جمعه، 1 تیر 1403
روژان پرس » اخبار » رنج‌ِ بی پایان کولبران

محمدتوفیق مشیرپناهی- روزنامه‌نگار

رنج‌ِ بی پایان کولبران

0
کد خبر: 1916

رنج‌ِ بی پایان کولبران

تمام کولبران مناطق مرزی، ایرانی و جزو سرزمین ایران‌اند، اگرمنشور حقوق شهروندی که اخیرا رییس دولت از آن رونمایی کرده، شامل حال این طبقه به عنوان شهروندان ایران زمین نیز می‌شود.پس لازم است دولت و کسانی که دغدغه حقوق شهروندی را دارند به این قشر توجه کنند.
13 اردی‌بهشت 1403 یک کولبر بر اثر شلیک ماموران از «فاصله یک متری» کشته می‌شود. « ریبوار 28 سال دارد. از دانشگاه تبریز رشته شیمی آلی و بیوشیمی خوانده، اهل منطقه دارسیران مریوان است و عاشق شعر.... ریبوار همسر و یک دختر یک ساله به‌نام ژینا دارد و می‌خواهد برایش همه چیز بسازد، زندگی بسازد، آینده بسازد، سختی کوه و کمر ریبوار را بار آورده که از عوامل شیمی کمک بگیرد، در هر سفر که می‌رود و زمانی که از گردنه تته دور شده است، می‌گوید : برآمدن آفتاب برایم انرژی دارد، می‌توانم تا ساعتی دیگر پیش دخترم و همسرم برسم...
شغل‌شان کولبری است هرچند هیچ کجای قانون، به رسمیت شناخته نمی‌شوند. کیلومترها مسیر صعب‌العبور را در حالی که چند ده کیلو بار روی کولشان سنگینی می‌کند را طی می‌کنند. اجناس مختلفی را از پارچه و مواد خوراکی گرفته تا کریستال و ادکلن و تلویزیون و یخچال و... از آن سوی مرز به خریداران و صاحبانش در این سوی مرز می‌رسانند و در ازای تمام مشقتی که تحمل می‌کنند، در کنار تمام خطراتی که در مسیر در کمین‌شان نشسته و در مقابل تفنگ‌هایی که ماموران به سمتشان نشانه رفته‌اند، در نهایت 500 هزار تومان نصیبشان می‌شود به شرط آن‌که از سنگینی بار روی کولشان، رودخانه‌های پر جوش و خروش در مسیر و اسلحه ماموران جان سالم به در برند. با همه این اوصاف اما همه چشم روی آنها بسته‌اند و قانون تنها توصیفی که برای آنان دارد؛ مجرم است! حال آن‌که عرف می‌گوید کولبران از سر ناچاری، از فشار بیکاری، از درد گرسنگی و در نتیجه بی‌عدالتی‌ها به این کار مشقت‌آور روی آورده‌اند و اگر جز این بود هیچ انسان عاقلی این همه مشقت را تنها برای 500 هزار تومان به جان نمی‌خرید پس کدام قاچاق؟ کدام مجرم؟ کدام مجازات؟ کدام و...
طبق تعاریف ارائه شده کولبران (حمل کنندگان) به کارگران مرزی گفته می‌شوند که برای کسب درآمد زندگی خود مجبور به حمل اجناس می‌شوند. کولبران بیشتر در استان‌های آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه مشغول به کولبری هستند. طبق آمار سن کولبران و یا کاسبکاران مرزی از 15 تا 70 سال است.
مقایسه شاخص‌های توسعه اقتصادی استان کردستان با دیگر مناطق کشور، از وجود نابرابری در امر سرمایه‌گذاری و توجه دولت به این مناطق حکایت دارد و باعث شده اهالی شهرهای مرزی کردستان به این شغل پر مخاطره روی بیاورند. یکی از عوامل اصلی گسترش این عمل خطرناک، نبود فرصت‌های شغلی، همچنین نبود مجموعه صنایع و سیستم سرمایه‌گذاری در شهرهای کردستان باعث چنین سیل عظیم کارگران به سوی کولبری شده‌است.
طبق آمار، در سال 1402 ، 34 مورد مرگ و 20 مورد مجروح در میان کولبرها مشاهده شده است. از این تعداد 10 نفر با شلیک نیروهای مرزی کشته شده‌اند و 4 نفر بر اثر سرما یا انفجار مین و یا سقوط در اثرسنگینی کوله‌باری که حمل می‌کردند، مرده‌اند. در سال 1401 نیز فقط در کردستان 17 کولبر با تیراندازی نیروهای مرزی کشته و 42 نفر دیگر زخمی شده‌اند. با همه این اوصاف، کولبری در کشور ما یک شغل کاذب محسوب می‌شود.
شغلی که شغل محسوب نمی‌شود
متاسفانه اولین مشکلی که در مورد کولبران وجود دارد این است که فعالیت آنها «شغل» محسوب نمی‌شود. کولبری کاری است که در نتیجه بی‌عدالتی و تبعیض اقتصادی در مناطق غربی کشور به وجود آمده است. کولبرها از سر اجبار و صرفا برای امرار معاش و تهیه تکه نانی مجبور به حمل بار از آن طرف مرز به این سمت مرز هستند آن هم در قبال دریافت مبلغ ناچیزی. کولبرها کارگر محسوب نمی‌شوند، زیرا اگر کارگر به حساب می‌آمدند تحت ضوابط اداری کار قرار می‌گرفتند و از حداقل حقوق مادی و معنوی بهره می‌بردند یا پوشش بیمه‌ای داشته باشند حال آن‌که آنها از کمترین حقوقی برخوردار نیستند. از سوی دیگر، امنیت جانی آن صفر است.
نادیده انگاشتن دردی را دوا نمی‌کند
کولبری واقعیت تلخِ مناطق مرزی غرب کشور است. تکذیب وجود یا نادیده انگاشتن آنها دردی را دوا نمی‌کند. واقعیت تلخ‌تر این‌که در بین کولبران زنان و کودکان هم به چشم می‌خورند، حال آن‌که این کار جزو خطرناک‌ترین کارها در ایران محسوب می‌شود.
عدم تناسب جرم و مجازات
رشد پدیده کولبری در مناطق مرزی غرب ایران از نابرابری در سرمایه‌گذاری و توجه دولت در این مناطق نشات می‌گیرد، حال دولت به این کولبرها نیز بی‌توجه است. این موضوع سبب بدترین برخوردها با این قشر شده است، چرا که برای کولبران شدیدترین مجازات و حتی مرگ در نظر گرفته می‌شود.  حال آن‌که اولا آنها از سر ناچاری به این کار پناه آورده‌اند، دوما «کوله» آنها در بیشتر مواقع بخاری، لاستیک و تلویزیون است اما مجازاتشان با قاچاق مواد و مشروبات الکلی یکسان تصور می‌شود و این یعنی عدم تناسب بین جرم و مجازات.
دولت و رعایت حقوق شهروندی کولبران
قدم اول این است که دولت بعد از سال‌ها سرگردانی موضوع، به این قشر رسمیت دهد تا همه آنها از حداقل حقوق و بیمه برخوردار شوند، اما چنین اراده‌ای در دولت‌ها دیده نمی‌شود.
پس این وظیفه فرمانداری‌ها و استانداری‌هاست که این قشر را ضابطه‌مند کند. به این گونه که این قشر در قالب حمل کالاهای مرزی به رسمیت شناخته شوند. البته در بعضی بازارچه‌های مرزی دولت برای برخی از کولبران کارت تردد صادر کرده که تنها شامل 5 درصد کولبران می‌شود و مابقی آنها فاقد این کارت هستند.
خواسته شهروندان کردستانی از دولت این است که واقعیت تلخی به نام کولبران را  یک بار برای همیشه سامان بدهد و آن را در چارچوب مشخص تعریف کند. حال که دولت نمی‌تواند در مناطق مرزی اشتغال ایجاد کند، نمی‌تواند سرمایه‌گذاری کند، نمی‌تواند اقتصاد این مناطق را بهبود ببخشد، لااقل این قشر را بپذیرد و به رسمیت بشناسد.
اکثر کولبران دچار بیماری‌ها و مشکلات فیزیکی عدیده‌ای می‌شوند. چون بیمه ندارند چون مشمول هیچ خدمت درمانی نمی‌شوند و چون مشمول کار قانونی هم نیستند خسارتی به آنها تعلق نمی‌گیرد. از این رو، کولبری معضلی اقتصادی، اجتماعی و ... در جامعه ما به ویژه در مناطق مرزی غرب ایران است که بالاخره دولت باید فکری به حال این قشر کند تا جلوی بی‌عدالتی هم گرفته شود.
تمام کولبران مناطق مرزی، ایرانی و جزو سرزمین ایران‌اند، اگرمنشور حقوق شهروندی که اخیرا رییس دولت از آن رونمایی کرده، شامل حال این طبقه به عنوان شهروندان ایران زمین نیز می‌شود.پس لازم است دولت و کسانی که دغدغه حقوق شهروندی را دارند به این قشر توجه کنند.
یکی از عوامل اصلی گسترش عمل خطرناک کولبری، نبود فرصت‌های شغلی، همچنین نبود مراکزصنعتی وسیستم سرمایه‌گذاری در شهرهای کردستان‌ست که باعث چنین سیل عظیم کارگران به سوی کولبری شده‌است.
خواسته شهروندان کردستانی از دولت آینده این است که واقعیت تلخی به نام کولبران را سامان بدهد و آن را در چارچوب مشخص تعریف کند. حال که دولت نمی‌تواند در مناطق مرزی اشتغال ایجاد کند، نمی‌تواند سرمایه‌گذاری کند، نمی‌تواند اقتصاد این مناطق را بهبود ببخشد، لااقل این قشر را بپذیرد و به رسمیت بشناسد. کشتن هر روزه کولبرها، ضربه‌های روحی بر تن و اندام جامعه کردستانی است.
تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید