در کجای فرهنگ دینی و ملی ما آمده که سوارکاری زن، آنهم با پوشش هویتی و در قالب برنامهای فرهنگی، نشانه بیاعتنایی به ارزشهای اسلامی باشد؟
هوشیار حسابی: هفته گذشته، برای نخستینبار، استانداران اقلیم کردستان عراق در چارچوبی قانونی، با هدف توسعه همکاریهای اقتصادی و فرهنگی به دعوت رسمی جمهوری اسلامی ایران و بر اساس توافقات سفر سال گذشته رئیسجمهور به اربیل، به سنندج آمدند. نشستی فرامرزی که میتواند آغاز فصلی تازه در دیپلماسی مرزی باشد.
سنندج به یمن این پدیده خبری به نقطه تمرکز گفتوگوهای راهبردی و کانون دیپلماسی اقتصادی تبدیل شد و نام کردستان بار دیگر در صدر خبرهای کشور و حتی منطقه نشست.
در ضرورت چنین نشستی، آن هم در روزگار تحریم و فشار اقتصادی، تردیدی نیست. هرچند میتوان درباره شیوه برگزاری آن، از جمله مراسم استقبال، نقدهایی وارد دانست؛ اما تأسفآور آن است که حاشیهای چون اسبسواری چند زن با لباس کردی، چنان بزرگنمایی شد که اصل رویداد به حاشیه رانده شد؛ گویی برخی از اساس با نفس این گفتوگو و تعامل مخالفاند.
اگر توسعه را نتیجه امنیت و ثبات بدانیم، هر رفتاری که آن را مخدوش کند گامی در جهت واپسگراییست. کردستان، سالهاست از این نگرشهای تنگنظرانه آسیب دیده؛ از نادیده گرفتن اصل و پرداختن به فرع و به حاشیه راندن اولویتهای واقعی پیشرفت. نتیجه چنین اهمالی هم، جایگاهی است نامناسب در جدول توسعه کشور؛ جایی که با تلاش شبانهروزی هم بهسختی جبرانپذیر است.
در شرایط فعلی، هر روزنهای که بتواند ارتباطی اقتصادی یا فرهنگی با خارج بگشاید باید مغتنم شمرده شود، این نشست نیز در همین چارچوب معنا دارد؛ تلاشی برای شکستن انسدادها، نزدیککردن دیدگاهها و یافتن راهحلهای عملیاتی در دل بحرانهای مزمن.
جای آن بود که اهل نقد به جای جنجال، درباره مفاد نشست، ضمانت اجرایی مصوبات و نتایج ملموس آن برای مردم سخن بگویند؛ نه آنکه افکار عمومی را به سمتی ببرند که نه اولویت دارد و نه مسئلهساز است.
در کجای فرهنگ دینی و ملی ما آمده که سوارکاری زن، آنهم با پوشش هویتی، نشانه بیاعتنایی به ارزشهای اسلامی است؟ این رفتار، نه بدعتی نوظهور، که بخشی از زیست هویتی و آیینی کوردهاست؛ و شگفتا که همین را دستمایه هجمه به مدیری قرار میدهند که هنوز زمان لازم برای ارزیابی منصفانه عملکردش فراهم نشده است.
کلیپی که از این استقبال دست به دست میشود کاملا حساب شده تدوین گردیده و دیدن آن هر انسانی را تحت تاثیر قرار میدهد اما این را باید پذیرفت که اجرای چنین برنامههایی در استقبالهای مردمی ضروری است زیرا تلاشی است برای نمایش هویت فرهنگی که در تمام دنیا رایج میباشد.
منطقی نیست با استناد به حاشیههای سطحی، بنیان احساس تعلق هویتی را خدشهدار کنیم.
این رویکرد نه نقد عاقلانه و مبتنی بر منطق، که شائبهای از تسویهحساب سیاسی دارد.
مردم ما، صبور و آگاهاند. آنان بهخوبی میدانند چه چیزی دغدغه واقعی است و چه چیزی صرفا بهانه برای جنجال آفرینی.
ماجرای ژینا و زخمهای بازِ پس از آن هنوز از یاد نرفته است، تجربههای تلخ گذشته کافی است تا ما را از بازتولید آن مسیرهای بیفرجام برحذر دارد.
نقد، واجب است؛ نقدی باید متکی به واقعیت، تحلیل و سند باشد؛ نه برآمده از تصویرسازیهای مغرضانه یا تحریک احساسات عمومی.
اگر سیاستی ناصواب است یا مدیری کوتاهی کرده، باید آن را روشن و مستند بیان کرد؛ نه با پنهانشدن پشت غبار حاشیهها.
اسب، در این فرهنگ، نماد حرکت، نجابت و اصالت است، آن را دستمایه توقف نکنیم؛ و اجازه ندهیم اصل قربانی فرع گردد.
آدرس کوتاه خبر: