فرصتسوزی نکنید چون این عمر شما هم هست که تلف میشود فقط منافع شهرداری و مردم نیست.
بعد از گذشت ۲۵سال از عمر شوراهای شهر با این سبک و سیاق وقتی به رفتار شوراها در ادوار مختلف نیم نگاهی میاندازیم به انبوهی از کارهای نیمهتمام، شعارهای بر زمینمانده و تحمیل نیرو به شهرداری و... مواجه میشویم که میتوان گفت فصل مشترک کارنامه نه چندان درخشان اغلب شوراهاست.
شوراها وظیفه سنگینی بر عهده دارند اما فاجعه زمانی رخ میدهد که برخی از اعضای شورا که تخصصی در امور این وظایف ندارند یک شبه بر ارگان پُرکار و تخصصی شهرداری حاکم میشوند.
متاسفانه به دلیل کمرنگ شدن مسائل اخلاقی در جوامع امروزی قبلا عزت و احترامی را در شوراها نسبت به شهرداری میدیدیم درست مانند اوایل سپاه دانش که وقتی به روستا میرفتند سه چهار روز با برگزاری مراسم فرهنگی از وی استقبال میشد ولی الان چنین رفتاری را نسبت به معلمین کمتر شاهد هستیم.
شهرداران در بسیاری از شهرها بازیچه دست شوراهای بیمنطق شده و شاهدیم در اکثر شهرها نه تنها به شانیت شهرداری احترامی گذاشته نمیشود بلکه خود بار خاطری بر شهر و شهرداری شدهاند و کسی هم به دلیل خلاءهای قانونی به این قشر کاری ندارد. متاسفانه این ولنگاری زمینه را برای سوء استفاده فراهم نموده است.
برخی از شوراها خیلی علاقهمند استفاده از تک مادهای هستند که رفوزه نشوند و با اعمال فشار، اخلال در امور و گلآلود کردن آب و در نهایت طرح استیضاح در صدد گروکشی هستند چون میدانند با برداشتن شهردار و انتصاب سرپرست میتوانند با امید شهردار کردن متقاضیان، درون و برون شهرداری را سر کیسه کنند یا منافع خود را در شهرداری به پیش برانند.
اگر از این دست شوراها بپرسیم دقیقا بر سرکدام منافع شهرداری و منافع مردم این چنین کاسه داغتر از آش شدهاید جوابی جز سکوت نخواهید شنید.
برخی از آنها نه تنها نمیدانند خدمت چیست بلکه خود سد راهی بر خدمت هستند و برخی دیگر کاسبان خلاءهای قانونی شوراها هستند نه خدمتگذار!
به عنوان یک پژوهشگر امور شورا و یکی از طرفداران پر و پا قرص سیستم شورایی درخواستی از همه شوراهای شهر دارم. اگر میخواهید به شهرداری کمک کنید اگر هدف شما کمک به شهروندان است، همانند مربی فوتبالی که هنگام باخت دست و پای خود را گم میکند نباشید و با تعویضهای پی در پی اضطراب خود را پنهان نکنید.
درست است نص قانون صراحتا حکم به عزل و استیضاح داده اما آنچه مهم است درک شرایط حاکم بر فضای شهرداری است که نباید نادیده گرفته شود.
کشور ما از سال 1392 بعد از ابلاغ قانون مجازات اسلامی از قانونمحوری به قاضیمحوری رسیده است یعنی ما باید بر اساس شرایط و اقتضائات و مصلحت عمومی جامعه مدیریت کنیم نه نصوص قانونی مبهم شوراها. شوراها به عنوان قانون گذاران محلی باید از راه دیگری به مردم خدمت کنند نه بازیهای بگیر و ببند.
مطمن باشید هم شما، هم مردم و هم قانونی که آنرا پتکی بر سر شهرداری کردهاید میدانند ۹۰ درصد انتخابها و عزل و نصبهای شما حساب و کتاب ندارد و صرفا شهرداری قربانی باندهای درونی و برونی شوراست. در آمار به تعداد اعضای شورا فاکتوریل!! باند در شورا وجود دارد که بعید میدانیم خدمتی در آن نهفته باشد.
پیشنهاد راهبردی
درست انتخاب کنید تا مجبور به عزل نشوید. اگر انتصاب کردید پیشتبان باشید نه غلط املایی بگیرید. بهجای دامن زدن به اختلافات و پیدا کردن یار ایراد گیر و اهرم فشار، اهرمهای مدیریتی شهری بسازید. برای هر انتخاب شما هزینههای پنهانی به شهرداری تحمیل میشود. اگر میدانستید و تجربه داشتید عمرا دست به این رابین هود بازیها بزنید.
مطمنا مهمترین قانون شوراها عزل و نصب نیست. مردم شما را انتخاب نکردهاند بر همدیگر بتازید و پیروز میدان باشید آنها خدمت میخواهند. تجربه ثابت کرده است در این گیر و دار دعوا فقط منفعتطلبان پیروز بودهاند نه شما و نه شهرداری!
تعویض پی در پی شهردار یعنی اخلال در امور مالی؛ یعنی سوء استفاده پیمانکاران؛ یعنی باجگیری و باجدادن؛ یعنی دهنکجی به انتخاب خودتان. یعنی شما تزلزل در تصمیمگیری دارید؛ یعنی شما هماهنگ نیستید و گرنه چرا اول باید فردی را انتخاب کنید و سپس در میانه راه مجبور به عزل شوید. وقتی یک شورا در طول یکی دوسال با چند شهردار و چندین سرپرست سازگار نباشد شاید خود شورا دچار مشکلاتی شده است و باید قبل از بازسازی شهر، خود را باز سازی نمایند.
درپایان، شوراهای عزیز؛
لطفا از رسانه برای جلب مشارکت مردم بهره بگیرید نه کمپین راهانداختن و بگم بگم و بر هم زدن ارامش مردم.
از نامههای اداری برای خدمت به مردم استفاده کنید نه زیراب زدن همدیگر. فرصتسوزی نکنید چون این عمر شما هم هست که تلف میشود فقط منافع شهرداری و مردم نیست.
* نویسنده کتاب شورای موفق
آدرس کوتاه خبر: