روزنامه روژان/ شماره 905 l شنبه 16 تیر 1403
این انتخاب، الزامی برای بازنگری در سیاستهای بسته نظام حاکم تلقی میشود؛ پیامی روشن و آشکار که اگر نادیده گرفته شود میتواند به تعمیق شکافهای قومیتی تبدیل گردد.
روزنامه روژان/ سال سیزدهم l شماره 905 l شنبه 16 تیر 1403
سرمقاله این شماره روزنامه روژان با عنوان «پدر خوب» نگاهی دارد به دور دوم انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری.
متن سرمقاله به قلم سلیمان الله مرادی:
انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری به انجام رسید و دکتر «سعید پزشکیان» توانست در این ماراتن نفسگیر گوی سبقت را از رقیبانش برباید و اعتماد ببشتر رایدهندگان را به دست آورد و به عنوان اولین چهرهی علمی و مستقل به مدت چهار سال کرسی قوه اجرایی را در اختیار گیرد.
پیرامون این انتخابات نکاتی قابل تامل است که بدان اشاره میشود.
۱- انتخابات ریاست جمهوری در شرایطی برگزار شد که ایران از لحاظ سیاسی سالهای پرتنشی را پشت سر گذاشت و شهادت ناگهانی دکتر رئیسی بر این تنشها افزود. برگزاری انتخابات زودهنگام فرصت مهندسی را از جریات اصولگرایان حاکم تا حدودی گرفت و آنان با همه ابزارهای قدرتی که در اختیار داشتند نتوانستند برای این انتخابات برنامه جامعی طراحی و اجرا کنند.
۲- پیروزی پزشکیان تقریبا قابل پیشبینی بود چرا که او شفاف، ساده و در تراز مردم ظاهر شد. به عبارتی پیروزی او نه مرهون جریان اصلاحطلب بلکه مرهون زندگی ساده و بیآلایش خویش است. نقطه ابهامی در زندگی شخصی او نیست. زبانش زبان مردم و کارنامهاش بدون لکه سیاه است. چهرهای علمی و مستقل که به گفته خودش به هیچ حزب و گروهی وابستگی ندارد.
مردم در جریان مناظرههای تلویزیونی، واقعیتها را نه از زبان کلامی بلکه از زبان چشم نامزدهای انتخاباتی میخواندند و او با زبان چشم با مخاطبین خود صحبت کرد. به قول وحشی بافقی:
چشم در چشم و نگه در نگه و روی به روی
حرف من با تو چه محتاج زبان است امروز
دکتر پزشکیان برای اثبات خود تنها به زندگی شخصی و کارنامه خود اشاره کرد. برنامهای مانند دیگران ارائه نکرد. مردم او را پدری مهربان، برای خانوادهاش میدانند و مدیری دلسوز که در هر سمتی که بوده همه ابزارها را برای حل مشکلات مردم بکار گرفته است.
۳- جبهه اصولگرا که در این رویداد سیاسی، غافلگیر شده بود قافیه را خیلی زود باخت و در دور دوم بسیاری از چهرههای شاخص یا سکوت کردند یا آشکارا به ستادهای پزشکیان ملحق شدند. رای خاکستری و خاموش نیز به صندوق وی ریخته شد اما اینکه جبهه اصلاحطلب خود را عامل پیروزی پزشکیان بداند نوعی مغلطه است که با محاسبات علمی جور در نمیآید و چه بسا وجود برخی چهرههای سیاسی اصلاحطلبان در ستاد انتخاباتی پزشکیان موجب ریزش آرای وی نیز شد.
۴- نگاهی به ترکیب و تفکیک آرا در جغرافیای ایران نشان از این واقعیت دارد که استانهای مرزی به ویژه استانهای کردنشین و آذریزبان بیشتر به پزشکیان و استانهای مرکزی به دکتر جلیلی رای دادند. این انتخاب، الزامی برای بازنگری در سیاستهای بسته نظام حاکم تلقی میشود؛ پیامی روشن و آشکار که اگر نادیده گرفته شود میتواند به تعمیق شکافهای قومیتی تبدیل گردد.
۵- پیروزی دکتر پزشکیان مرهون قشر خاکستری جامعه است، همانهایی که در مرحله اول رای ندادند اما در مرحله دوم بنا به هر دلیلی، به میدان آمدند. این قشر از جامعه با اینکه گلایههای جدی از نظام حاکم دارند اما هنوز به انجام اصلاحات در درون نظام امیدوارند و نگاهشان به داخل کشور است. دولت پزشکیان در برابر این طیف از جامعه که رویگردان از دولتهای پیشین هستند قطعا احساس تکلیف بیشتری دارد.
۶- اگرچه برخی جریانات افراطی که خود را قیم ملت میدانند و نگاهشان به اقوام همواره از بالا به پاین است سعی کردند دکتر پزشکیان را به سبب زادگاه یا قومیتش تحقیر و تخریب کنند اما او نمادی از فرهنگ ایرانی است. تایید او از سوی قاطبه ملت ایران پیامی روشن به افراطیون و خودشیفتگان قدرت دارد که ایران و نظام حاکم را محدود به دایره جغرافیایی خاص یا قومیتی ویژه میدانند و بیشترین رانت را از نطام سیاسی گرفتهاند.
دکتر پزشکیان همچنانکه پدر خوبی برای فرزندان خود بوده است باید پدر خوبی برای همه ایرانیان از هر قوم و نژادی باشد و در چارچوب قوانین برای اعتلای ایران فارغ از نگاههای قومیتی تلاش کند.
۷- و اما نکته آخر؛ با اینکه شائبههایی از جانبداری دولتمردان از دکتر جلیلی در فضای عمومی مطرح بود اما انتخاب دکتر پزشکیان قطعا باور و اعتماد عمومی را به دستگاه مجری و ناظر انتخابات دایر بر امانتداری آرای ملت بار دیگر به اثبات رساند.
آدرس کوتاه خبر: