شعیب کریمی- کارشناس ارشد معماری
نگاهی به هنر معماری کُردستان سرزمین هنرهای خاک گرفته
آثار معماری موجود در این منطقه که باقیمانده است، مانند انواع بناها ازجمله پلها، حمامها، خانههای قدیمی، مقابر، مساجد و سایر بناها که حفاظت و مرمتشدهاند در سه گروه عمده جای میگیرند.
تاریخ هنر پیشینهای بسیار دوردست و قدیمی دارد و به زمانی میرسد که انسان اولیه ارتباط «فرم» و «فونکسیون» را دریافته بود. تاریخ هنر داستان پیروزی نیکی بر بدی و چیرگی زیباییها بر زشتیهاست. شناخت هنر حکایتی است شگرف؛ به شگرفی عالم خلقت. قصهای است رنگین به رنگینی رنگینکمان. داستانیاست عظیم به عظمت کهکشانها.
در ادبیات پربار و غنی ایران از هنر سخنها و عبارتهای نغزی آورده شده است، چراکه سرزمین پهناور ایران همواره مهد تمدن و جایگاه هنر و پایگاه هنرمندان بوده است. گذشته از شعر و ادب، هنر معماری، پیکرتراشی و نقاشی ایران همیشه سرآمد، سرشار و شکوهمند بوده و در طول تاریخ خود سرچشمه الهام و اقتباس مردمان سرزمینهای دیگر به شمار میآمده است. نقشهای انتزاعی یا آبستره قالیهای ایرانی، نقشهای خیرهکننده روی گنبدها و گلدستهها و کاشیکاریها، معماریهای عالی و هنرمندانه، گچکاریهای بدیع و خوشمنظر، سنگبریهای پرشکوه و زیبا، نقاشی خطهای بینظیر، مینیاتورهای خیالانگیز رنگارنگ، منبتکاریها، عاجکاریها، برجستهکاریها و دیگر کارهای هنری شگفتانگیز، همه و همه نمونههای روشنی از هنرمندی و هنردوستی ایرانیان بوده است؛ تا آنجا که استاد سخن، سعدی شیراز میگوید:
هنر بنمای اگر داری نه گوهر
گل از خار است و ابراهیم ز آذر
و اما چه گوییم که سخن از هنر لایتناهیاست و تا بیکران هستی، ادامه دارد و به خالق مهربان میرسد، پس، مرزی در آن مشخص نیست و یارای شرح آن نیست.
در امتداد مسیر پررونق هنر بر آن شدیم تا سرکی به سرزمین هنر و فرهنگ، سرزمین زیباییها و مهد هنرهای آدمی که همان کُردستان است بزنیم، به قول دوستی که گفت؛ «کُردستان سرزمین هنرهای زیبای خاک گرفته». آری بر آنیم که در هنرهای زیبای کُردستان، از طرحهای بینظیر منبتکاری، فلزکاری، کاشیکاری، شیشهکاری و... در قالب، «معماری» زیبای آن غوطهور شویم و اندک خیالی در این بهشت کوچک گذاریم تا شاید دریچهای باشد جهت نظر بر «کردستان، سرزمین هنرهای زیبای درخشان و نه خاک گرفته».
معماری منطقه کردستان
هرچند که معماری منطقه کردستان بهطور جامع و کامل بررسی نشده است، اما از ظاهر آن پیداست که این منطقه به لحاظ آبوهوا و وضعیت خاص جغرافیایی، دارای معماری متفاوتی از سایر نقاط ایران است. البته این نکته را باید متذکر شد که در بسیاری از نقاط استان، معماری همگونی با معماری سایر نقاط ایران دارد. (زارعی، 1382:105) بهطورکلی در برخی نواحی از شیوه معماری خاصی برخوردار است که میتوان به معماری محور پالنگان، اورامان و مریوان اشاره کرد.
آثار معماری موجود در این منطقه که باقیمانده است، مانند انواع بناها ازجمله پلها، حمامها، خانههای قدیمی، مقابر، مساجد و سایر بناها که حفاظت و مرمتشدهاند در سه گروه عمده جای میگیرند.
الف- معماری بومی: به معماریی اطلاق میگردد که با توجه به شرایط آب و هوایی مصالح و درک معماران و سازگاری با محیط پیرامون ساختهشده باشد. این نوع معماری در بخش مهمی از منطقه کُردستان رواج دارد. محدوده جغرافیایی آن تقریباً بخش عظیمی از استان است که بهصورت پراکنده است. برخی از نقاط استان به لحاظ داشتن موقعیت جغرافیایی خاص، مانند منطقه اورامان، پالنگان، منطقهای کوهستانی و دارای معماری بومی و محلی است. در این نقاط آثار معماری قابلتوجهی بر دامنه کوهپایهها و تپهها ساختهشده و موجود هستند. جنس عمده مصالح این بناها سنگی بوده و عموماً از سنگ بهصورت خشکهچین استفاده شده است. عوامل متعددی در شکلگیری این نوع معماری مؤثر بودهاند: اول: وجود سنگ مناسب بهصورت لاشهای در محل که بهعنوان مصالح بوم آورد مطرح است. دوم کمبود زمین کشاورزی مناسب و صیانت از زمینهای خوب کشاورزی و عدم استفاده از آنها در ساختوسازها؛ بنابراین در دامنههای دارای شیب تند این نوع معماری شکلگرفته است. اما در نقاط دیگری از استان کردستان یعنی شمال غربی منطقهی بیجار و سقز نوعی دیگری از معماری وجود دارد که معماری آن با معماری منطقه آذربایجان غربی همخوانی دارد و مقایسه میشود. مصالح عمده نوع این معماری اخیر، بیشتر خشت و چوب و در پایهها سنگ میباشد. وجه بارز آثار این معماری، وجود یک تراس یا ایوان ستوندار رو به سمت جنوب است. حتی تعدادی از مساجد کردستان هم با این سبک ساختهشدهاند که از مساجد جامع ترجان، مسجد دو مناره شهر سقز، مسجد میرزا فرجالله وزیر و مسجد رشید قلعه بیگی را میتوان نام برد (زارعی، 1381: 12). خانه احمدزاده یکی از بناهای شاخص سبک معماری بومی و محلی است که در نوع خود دارای ویژگیها معماری منطقه است؛ بنابراین میتوان معماری بومی - محلی کردستان را به دو بخش کوهپایهای و معماری مخصوص دشتهای شرقی؛ تقسیم نمود.
ب- معماری تلفیقی: این نوع معماری به آثاری گفته میشود که با دو سبک معماری بومی و مناطق مرکزی ایران ساختهشده باشد؛ یعنی در ترکیب فضاها از دو نوع فن معماری استفادهشده است. نمونههایی در پی خواهد آمد که با این سبک ساختهشدهاند و در محدوده جغرافیایی وسیعی از استان بهویژه در شهرهای سنندج، بیجار و سقز دیده میشوند. آثار این نوع معماری؛ تحت تأثیر معماری مناطق مرکزی ایران است؛ که این امر ناشی از مراودههای سیاسی و اقتصادی این استان با مرزنشینان است. در منطقه شمال شرق، از سمت بیجار و قروه در همسایگی همدان و زنجان؛ در جنوب شرقی سنندج از طریق کرمانشاه، این روند کاملاً مشخصشده است. ازجمله این آثار میتوان به مسجد خسروآباد بیجار اشاره نمود. این بنا شامل مسجدی است با نقشه شبستانی که در ضلع جنوبی و رو به سمت جنوب است و نیز ایوانی به سبک مساجد ایواندار مناطق مرکزی ایران دارد؛ اما بارزترین نمونه این نوع سبک معماری، مسجد دارالاحسان، مسجد دارالامان، عمارت خسروآباد و خانه سرهنگ آزموده اردلان است (زارعی، 1381؛ 93)؛ که با ترکیبی از دو سبک محلی و منطقه مرکزی ساختهشده است؛ یعنی نقشه شبستانی، حیاط مرکزی، ایوانهای رو به سمت شرق و جنوب در این مساجد و بناها که تعبیهشدهاند، حائز اهمیت هستند. لذا بهطورکلی معماری سبک تلفیقی کردستان به دو گروه، قابلمشاهده و مطالعه هستند.
1) گروهی از بناها که اصل ساختار آنها بر اساس معماری بومی و بر اساس فرهنگ معماری منطقه بوده است، ولی در اجرا، تأثیرات معماری مناطق مرکزی ایران مانند تزئینات و نماکاری آنها بر روی ساختار بومی و محلی انجامگرفته است؛ مانند معماری مساجد با شبستان ستوندار و ایوان دارای پوشش طاق مساجد خسروآباد بیجار، مسجد و مدارس دارالاحسان و دارالامان سنندج که با سبک معماری تلفیقی ایجادشدهاند و از بناهای بارزی هستند که ایوانهایی رو به سمت جنوب و شرق دارند. نمونه ایوان رو به شرق آن در مسجد دارالامان؛ ایوان رو به جنوب در مسجد خسروآباد بیجار؛ ایوانهای رو به شرق و جنوب در مسجد دارالاحسان دیده میشود.
2) گروه دوم آثار معماری که بر اساس معماری فلات مرکزی ایران ساختهشدهاند، ولی برای پاسخگویی به توپوگرافی خاص منطقه و شرایط اقلیمی متفاوت با فلات مرکزی از اصول خاص معماری بومی با توجه به شرایط اقلیمی و توپوگرافی همانند سکو سازیها، تراکم در طبقات، برونگرایی و استفاده از حرکت هوا با پنجرههای رو به بیرون از بنا استفادهشده است. یکی از بناهای شاخص این سبک عمارت ملا لطفالله شیخالاسلام سنندج را میتوان اشاره نمود.
ج- معماری به سبک فلات مرکزی: این سبک معماری را به آثاری میتوان اطلاق داد که بر اساس اقلیم و آبوهوای مناطق مرکزی ایران بهویژه سبک اصفهانی ساختهشده است و ترکیببندی و نوع فضاها و تزئینات معماری طوری هستند که بر اساس شرایط اقلیمی آن منطقه مرکزی ساختهشدهاند، اما نکته جالب این است که در بسیاری از نقاط استان این امر پاسخگو بوده است. نمونههای بارز این سبک در پی خواهند آمد. محدوده جغرافیایی این سبک شهرستان سنندج و بیجار است؛ اما سنندج نقطه شاخص این سبک معماری بوده است. شاید بارزترین نمونه معماری فلات مرکزی، عمارت آصف وزیری است که از دوره صفوی در کردستان رایج بوده. در این دوره، هنرمندان معماری به منطقه کردستان و خصوصاً سنندج روی آوردند و معماری سبک فلات مرکزی را رواج دادند. این سبک بعدازآن بهطور کامل در تعدادی از شهرهای استان، مانند بیجار و بخصوص شهر سنندج و سیل مهاجرت هنرمندان اصفهانی و مشابهت آب و هوایی شهر سنندج با اصفهان موجب گردید که این نوع معماری در عملکرد موفق باشد. اکثر بناهای تاریخی شهر سنندج درواقع تحت تأثیر معماری سبک اصفهانی هستند. عمارت آصف دیوان، عمارت مشیر دیوان، عمارت ملا لطفالله شیخالاسلام، عمارت وکیلالملک، خانه احمدی، عمارت امجدالاشراف و... نمونههایی هستند که در این سبک و سیاق ساختهشدهاند؛ بنابراین هریک از بناهای فوق که دارای ویژگیهای معماری خاص هستند و تحت تأثیر معماری منطقه مرکزی ایران هستند بهصورت خاص بررسی و مطالعه شدهاند که در چاپهای آینده بهتفصیل به آنها خواهیم پرداخت. غالب این آثار تحت تأثیر معماری سبک اصفهانی در دوره اول مربوط به زمان صفوی و دوره دوم مربوط به عصر قاجار که از اهمیت خاصی هم برخوردارند.
منبع: روزنامه روژان
آدرس کوتاه خبر: