با نگاهی به بیانات دکتر علی اشرافی در پانل تخصصی فستیوال «گهلواخیهکان» سوم شهریور1402
نقش عشایر گهلواخی در اقتصاد و توسعه منطقه سکونت
اجرای برنامه اصلاحات ارضی یکی از مهمترین طرحهایی بود که توسط رضاشاه به مرحله اجرا درآمد و تحولات عمیقی را در ساختار اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور به وجود آورد؛ اما اجرای این طرح در نواحی مختلف منطقه دارای تعارضات زیادی بود.
دکتر علی اشرافی در نخستین همایش (گهلواخیهکان) با زبان شیرین کردی به عنوان یک صاحب نظر مطالب ارزشمندی ارائه کردند که جهت بهرهمندی تعداد بیشتری از ملت شریفم، آنرا به زبان فارسی برگرداندم؛ گرچه فصاحت و بلاغت زبان اصلی را ندارد اما امیدوارم مورد توجه خوانندگان واقع شود.
اگرچه زندگی عشایر ما و مخصوصا عشایر گلباغی در طول یک قرن گذشته دچار تحول و حوادثی شده است اما قبل از تبعید و بعد از آن در توسعه و رونق اقتصادی منطقه، نقش بسزایی داشته و دارند؛ به طوری که میتوان این قشر را مولد حرکت به سوی ترقی و پیشرفت دانست.
به طور کلی رونق روستا با سرمایهگذاری سران عشایر و طوایف، صورت میگیرد. نفوذ اینان در بدنه دولت و پیگیری امور زیربنایی روستاها، توسط همین سرمایهگذاران صورت گرفته و میگیرد.
اجرای برنامه اصلاحات ارضی یکی از مهمترین طرحهایی بود که توسط رضاشاه به مرحله اجرا درآمد و تحولات عمیقی را در ساختار اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور به وجود آورد؛ اما اجرای این طرح در نواحی مختلف منطقه دارای تعارضات زیادی بود. شیوه مواجهه مالکان با اصلاحات ارضی در بخشهای شمالی و غربی بسیار خصمانهتر از نواحی جنوبی و شرقی بود، در نتیجه میزان تقسیم بین زارعان در بخشهای اخیر بیشتر بود. در بخش اقتصادی اجرای برنامه منجر به تغییر ساختار مالکیت زمین شد. شیوههای تولیدی دچار تغییر گشت و روشهای مکانیزه کشاورزی و روابط تولید سرمایهداری در این بخش به تدریج رشد و گسترش یافت. با وجود تغییرات مذکور، عملکرد و کارایی بخش زراعت دچار کاهش قابل ملاحظهای شد و سهم این حوزه در اقتصاد منطقه تنزل یافت.
ساخت مراکز علمی و آموزشی در منطقه توسط طایفه گهلواخی
درعرصه اجتماعی، اصلاحات ارضی موجب رشد و توسعه طبقه دهقان و کارگر شد. با توجه به اینکه جمعیت زیادی از روستاییان به زمین دست نیافتند و ظرفیت اشتغال در بخش کشاورزی کاهش پیدا کرد تعدادی زیادی از آنها به صورت کارگر در بخشهای دیگر اقتصاد مشغول به کار شدند. این مسئله به مهاجرت جمعیت زیادی از نیروهای فعال روستایی به شهرها منجر گشت.
در حوزه سیاسی اجرای این پروژه باعث تضعیف قدرت مالکان و افزایش نفوذ و تمرکز قدرت دولت در روستاها، فروپاشی بافت قبیلهای منطقه و در نتیجه محدود شدن حوزه فعالیتهای احزاب چپ و تضعیف آنها شد. قوانین اصلاحات ارضی گرایش متعارضی را درمیان روستائییان نسبت به دولت ایجاد کرد. از یک سو پایگاه اجتماعی دولت در میان روستاییان مالک زمین گسترش یافت و از سوی دیگر در میان آنهایی که به مالکیت زمین دست نیافتند خصومت شدیدی نسبت به دولت رشد کرد.
وجود 102 ایل و 547 طایفه در 22 استان کشور و 18 طایفه شامل: گوران- گلباغی( قمری- مندمی- مرادگورانی-کاکسوندی- گاملی- چوخه رشی- شیخ اسماعیلی و..) قالقالی-جاف- ورمزیار- امامی- برازی- زند- ئخواجه وند- ورمزیار و... و دهها ایل و تبار در کردستان، خود ظرفیت عظیمی است که همواره مورد توجه بوده است.
مقدار زمین و امکانات در اختیار سران عشایر منطقه
بر اساس آمار و اطلاعات 70-80 میلیون هکتار زمین در کشور30 میلیون هکتار در اختیار عشایر هستند.
مشارکت در امور خیر و تشکیل خانواده مردم منطقه
در کردستان 650 هزار هکتار اراضی کشاورزی واقع شده است که 4203 کیلومتر مربع یعنی 15 درصد مساحت استان را شامل میشود و خوشبختانه دشت اوباتو که سردترین نقطه کشور و خاستگاه ایل و تبار (گهلواخی) است 2/7 درصد مساحت استان را در بردارد و 52 درصد مساحت شهرستان دیواندره به طوری که 4درصد گندم کشور و 31درصد گندم استان را تولید میکند. همچنین 22درصد جمعیت دامی استان در این بخش واقع شده است.
طبق تجربیات گذشته و حال، برای بهرهبرداری از مراتع منطقه چالشها و عواملی ایجاد گردیده که میتوان به طور خلاصه به موارد زیر اشاره کرد.
1) به هم خوردن تناسب بهرهبرداری از عرصههای منابع طبیعی با ظرفیت و توان آنها و عدم رعایت این موضوع
2) مصلحتاندیشیهای مقطعی بر اساس نیاز و در نتیجه دستاندازی به طبیعت در راستای طمعورزی و سودآوری بیشتر
3) بخشی بودن تصمیمها و برنامهریزیها و مدیریتهای مرتبط با منابع طبیعی و جامعه عشایر برنامهها بدون شناخت از خصوصیات اجتماعی و فرهنگی عشایر باعث کاهش تولید و جابجایی گروههای مولد روستایی میشود.
4) عدم هماهنگی تکنولوژی روز با مقوله تولید اکوسیستم مراتع – نبود ضوابط و مبانی علمی و روششناسی در ارزیابی و بهرهبرداری از مراتع، باعث فرسایش خاک و هرز آب میشود.
استفاده از راهکارهای مشارکتی توسعه برخاسته از شرایط محلی در تدوین مدیریت مناسب دام و کشاورزی در مراتع منطقه سارال و هوباتو امری اجتناب پذیر بوده و بنابراین باید از روشها و راهبردهای نو و خاص منطبق بر شرایط اجتماعی و فرهنگی عشایر بهره جست.
ساختارهای بومی، نهادهای اجتماعی، برقراری ارتباطات سنتی و همچنین بهکارگیری عوامل اکولوژیکی شناخته شده و موثر، امکان تجدید ساختار مدیریت بومی مراتع و مزارع محل سکونت عشایر (گهلواخی) را فراهم کرده و شبیهسازی سیستم تولیدی و عشایر بر اساس این مدیریت، تصمیمگیرندگان و سیاستگذاران امور عشایر را در برنامهریزی هرچه بهتر برای جامعه یاری میدهد.
پیگیری امور مربوط به زیرساختها در روستاها باز توسط سران عشایر صورت گرفته. زیرا ارتباطات خاصی برقرارکردهاند به طوری که جاده- مدرسه- بهداشت- مسجد- و حاملهای انرژی ابتدا از روستاهایی آغاز گردیده که مالک قدرتمندتری داشته است.
دعوت خیرین و همکاری با آنان و نیز تشویق و ترغیب این بزرگواران به ساخت مراکز علمی و آموزشی و بهداشتی و دینی، باز از امور دیگری است که سران عشایر در منطقه نقش ایفاء کرده اند و ساخت چندین پروژه بهداشتی و آموزشی در سالهای اخیر توسط خیرین و نجیبزادگان این قوم به ویژه خاندان امینی شاهد این مدعاست و امیدواریم این حرکت زیبا و امیدآفرین استمراریابد.
کامل(خالد) گلباغی
کمینه عضو ستاد برگزاری نخستین فستیوال (گهلواخیهکان)
در روزنامه روژان شماره 830 چاپ شده است
آدرس کوتاه خبر: