وضعیت بهداشتی در اقلیم کردستان عراق برای کارگران سروآبادی نامناسب است. کارگران با مشکل نبود گاز مواجهه هستند.
به عنوان یک دانشجو که بیشتر دوران زندگیاش را در شهر مرزی سروآباد گذرانده است چالشهای مختلفی را در زندگی مردم مرزنشین مشاهده کردهام که برخی از آنها به شدت مرا تحت تأثیر قرار دادهاند؛ تا جایی که برای من تبدیل به یک دغدغه پژوهشی مهم شدهاند.
شرایط اقتصادی ضعیف و نبود فرصتهای شغلی در سروآباد منجر به کاهش درآمد و بیکاری تعداد زیادی از افراد شده و همین باعث شده است که آنها مهاجرت شغلی به آن سوی مرز را گزینه مناسبی برای تأمین درآمد بدانند. اما آیا تجربه این مهاجرت به آن راحتی و سادگی که در ابتدا تصور میشده است؟
زندگی در کردستان عراق چه چالشها و مشکلات پیشبینی نشدهای را سر راه این کارگران سروآباد قرار میدهد؟
جاذبههای مقصد در کنار دافعه های مبدأ
بعد از حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ و سرنگونی حکومت صدام در سال ۲۰۰۵ با برگزاری انتخابات دولت عراق شکل گرفت و ادارهی بخش کردستان توسط حکومت مرکزی به کردستان عراق واگذار شد که این اقدام باعث خودمختاری کردستان عراق شد. وجود ذخایر قابل توجهی از نفت و گاز در اقلیم کردستان توجه سرمایهگذاران خارجی را به این منطقه جذب کرد. به دنبال افزایش سرمایهگذاریها نیاز به نیروی کار در این خطه افزایش یافت و همین مسئله باعث شد کارگران سروآبادی نیز به اشتغال در اقلیم کردستان به دید فرصت بنگرند. فرصتهای شغلی متعدد در اقلیم کردستان در شرایطی برای کارگران سروآبادی ایجاد شدهاند که در زادگاه خودشان عدم رونق و پیشرفت اقتصادی و نبود فرصتهای شغلی برای کسب درآمد زندگی را برای این افراد دشوار کرده بود بنابراین انگیزه برای مهاجرت شغلی در بین این افراد فزونی پیدا کرد. هر چند که در این مهاجرت شغلی هیچ الزامی وجود ندارد اما وقتی به آن به عنوان یک گزینه قابل دسترس برای تامین درآمد و بهبود شرایط زندگی نگریسته شود باعث میشود کارگران سروآبادی به مهاجرتهای موقت و یا فصلی به منظور اشتغال در اقلیم کردستان روی آورند.
آنچه در ادامه ذکر میشود گزارههای اصلی به دست آمده از مصاحبه با کارگران سروآبادی در کشور عراق است که تجربه زیست آنها را بیان میکنند و به چالشهایی که این مهاجرت برای آنها دارد اشاره میکند.
در سروآباد بیکاری بیداد میکند
با وجود پتانسیلهای بسیار در شهرستان سروآباد وضعیت بیکاری به یک چالش مهم تبدیل شده است. نتایج بیکاری میتواند تاثیرات نامطلوبی بر روح و روان افراد داشته باشد؛ باعث میشود افراد اعتماد به نفس خود را از دست بدهند. حتی ممکن است برخی از افراد به اشتغال به کارهای غیر قانونی برای تامین نیازهای خود بپردازند. منابع تخمین میزنند که بیش از ۲۰ درصد افراد در این شهر بیکار هستند که برای یک شهر کوچکی مانند سروآباد این اندازه از بیکاری نگران کننده است.
علی ۵۱ ساله در این باره میگوید: «سروآباد در وضعیت بیکاری بالایی قرار دارد و من هم کسی بودم که اینجا کار نداشتم. یکی از دوستانم که به کشور عراق رفت و آمد داشت مرا راهنمایی کرد به آنجا بروم. من هم چون در وضعیتی مالی و روحی بدی بودم مجبور به مهاجرت شدم چون در آن شرایط تنها گزینه پیش روی من بود که میتوانست مرا از این وضعیت نجات دهد.»
مریم ۳۰ ساله هم در این باره میگوید: «به خاطر نیاز مالی مجبور به مهاجرت شدم. در سروآباد خیلی دنبال کارگشتم ولی چون تحصیلات آنچنانی نداشتم نتوانستم کاری پیدا کنم. این در حالی بود که ما خانواده پر جمعیتی بودیم و پدرم کارگر بود و به سختی خرج شش نفر را تامین میکرد. لذا مهاجرت به عراق برای کار تنها راه قابل دسترس برای من بود .»
شادمان هم میگوید: «به خاطر مشکلات مالی مجبور شدم مهاجرت کنم؛ البته قبل از اینکه مهاجرت کنم توی سروآباد کار داشتم ولی بازار کار خیلی بدی بود و پولش کفاف زندگیمو نمی داد من هم تصمیم گرفتم که بروم».
تبعیض و بی عدالتی در مقصد
یکی از اصلیترین چالشهایی که کارگران سروآبادی در کشور عراق با آن مواجه هستند تجربه تبعیضهای مختلفی است که زندگی روزمره این افراد را در اقلیم کردستان مختل کرده و باعث شده که این افراد آسیبهای جسمی و روانی مختلفی را متحمل شوند.
این تبعیض علیه کارگران سروآبادی به صورتهای مختلفی نمایان است که شامل عدم پرداخت حقوق کامل، بی توجهی به شرایط کاری و سلامت کارگران، عدم رعایت استانداردهای بهداشتی و ایمنی در محل کار و خشونت و بدرفتاری کارفرماهاست.
بسیاری از کارگران که در بخشهای کشاورزی و ساختمانی مشغول کار هستند با شرایط سخت مواجه میشوند. حقوق مناسبی دریافت نمیکنند و در بسیاری از موارد قوانین کار برای آنها رعایت نمیشود. علاوه بر این بسیاری از کارگران سروآبادی به دلیل اینکه نیروی کار غیر رسمی به شمار میروند از بیمه و سایر مزایای کارگری محروم هستند و همین باعث میشود که در صورت رخ دادن حادثهای برای آنها، کارفرما هیچ مسئولیتی برای جبران صدمههای وارد شده نداشته باشد. این غیر رسمی بودن کارگر سروآبادی و عدم نیاز به بیمه کردن آنها باعث شده است که تعداد زیادی از کارفرماها در کشور عراق به استخدام این کارگران و بهرهبرداری و استثمار آنها تمایل داشته باشند. بنابراین کارگر سروآبادی که با هزاران امید به منظور یافتن فرصت شغلی مناسب به اقلیم کردستان میرود در شغلهای بدون مزیت و با درآمد اندک مشغول به فعالیت میشود.
محمد ۴۰ ساله در مورد تجربهاش از تبعیض در اقلیم کردستان گفت: «به نظر من آدم در شهر و منطقه و کشور خودش حتی اگر به شغلهای پایین از لحاظ جایگاه بپردازد احترام خاصی دارد تا اینکه برود توی کشور غریبه و این همه نابرابری و تبعیض را تجربه کند. هیچ هموطنی دوست ندارد تو ایرانی که پر از معادن و مخازنه به کشور خارجی مهاجرت کند.
علی در این باره میگوید: «در این تقریبا چهل سالی که من به عراق رفتم از نظر من فرهنگ عراق تغییرچندانی نکرده؛ اکثر شهرهای عراق را رفتم و به جرات میتوننم بگویم که اکثرشان همین فرهنگ را دارند. تبعیض قومی آنجا به شدت وجود داره چیزی که از رفتارشان متوجه شدم این است که با ایرانیها احساس رقابت میکنند و اینکه ما آنجا برابری نداشتیم و این به شدت ما را رنج میداد. آنها دستاوردهای ما را نمیدیدند و ما را نه بر اساس استعدادمان بلکه بر اساس چیزهایی که هیچ دخالتی به کارمان نداشت ارزیابی میکردند».
وضعیت نامناسب بهداشتی برای کارگران سروآبادی
وضعیت بهداشتی در اقلیم کردستان عراق برای کارگران سروآبادی نامناسب است. کارگران با مشکل نبود گاز مواجهه هستند. بدون تامین این منبع انرژی ضروری، آنها با مشکلات گرمایش و پخت و پز و... رو به رو هستند. عدم تامین آب آشامیدنی، کارگران را مجبور به استفاده از آب ناسالم و آلوده میکند. عدم دسترسی به برق باعث شده است ساعتهای طولانی تاریکی در شب و نبود سیستم خنک کننده مناسب را در گرمای شدید متحمل شوند. نبود خدمات پزشکی مناسب و تجهیزات باعث میشود در مواقع بیماری با مشکلات جدی روبه رو شوند. بسیاری از آنها به دلیل نبود سکونت مناسب مجبور میشوند در کانکس زندگی کنند که فضای کافی و امکانات بهداشتی به میزان کافی برای آنها وجود ندارد.
زانیار ۲۷ ساله در این باره میگوید هوای عراق به طور غیر قابل تحملی گرم است و از کمبود تجهیزات سرمایشی عصبی و کلافهام. سرکار همیشه حس میکنم دارم خفه میشوم و تمرکز روی کار، در حالی که دما به طور مداوم بالا میرود به شدت سخت است. در طول روز فقط دو سه ساعت آب را وصل میکردند و تانکرها را باهاش پر میکردند. آب آشامیدنی هم وجود نداشت و ما روزی یک بسته آب معدنی میگرفتیم و براش هزینه زیادی صرف میکردیم. وضعیت حمامهاش هم واقعا نگران کننده بود و برای شصت و هفت نفر فقط سه تا حمام وجود داشت، حمامها نشتی آب و کفهای خیلی کثیفی داشتند و احتمال داشت به خیلی از بیماریها دچار شویم. این وضعیت استحمام را خیلی برامون سخت کرده بود».
دوری از خانواده؛ تلخ ترین بخش مهاجرت
یکی از بزرگترین چالشهای احساسی و روانی برای کارگران سروآبادی، دوری از خانواده در این مهاجرت است.
دوری از خانواده همراه با احساس تنهایی در کشور جدید حس ناخوشایندی را به وجود میآورد و افراد از حمایت خانواده محروم میشوند. این محرومیت روانی از حمایتهای خانواده باعث میشود که روحیه کارگر سروآبادی برای زندگی در شرایط سختی که پیش از این به آن اشاره شد تضعیف شود و همین مسئله کارگران سروآبادی را در معرض ابتلا به انواع مشکلات نظیر خستگی، خشونت، افسردگی حس تنهایی و فرسودگی روانی و جسمی قرار میدهد.
در این باره علی میگوید: «وقتی داشتم مهاجرت میکردم هیچ وقت فکر نمیکردم که غریبی و دوری از خانواده اینقدر سخت باشد و سختتر برای من در آن موقعیت این بود که من چرا نمیتوانم توی منطقه خودم زندگی مطلوب داشته باشم. در شرایط بدی بودم و همسرم و سه تا بچه هامو به پدرم سپردم و تا حدی خیالم راحت بود از این لحاظ ولی بازهم دلتنگی به شدت اذیتم میکرد و آنجا بیشتر خودم را به کار مشغول میکردم تا کمتر فکر کنم اما همیشه به یادشان بودم».
در پایان
بیکاری زمینههایی را برای افزایش فقر و کاهش درآمد مردم فراهم میکند و در بسیاری از مواقع میتواند به افزایش میزان خودکشی و جرم در جامعه تبدیل شود.
مهاجرت کارگران سروآبادی به کردستان عراق روندی است که به دلیل نبود فرصتهای شغلی و فقر در سروآباد رخ میدهد و از عواملی است که کارگران را وادار به ترک خانواده و زادگاهشان میکند با توجه به تحلیل گزارههای فوق راهکارهایی برای بهبود وضعیت فقر، بیکاری و کاهش نیاز به مهاجرت به عراق میتوان ارائه کرد که نیازمند روشهای عملی است.
آموزش افراد در بهبود وضعیت بیکاران باعث میشود افراد بتوانند برای شغلهای جدید آماده شوند و وارد بازار کار شوند. سیاستهای دولت برای حمایت از افراد بیکار که شامل حمایت مالی بیمه بیکاری ارائه مشاوره برای بیکاران است که میتواند منجر به بازگشت به بازار کار باشد.
از لحاظ جغرافیایی و اقلیمی سروآباد دارای شرایط مناسبی برای بخش کشاورزی و دارای خاک حاصلخیز است. افزایش سرمایهگذاری در این بخش و توسعه صنایع کشاورزی در سروآباد موجب ایجاد اشتغال و بهبود وضعیت کشاورزی میشود.
سروآباد دارای جاذبههای گردشگری قابل توجهی است و برای توسعه این بخش نیازمند ارتقای خدمات گردشگری است تا بتواند منبع درآمد ایجاد کند و اشتغال در شهرهای مرزنشین را افزایش دهد./
* - دانشجوی علوم ارتباطات دانشگاه تهران
آدرس کوتاه خبر: