح» متولد فروردین ۷۳ است؛ جوانی با ضریب هوشی بالا و ایدههای بزرگ که خوابهای خوبی برای آینده صنعت بازیهای کامپیوتری دیده. از آن دسته افرادی است که وقتی پای صحبتش مینشینید چاییتان زودتر سرد میشود. او در محله تپه حنیفه شهر سنندج به دنیا آمده و در بهترین دانشگاه ایران یعنی دانشگاه هنر تهران کارشناسی انیمیشن خوانده است. هیمن تنها کسی است که در استان کردستان مقاله تایید شده مرتبط با تولید بازیهای کامپیوتری دارد.
او طراح بازی «تابستان داغ» است؛ گیمی که تنها بازی استان کردستان است که هم در گوگل پلی و کافه بازار قابل دانلود می باشد.
خودش میگوید: عاشق بازیهای کامپیوتری است چون انسان را از استرس زندگی روزمره دور میکند. شاید کمی ترسناک و تخیلی به نظر بیاید اما او آینده دنیا را گره خورده با بازیهای کامپیوتری و احتمالا رباتها میداند.
شاید روزی از هیمن به عنوان پدر گیم کردی نامبرده شود؛ در زیر گفتگوی خبرنگار من را با این جوان خوش آتیه کرد میخوانید:
گفتگو: هژیر اللهمرادی
او طراح بازی «تابستان داغ» است؛ گیمی که تنها بازی استان کردستان است که هم در گوگل پلی و کافه بازار قابل دانلود می باشد.
خودش میگوید: عاشق بازیهای کامپیوتری است چون انسان را از استرس زندگی روزمره دور میکند. شاید کمی ترسناک و تخیلی به نظر بیاید اما او آینده دنیا را گره خورده با بازیهای کامپیوتری و احتمالا رباتها میداند.
شاید روزی از هیمن به عنوان پدر گیم کردی نامبرده شود؛ در زیر گفتگوی خبرنگار من را با این جوان خوش آتیه کرد میخوانید:
گفتگو: هژیر اللهمرادی
- خوب به یاد دارم که در ۸ سالگی عاشق گیم شدم، از آن زمان بازیهای کامپیوتری همیشه قسمتی از زندگی من بوده اند، چون وقتی بازی میکنم خود خودم هستم. در دوران نوجوانی بازیهای کامپیوتری و کنسول های بازی بخش بزرگی از زندگی من بودند. هر بازی تجربهای جدید بود و عطش من را بیشتر میکرد. کمکم شروع به نقد کردم و در سایت ها و مجلههای مرتبط، کار نقد بازیهای رایانهای را شروع کردم. نهایتا تا آنجا پیش رفتم که این رشته را در دانشگاه بخوانم و به عنوان شغل انتخاب کنم.
* پس فعالیت شما در زمینه بازیٰهای کامپیوتری بسیار جدی بوده و هست! چقدر میتوان به عنوان شغل به آن نگاه کرد؟
- گیم از دهه ۷۰ میلادی در دنیا شروع شد و در دهه ۸۰ وارد لیست هنر ها شد تا جایی که امروزه از آن به عنوان هنر هشتم نام میبرند. بعد از سال ۲۰۰۰ بازیهای کامپیوتری هنر-صنعت نام گرفتند چرا که گیم صرفاً هنر خالص نیست بلکه هنر صنعت است. در دنیا استودیو هایی هستند که بعضاً هزاران نفر کارمند دارند پس به جرأت میتوان گفت سرمایهگذاری در این بخش ۱۰۰ درصد صرفه اقتصادی دارد. شاید صنعت گیم و سرگرمی سومین یا چهارمین صنعت پولساز دنیا باشد. آینده از آن بازیهای کامپیوتری است چون حتی با همان تلفن همراه هوشمندی که داریم می توانیم در هر زمان و مکانی بازی کنیم. گیم برای من هم جدای از علاقه به حرفه اصلی ام تبدیل شده است چراکه در این رشته تحصیل کرده و در حال حاضر تنها شغل من است.
* از تحصیلات دانشگاهی نام بردید چطور شد در دانشگاه وارد این رشته شدید؟
- متاسفانه من در دبیرستان رشته تجربی خواندم. میگویم متاسفانه چون میبایست هنر میخواندم اما این انتخاب اشتباه را در دانشگاه جبران کردم و دنبال علاقه زندگیم رفتم. تحقیق کردم و دیدم رشتههای مرتبط با گیم نداریم پس به ناچار نزدیکترین رشته یعنی رشته انیمیشن سازی را خواندم.
* بعد از دانشگاه و وقتی وارد این صنعت شدید اوضاع چطور پیش رفت؟
- حتی هنگام تحصیل در دانشگاه هم طراحی گیم شغل اصلی من بود. در دوران دانشجویی برای چندین استدیو هم انیمیشنسازی و هم طراحی گیم میکردم. دانشگاه که تمام شد حس کردم این صنعت را میتوان بهتر و بیشتر یاد گرفت اما متأسفانه چون این رشته در ایران رشته تازه تاسیسی است و ما آن چنان که باید و شاید تجربیات زیادی نداریم سعی کردم خودم دست به کار شوم لذا از هر فرصتی برای یادگیری استفاده میکردم.
متأسفانه ناامیدی این روزها بیداد میکند جوانان ما ناامیدند، اما باید سعی کنند خودشان مسیری بسازند. من در دوران دانشگاه جدای از تحصیل در یک استدیوی گیم سازی انیماتور بودم و شبها هم پروژهای را به صورت دورکاری انجام میدادم پس از آن هم تا نیمههای شب برای گرفتن مدرک آیلتس زبان می خواندم. من تلاش میکردم چون هدف بزرگی داشتم. داشتن هدف و امید است که انسان را زنده نگاه میدارد.
*حال که حرف از هدف شد برای مخاطبین ما بگویید هدف شما چه بود؟ آیا طراحی بازی خودتان هدف بود؟
- همانطور که گفتم در ابتدا هدف فقط یادگیری هرچه بیشتر بود. اما بعد از دانشگاه ایده بازی «تابستان داغ» از طرفی یکی از دوستانم مطرح و قرار شد من دیزاین و طراحی را انجام دهم و کد های بازی را او بنویسد. به دنبال آن تیمی از بچههای همکلاسی و دوستان کاربلد را جمع کردیم و پروژه را استارت زدیم.
متاسفانه در نیمه های راه بچهها سرد شدند و کار ابتر ماند من هم به ناچار به سنندج برگشتم و ادامه کار را با گروهی دیگر از دوستانم از سر گرفتم.
طراحی بازی «تابستان داغ» تمام فکر و ذکرم شده بود. وقتی به سنندج برگشتم برنامهنویس و انیماتور نداشتم پس شروع به پرس و جو کردم و در نهایت افرادی را پیدا کردم که کمک کنند کار روی زمین نماند. اما متأسفانه چون بودجه ای برای پرداخت نداشتم اولویت کاری من اولویت کاری آنها نبود.
برای طراحی یک بازی برنامه نویس قدری نیاز است پس به سراغ یکی از دوستان قدیمی خودم آقای «ادریس محمدی» رفتم. با همکاری ایشان و تیم کوچکی از بچهها نهایتاً پروژه گیم «تابستان داغ» روی غلتک افتاد و شکر خدا با وجود تمام مشکلات گیم تمام شد.
* در خصوص مشکلاتی که داشتید برای طراحی و در نهایت قرار دادن بازی در گوگل پلی توضیح دهید.
- همانطور که اشاره کوچکی کردم داشتن تیمی کاربلد و نداشتن سرمایه از مشکلات طراحی بود اما بزرگترین مشکل برای رساندن بازی به دست مخاطب بعد از آن شروع شد! چرا که به خاطر تحریم ها و مسائل مالی و همچنین نداشتن کارت اعتباری بین المللی در ایران امکان ثبت اثر در گوگل و استفاده از سرویس آنلاین آن نبود پس به ناچار و علیرغم میل باطنی خودم بازی را با آدرس ترکیه ثبت کردیم. پیدا کردن شخصی در ترکیه، سفر به آنجا و ثبت بازی به نام آن شخص هم داستان مفصلی دارد که در این مقال نمیگنجد همین قدر میگویم که اگر عشق و علاقه نبود، این مهم میسر نمیشد.
*این همه اسم بازی «تابستان داغ» را بردیم، برای مخاطبین ما بگویید اصلا این بازی چیست؟
- تابستان داغ گیمی است برای پلتفرم اندروید، با گرافیک دو بعدی و در سبک آرکید یا همان تفننی-امتیازی بازی میشود. این گیم 19 شخصیت، ۶ مرحله، ۳۰ قطعه موزیک و بالغ بر ۱۰۰ دیالوگ دارد که می توان آن را به صورت آنلاین و رقابت در جدول امتیازات بازی کرد. از همه مهمتر به صورت دو زبانه فارسی و انگلیسی بدون نیاز به ریستارت طراحی شده است.
داستان بازی هم به این صورت است که در هر شش مرحله داستانی متفاوت داریم. بازیکن باید در هر محیط دمای بدن شخصیت اصلی را کنترل کند و سعی در جمع آوری امتیاز در کمترین زمان ممکن کند آن هم به دور از دیده شدن توسط دشمنان که هیجان بازی را دو چندان می کند.

- بله درست است بازی در کمتر از 20 روز ۳۰۰ بار دانلود شده که شکر خدا بسیار جای خوشحالی دارد. خودم هم بازخوردهای خوبی از مخاطبینم گرفتهام. مراحل بازی پس از گذشت مدتی سخت میشوند. مخاطب باید با آرامش و واکنش سریع مراحل را طی کند و سعی در لذت بردن داشته باشد. تا جایی که میدانم فرم، موزیک، کاراکتر و سایر آیتم ها به مذاق مخاطب خوش آمده است. این را هم میدانم کمیها و کاستیهایی در کار است اما با توجه به شرایط موجود این بهترین تلاش و ارائه من بوده است.
«تابستان داغ» برای خودم هم چالش جالبی بود تا بدانم چقدر عاشق کارم هستم و اینکه آیا میتوانم مشکلات تولید یک اثر را پشت سر بگذارم یا نه؟ به زبان عامیانه بگویم خواستم خودم را محک بزنم و بدانم با خودم چند چندم جدای از آن خواستم اعلام وجود کنم، منوری در آسمان شلیک کردم تا دنیا بفهمد ما هم هستیم و در کردستان هم افرادی هستند که طراح بازی باشند و بتوانند بازیهای قدر بسازند. این اولین قدم بود انشاالله گامهای بعدی را محکمتر بر خواهم داشت.
*به نظر شما در زمینه بازیهای کامپیوتری کردستان در کجای رنکینگ جهانی قرار دارد؟
- گیم ما دقیقاً به مثابه کودکی است که میخواهد چهار دست و پا راه برود، این کودک را در مقابل کشورهای صاحب سبک و دارای سابقه فراوان که مثل یک بازیکن حرفهای بسکتبال هستند در نظر بگیرید. این کودک باید رشد کند بزرگ شود تا در دویدن و پرتاب توپ به حد یک بازیکن حرفهای بسکتبال برسد.
ما راه زیادی در پیش داریم اما با اراده و تکیه بر هوش جوانانمان میتوانیم در بازار جهانی عرض اندام کنیم. باید این را دانست که این رشته جا برای کار بسیار دارد مهمتر از امکانات، این ایدهها هستند که این صنعت را به پیش می بردند.
* حرف از آینده شد شما چه آیندهای را برای گیم متصور هستید؟
- امروزه بازیها در دنیا به صورت بسیار واقعی ارائه میشوند، طوری که بازیکن خودش را ۱۰۰٪ داخل بازی میبیند مخصوصاً بازیهای سه بعدی که بسیار باب شدهاند. در کشورهای کمتر توسعه یافته و همین کردستان خودمان صنعت بازیهای کامپیوتری بسیار متغیر است بعضا افرادی میآیند موجی ایجاد می کنند و پس از آن ساکت و ساکن میشوند. فکر کنم باید کانون و مرکزی تشکیل شود که کارش فقط حمایت از طراحان بازیهای کامپیوتری باشد. دولت هم باید به صورت جدی حمایت کند چون همانطور که میدانید این صنعت، صنعت بسیار پولساز و دارای آیندهای است.
* بگذارید در آینده بمانیم، برنامه شما برای آینده و انجام پروژههای جدید چیست؟
- جدای از ایدههایی که در ذهنم هستند؛ چند بازی دیگر هم در دست طراحی دارم که متاسفانه به خاطر مسائل مالی فعلاً متوقف شدهاند. جدا از اینها گوشه چشمی هم به شرکت در جشنوارههای بینالمللی دارم. حس میکنم در حال حاضر از خط مقدم بازی در دنیا بسیار دوریم به همین خاطر برای یادگیری علم روز و تکنیک های طراحان بزرگ خارجی دوست دارم که به کشورهای صاحب سبک سفر کنم و یاد بگیرم چرا که خودم را تشنه آموختن میدانم.
* و سخن آخر...
- میخواهم فقط یک موضوع مهم را مطرح کنم و آن هم اینکه بازی کردن وقت تلف کردن نیست!
خانوادهها گیم و بازیهای رایانهای را به چشم اتلاف وقت، هزینه و صرفاً بازی کردن نگاه نکنند. اگر فرزندانشان علاقه دارند اجازه بدهند وارد این صنعت شوند؛ چرا که آینده دنیا با بازیهای کامپیوتری گره خورده است. از شبیهسازیهای بسیار دقیق هواپیمایی و ابزار عملهای جراحی میکروسکوپی گرفته تا انجام بازیهای آنلاین چند نفره و گیمهای سه بعدی، همه و همه بخشی از صنعت واقعیت مجازی، گیمها و گجتها هستند. اجازه بدهند فرزندانشان وارد شوند، مشعلها را روشن کنند، آینده را در دست بگیرند و آن را به بهترین و روشن ترین نحو بسازند.
در نهایت از روزنامه روژان و شما کمال تشکر را دارم.
منبع: روزنامه روژان شماره 439بازنشر این مطلب با ذکر منبع بلامانع است.
آدرس کوتاه خبر: