پنج شنبه، 13 اردیبهشت 1403
روژان پرس » اخبار » چه زمانی به یک روانشناس نیاز داریم؟

مرضیه خاکی

چه زمانی به یک روانشناس نیاز داریم؟

0
کد خبر: 1158

چه زمانی به یک روانشناس نیاز داریم؟

اگر اطرافیان شما نگرانتان هستند به این نگرانی‌ها بی‌توجه نباشید. به سلامت روان خود اهمیت دهید و در اولین فرصت به روان‌شناس مراجعه کنید.
زندگی به ندرت بدون چالش به پیش می‌رود؛ با این حال مسائلی وجود دارند که ممکن است حل‌نشدنی جلوه کنند و ما مجبوريم برای حل این‌ مشکلات نزد روان‌شناس برويم تا نتیجه بهتری کسب کنیم.
فرقی ندارد، غم فقدان یک عزیز باشد یا فوران احساسات اضطراب؛ مهم است بدانید در هر مشکلی که زندگی شما را پس زده، دست یاری به سمت شما دراز شده است.
قبل از اینکە به روان‌شناس مراجعه کنیم باید این سوال را از خودمان بپرسیم کە ما چە وقتی بەروان‌شناس احتیاج داریم و چە زمانی بە روان‌پزشک؟ چون روان‌شناس با روان‌پزشک فرق دارد. تفاوت روان‌شناس و روان‌پزشک در چیست؟
برای این که بدانیم هرکس برای درمان به چه متخصصی در حوزه اعصاب و روان نیاز دارد، ابتدا بهتر است که فرق روان‌پزشک با روان‌شناس را بدانیم.
با اینکه خدمات روان‌پزشک و روان‌شناس در یک راستا هستند ولی تفاوت‌های زیادی با یکدیگر دارند و هیچ‌ وقت جایگزین یکدیگر نیستند. در بسیاری از موارد، نیاز است که فرایند روان‌شناسی و روان‌پزشکی در موازات یکدیگر برای بهبود بیمار استفاده شوند.
به طور کلی تفاوت‌های روان‌پزشک و روان‌شناس را می‌توان در این سه مورد مشخص خلاصه کرد:
روان‌پزشکی از گرایش‌های رشته پزشکی است اما روانشناسی این‌طور نیست.
روان‌پزشک صلاحیت تجویز دارو را دارد اما روانشناس نمی‌تواند دارو تجویز کند.
روان‌پزشک بیشتر با درمان دارویی سروکار دارد اما روان‌شناس از روش‌های روان‌درمانی و رفتاردرمانی استفاده می‌کند.
روان‌پزشک کیست؟ 
روان‌پزشک، پزشکی است که متخصص تشخیص و درمان بیماری‌های روانی یا روان‌درمانی است. کار روان‌پزشک، تشخیص، ارزیابی، درمان و پیش‌گیری از اختلالات رفتاری، عاطفی و ذهنی است. یک روان‌پزشک می‌تواند تمامی علائم و نشانه‌های بیماران را چه از نظر فیزیکی و چه از نظر روانی به خوبی تشخیص دهد و ارتباط بین این دو را متوجه شود.
و روان‌شناس کیست؟
از گذشته تا کنون، افرادی بوده‌اند که نیاز داشتند با یک نفر صحبت کنند و مشکلات خود را با آنها در میان بگذارند و از آنها راه حل‌های مناسب برای مقابله با مشکلات بخواهند. امروزه این کار را روان‌شناسان انجام می‌دهند. در واقع می‌توان گفت تفاوت بین روان‌شناس و روان‌پزشک این است کە روان‌پزشک بیماری را تشخیص می‌دهد، درمان را مدیریت می‌کند و طیف وسیعی از درمان‌ها را برای بیماری‌های روانی پیچیده و جدی مانند اسکیزوفرنی ارائه می‌دهد؛ اما روا‌ن‌شناس بر ارائه روان‌درمانی (گفتار درمانی) برای کمک به بیماران تمرکز می‌کند. حال باید فکر کنیم کە اول پیش روان‌شناس برویم یا روان‌پزشک؟
به پرسش آغاز نوشته برگشتیم. بهتر است بگویم این بستگی به شما دارد که کدام را برگزینید. اگر روان‌شناس یا روان‌پزشکی که پیش او می‌روید در کار خود حرفه‌ای باشد و از اخلاق پیروی کند در صورت نیاز از طرف مقابل کمک می‌گیرد و شما را پیش او می‌فرستد. اما من به شما پیشنهاد می‌کنم که نخست پیش روان‌شناس بروید. چون ممکن است به دارودرمانی نیاز نداشته باشید؛ چون اگر روان‌شناس تشخیص دهد شما به دارو نیازمندید حتما شما را پیش روان‌پزشک می‌فرستد و  بیش‌تر اختلالات روان‌شناختی به رویکرد روان‌درمانی و دارودرمانی در کنار یک‌دیگر نیازمند هستند. پس همکاری روان‌شناس و روان‌پزشک با یک‌دیگر اهمیت بسیار دارد. از سوی دیگر دارودرمانی برای کنترل و بهبود اختلال روانی کاربرد دارد پس دارو درمانی بدون روان‌درمانی نتیجه نخواهد داد.
بەچه دلایل رایجی، مردم پیش روان‌شناس می‌روند؟
۱. فقدان یا مرگ عزیزان
مرگ، فصل جدایی‌ناپذیر زندگی است اما این دانش به هیچ وجه کنار آمدن با آن را تسهیل نمی‌کند. هر کسی فقدان عزیزی را تجربه کرده، چه مرگ والدین و چه مرگ حیوان خانگی، اما روش مقابله با آن برای هر شخصی منحصر به فرد است.
سوگواری عمومی و خصوصی، هر دو رایج هستند اما اجتناب از واقعیت‌های فقدان می‌تواند منجر به بروز مشکلات طولانی و ماندگارتری شود.
روان‌شناس می‌تواند راه درست کنار آمدن با مرگ کسی را که به شما نزدیک بوده است نشان دهد.
۲. استرس و اضطراب
سطوح مختلفی از زندگی استرس‌زا هستند و بسیاری از موقعیت‌ها– از مصاحبه شغلی گرفته تا مشکلات رابطه– موجب اضطراب در مردم می‌شود.
استرس و اضطراب مهار نشده منجر به انزوای اجتماعی و افسردگی شده و باتلاقی برای گیر افتادن در مشکلات دیگر می‌شود.
روان‌شناس به شما کمک می‌کند تا با یافتن منبع یا علت مشکلات و همچنین راه‌های مناسب حل آنها استرس و اضطراب خود را مدیریت کنید.
۳. افسردگی
هجوم احساس درماندگی و نا امیدی علامت رایج افسردگی است.
در حالی که برخی افراد اعتقاد به از بین رفتن ناگهانی افسردگی دارند اما این اتفاق به ندرت رخ می‌دهد.
افسردگی، بیماری روانی شایعی است که در آن فرد علاقه‎ خود را به خیلی از چیزها از دست داده است؛ احساس خستگی می‌کند و اغلب در کنترل عواطف و احساسات خود با مشکل روبه‌رو است.
روان‌شناسان در یافتن منبع افسردگی به شما کمک می‌کنند– که اغلب اولین گام برای داشتن حسی بهتر است– و علاوه بر آن کمک می‌کنند تا فرآیندهای افکار منفی ذهن خود را شناسایی کنید.
۴. فوبیاها
ترس از ارتفاع و عنکبوت خیلی شهرت دارد اما بعضی از ترس‌های ناشناخته و غیر عادی می‌توانند زندگی شما را مختل کنند. برای مثال سیتوفوبیا (ترس از خوردن) برای سلامتی بسیار خطرناک است.
یک روان‌شناس باتجربه در غلبه بر این ترس‌‎ها به شما کمک می‌کند تا کارتان به جاهای باریکی مثل پلی‌فوبیا (ترس از خیلی چیزها) یا فوبوفوبیا (ترس از ترس) نکشد.
۵. مسائل خانوادگی و روابط
روابط خانوادگی، شخصی یا کاری، فراز و فرودهای خود را دارند. با این که داشتن رابطه می‌تواند یکی از بهترین برهه‌های زندگی باشد اما در عین حال برای برخی افراد سرچشمه‌ استرس و مشکلات است.
کار با یک روانشناس به صورت فردی یا گروهی، گره‌هایی را از روابط باز می‌کند که ممکن است حتی گریبان‌گیر بهترین روابط هم بشوند.
۶. عادات ناسالم و اعتیاد
معمولاً افراد برای پاک کردن صورت مسئله‌ی مشکلات اساسی‌تری در زندگی و به عنوان خود درمانی، به عادات ناسالمی مثل سیگار کشیدن، نوشیدن الکل و سوء مصرف مواد روی می‌آورند؛ در حالی که روانشناس به آن مشکلات، اساسی‌تر رسیدگی می‌کند و می‌تواند به حل مشکلات فوری‌تری مثل موارد زیر هم کمک نماید:
اعتیاد
اختلالات تغذیه‌ای
مدیریت استرس
مشکلات خواب
۷. ارتقای عملکرد
تعدادی از موفق‌ترین اشخاص در دنیا ابتدا با تصویرسازی از اهداف به آن‌ها نائل شده‌اند.
ورزشکاران تا جایی که می‌توانند بدن خود را ورزیده کنند برای رقابت‌ها آماده می‌شوند. کسانی که ورزشکار نیستند می‌توانند از این فن برای کسب آمادگی در برابر وقایع چالش‌برانگیز زندگی استفاده کنند.
مثل تمرین قبل از سخنرانی، روان‌شناس می‌تواند به شما کمک کند تا برای داشتن بهترین عملکرد آماده‌ی اتفاقات بزرگ شوید؛ حال فرقی ندارد آن اتفاق بزرگ المپیک باشد یا مصاحبه شغلی.
۸. روشنی ذهن
روان‌شناس یک جفت گوش دارد که بدون تعصب حرف‌های شما را می‌شنود و به شما کمک می‌کند تا ذهن خود را تمیز کنید. کسانی که پیش روان‌شناس می‌روند، اغلب راه‌ حل مشکلات خود را زمانی پیدا می‌کنند که در حال فکر کردن با صدای بلند هستند.
بیان مشکلات در آسودگی به یک نفر دیگر به اکثر افراد کمک می‌کند تا ذهن خود را جلا دهند، بهتر تمرکز کنند و در جهت انجام وظیفه‌ی خود قرار گیرند. روان‌شناسان آموزش دیده‌اند تا بهترین شنونده‌ها باشند.
۹. اختلالات روانی
گاهی اوقات علائم متعدد ناشی از یک مشکل بزرگ‌تر هستند.
اختلالات روانی به روش‌های مختلفی خودشان را نمایان می‌سازند. آنها اغلب تغییر قیافه می‌دهند و تنها با کمک یک متخصص است که می‌توان نقاب از چهره‎‌ی آن‌ها برداشت.
اختلالات روانی با علائم متغیر شامل بیماری‌های زیر می‌شود:
اختلال دوقطبی
اختلال افسردگی عمده
اسکیزوفرنی
اختلال استرس پس از سانحه
بهترین دست یاری
روانشناس، ابزار بسیار مفیدی در جعبه ابزار زندگی شماست؛ پاکسازی ذهن، کنترل استرس، اضطراب، فوبیاها و سایر مشکلات زندگی. روانشناس می‌تواند در همه‌ی زمینه‌های مذکور به شما کمک کرده و حداکثر شادی را در زندگی برای شما به ارمغان بیاورد. او به رهایی از علائم افسردگی و مشکلات روانی دیگر کمک خواهد کرد.
۱۰. افت عملکرد شغلی یا تحصیلی
افت عملکرد در محل کار یا افت تحصیلی یکی از نشانه‌های رایج افرادی است که با مشکلات عاطفی و روانی دست‌ به‌گریبان‌اند. مشکلات مربوط به سلامت روان ممکن است توجه، تمرکز، حافظه و انرژی را مختل کند و موجب بی‌علاقگی و دلسردی در محل کار یا مدرسه بشود. نتیجه این امر کاهش علاقه به کار یا تحصیل و افت عملکرد و بروز اشتباهات است.
در صورتی‌ که شغل فرد با سلامت خود یا دیگران در ارتباط باشد، بروز مشکلات روانی ممکن است خطرات جدی برای او و سایرین ایجاد کند؛ از جمله این شغل‌ها می‌توان به پزشک، پرستار بچه یا اپراتور دستگاه‌های صنعتی اشاره کرد که غفلت در آنها خسارات جبران‌ناپذیری به جای می‌گذارد.
در این موارد، درمانگر در یافتن‌ راه‌هایی برای کنترل استرس و حل مشکلات روان به فرد کمک می‌کند. پس لازم است در چنین حالتی به‌ روان شناس مراجعه کنیم.
۱۱. دشواری در تنظیم‌ احساسات
تقریبا همه ما در مقاطعی از زندگی‌مان احساس ناراحتی، اضطراب و خشم را تجربه کرده‌ایم؛ اما توجه به تعداد دفعات بروز این احساسات و شدت آنها ضروری است. معمولا خشم، یکی از نشانه‌های بروز افسردگی است و توجه به این ویژگی در مردان پیچیده‌تر از زنان است. در بسیاری از موارد، مردان افسرده یا اطرافیانشان از بروز این علامت غافل می‌شوند؛ زیرا زودرنجی و عصبانیت ناگهانی به‌عنوان یکی از ویژگی‌های معمول مردانه تلقی می‌شود.
خشم کنترل‌نشده علاوه‌ بر افسردگی، ممکن است موجب بروز احساسات منفی نسبت به خودمان و جهان و احساس یأس و ناامیدی در زندگی شود. این عوامل بر توانایی ما برای مقابله با استرس تأثیر منفی می‌گذارد. احساس ناراحتی و بی‌علاقگی درازمدت نسبت به چیزهای مختلف ممکن است یکی از نشانه‌های افسردگی بالینی باشد. افسردگی بالینی با حالت روحی افسردگی که گهگاهی در افراد بروز می‌کند متفاوت است. در کودکان، به‌جای افزایش ناراحتی، بیشتر شاهد افزایش حساسیت، خشم و دشمنی در آنها هستیم. روان‌درمانی به شما و کودکتان در کنترل احساسات کمک می‌کند. روان‌درمانی فضایی صادقانه، عمل‌گرا و دلگرم‌کننده را به وجود می‌‌آورد تا فرد در آن احساسات ناخوشایند خود و ریشه‌های آن را شناسایی و آنها را مدیریت کند. به‌لطف ایجاد این فضای اعتمادبخش، فرد می‌تواند مشکلات عمیق‌تری مانند ضربه‌های روانی و رفتارهای پرخطر (مانند مصرف مواد مخدر و تمایل به خودکشی) را شناسایی و به‌کمک متخصص درمان کند.
۱۲. بروز تغییراتی در خواب و اشتها
مشکلات روان ممکن است تأثیر عمیقی بر خواب و اشتهای فرد داشته باشد. فردی که در حالت اضطراب شدید یا شیدایی قرار دارد معمولا دچار بی‌خوابی می‌شود؛ در حالی‌ که مبتلایان به افسردگی شدید تمایل بالایی به خوابیدن طولانی دارند. به همین شکل، فردی که غرق در استرس است می‌کوشد با پرخوری، با احساسات منفی خود روبه‌رو شود و در سوی مقابل، فرد افسرده به‌ندرت غذا می‌خورد.
بروز مشکل در ایجاد روابط جدید و حفظ رابطه‌ها
مشکلات روان ممکن است با روش‌های مختلفی بر روابط‌مان تأثیر بگذارد. این مشکلات ممکن‌است موجب دوری از نزدیکان، احساس عدم‌ امنیت در رابطه‌‌مان با دیگران، یا تکیه‌ کردن بیش‌ازحد به دیگران برای جلب حمایت عاطفی بشود. ممکن است افرادی که با مشکلات روانی و عاطفی درگیرند در تنظیم روابط در محل کار یا مدرسه، انجام فعالیت‌های گروهی، ارتباط با مقام ارشد، همکاران یا زیردستان دچار مشکل بشوند و همه اینها ممکن است بر روابط قدیمی و جدید فرد تأثیر بگذارند؛ بنابراین، اگر شما اغلب خود را در مجادله با دیگران می‌بینید یا مشکلاتی برای برقراری ارتباط با دیگران دارید، روان‌درمانی می‌تواند به کمکتان بیاید. متخصصی کارآزموده به شما در آموزش مهارت‌های اجتماعی مانند جسارت کلام محترمانه (گفتن حرف‌ها بدون رودربایستی)، استفاده از ادبیات «من» به‌جای ادبیات «ما»، و «نبرد منصفانه» کمک می‌کند.
در زندگی هر یک از ما با حالتی روبرو می‌شویم که سوگواری بی پایان است‌ و آن زمانی‌ است‌ که از همسرتان جدا می‌شوید یا عزیزی را از دست می‌دهید. خروج از دایره احساس غم و سوگواری‌تان ممکن است پروسه‌ای دردناک و زمان‌بر باشد. این وضعیت زمانی تشدید می‌شود که فرد کسی را برای به‌اشتراک‌گذاری احساساتش نداشته باشد. همچنین، بروز دو یا چند اتفاق تلخ در بازه‌های زمانی کوتاه، دشواری خروج از سوگواری و مقابله با غم و اندوه را دوچندان می‌کند. در این صورت، درمان بهترین گزینە است که از طریق صحبت با روان‌شناس، به این افراد کمک می‌کند در محیطی امن و دلسوزانه با غم و اندوه و احساسات منفی ناشی از آن مواجه شوند.
بعضی روزها ما انسان‌ها سردرگم هستي، و می‌خواهيم حالمان را بهتر کنيم در این صورت‌، روان‌درمانی به ما کمک می‌کند که‌در روابط‌‌مان با دیگران برای خودمان‌ و دیگران فرد بهتری باشیم. روان‌درمانی کمک می‌کند بهتر شرایط پیچیده روابط بین‌فردی‌ را درک و حل کنیم. یک درمانگر کارآزموده کمکمان می‌کند متوجه مسئولیت خودمان‌ در بهبود شرایط پیچیده شويم و با اقدامات مناسب، دستاورد بهتری داشته باشيم.
علاوه‌ بر این، می‌توانیم از دید دیگران به مسئله بنگریم و از تأثیرمان بر دیگران آگاه شویم. با دانستن تأثیرمان بر دیگران و اینکه رفتارمان چه احساسی در آنها ایجاد می‌کند، تعاملات سازنده‌تری با سایرین خواهيم داشت. درمان‌گر، با شناسایی الگوها و نشان‌دادن الگوهای منفی در فرد، به ما در شروع الگوهای مثبت کمک می‌کند.
در مقابله با بروز مشکلات جسمی، ما معمولا از ارتباط تنگاتنگ بین سلامت روانی و سلامت جسمی غافلیم. مشکلات روان مانند اضطراب، استرس و افسردگی به‌طور مستقیم و غیر مستقیم بر سلامت جسمی تأثیر می‌گذارند. ارتباط مستقیم آنها به این علت است که مشکلات روان بر عملکرد دستگاه عصبی مرکزی تأثیر می‌گذارد که این امر خود بر عملکرد سایر دستگاه‌های بدن تأثیرگذار است. تأثیر غیر مستقیم آن از طریق افزایش بروز سردردها، خستگی، درد عضلات و واکنش‌های دستگاه قلبیـ عروقی، تضعیف دستگاه ایمنی، التهابات مزمن و… است.
بنابراین، اگر برای درازمدت از این مشکلات رنج می‌برید، درمان درمانگر برایتان مفید خواهد بود.
هدف این نوشته هشداری به قاطبه مردم به‌ویژه جوانان است که به پدیده عوارض روانی مانند سایر عوارض جسمی نگاه کنند و متوجه این واقعیت باشند که چه زمانی باید به روان‌شناس مراجعه شود. ما در زندگی شخصی خود گاهی اوقات احساس ناراحتی و پوچی می‌کنيم و توانایی خروج از این وضعیت را نداریم و ممکن است خود را در تغییر برخی عادات و الگوهای غلط ناتوان ببینیم. گاهی علائم مشکلات روانی و احساسی بسیار واضح است؛ اما گاهی ممکن است یافتن آنها کمی دشوار باشد به همین دلیل مجبوريم برای‌ یافتن‌ مشکلات به روان‌شناس مراجعه کنیم و گاهی متوجه می‌شویم که برای بازگشت به زندگی طبیعی‌مان به کمک نیاز داریم و گاهی هم ممکن است متوجه این امر نشویم.
چگونه بفهمیم که زمان مراجعه به روانشناس فرا رسیده است؟
در ادامه مطالب به چند نشانه اشاره می‌کنم تا به شما بگویم که زمان مراجعه به روان‌شناس فرا رسیده است یانه؟ برخی تغییرات از کنترل ما خارج می‌شود با این حال، به خاطر داشته باشیم که همه تغییرات باعث نگرانی نمی‌شوند. همه ما لحظاتی استرس‌زا داریم و گاهی غمگین می‌شویم و تغییرات خلقی یا عاطفی که به مدت دو هفته یا بیشتر ادامه دارد ممکن است باعث نگرانی شود. در صورت مشاهده تغییرات طولانی‌مدت مانند موارد زیر، مراجعه به روانشناس لازم است و می‌تواند به ما کمک کند.
ناامیدی! 
برخلاف غم و اندوه گذرا، احساس ناامیدی یا بی‌ارزشی می‌تواند نشانه افسردگی باشد. افکار ناامیدکننده می‌تواند شامل پیش‌بینی منفی از آینده یا ناتوانی برای بهبود وضعیت خود و در نتیجه بی‌انگیزگی باشید.
نگرانی مداوم
نگرانی‌های معمول طبیعی است؛ اما نگرانی دائم درباره اتفاقات بد، می‌تواند مانع لذت بردن از زندگی شود. نگران بودن در بیشتر روزها می‌تواند نشانه اضطراب باشد. به علائم جسمی خود نیز توجه کنید. معده‌درد یا سردردهای بدون علت طبی می‌تواند نشانه‌ای از استرس مزمن باشد.
تعارض در روابط
عوامل محرک بسیاری می‌تواند ازدواج یا رابطه ما را خدشه‌دار کند. مثلاً اختلاف نظر درمورد مسائل اقتصای یا مهاجرت از این قبیل هستند. بیشتر ما برای جستجوی زوج درمانی خیلی طولانی منتظر می‌مانیم. اما با ذهن باز و انتخاب درمان‌گر مناسب، می‌توانیم احترام و ارتباط قوی را به روابط خود برگردانیم. 
خواب زیاد یا خیلی کم
آیا به مدت طولانی در خواب مشکل داشته‌ایم یا خیلی بیشتر از حد معمول می‌خوابیم؟ افسردگی و اضطراب می‌تواند بر روی خواب ما تأثیر بگذارند. مشکلات خواب نیز به نوبه خود می‌توانند علائم را بدتر کند. دکتر علوی‌نژاد می‌گوید بدخوابی در زمان مشکلات پاسخی طبیعی به استرس اضافی است؛ اما اگر بدخوابی هفته‌ها ادامه یابد، ممکن است به درمان نیاز داشته باشد. روان‌درمانی‌هایی از قبیل درمان شناختی رفتاری برای بی‌خوابی موثر گزارش شده است.
از دست دادن اشتها یا زیاد غذا خوردن
زیاد غذا خوردن، از دست دادن اشتها یا تغییر وزن به صورت ناگهانی می‌تواند به عنوان یکی از علائم افسردگی در نظر گرفته شود.
مصرف مواد
گاهی افراد برای کاهش نگرانی یا بر طرف کردن مشکلات هیجانی خود دچار سوء مصرف مواد یا نوشیدنی‌های الکی می‌شوند. اگر زیاد نوشیده‌اید یا مواد مخدر مصرف کرده‌اید در طولانی‌مدت مشکلات شما شدت خواهند یافت. درمان روان‌شناختی اعتیاد می‌تواند به شما در درک دلیل استفاده از مواد و الکل، کاهش و ترک آنها کمک کند.
تحریک پذیری
آیا روحیه شما روابط شما را متشنج می‌کند؟ اگر احساس می‌کنید در بیشتر مواقع احساس تحریک‌پذیری یا بی‌حوصلگی دارید به روانشناس مراجعه کنید. برای کمک گرفتن در مورد آنچه شما را آزار می‌دهد باید وقت صرف کنید و تحت درمان روان‌شناس قرار گیرید.
از دست دادن علاقه
نشانه دیگر مبنی بر اینکه شما به درمان نیاز دارید، از دست دادن “علائق” است. کاهش علائق یک مشکل جدی است؛ به خصوص اگر از فعالیت‌ها یا موقعیت‌های اجتماعی که از آنها لذت می‌بردید به طور کل اجتناب می‌کنید. همه اینها علائم مهمی هستند که باید به آنها توجه شود.
کاهش تمرکز و توجه
آیا می‌خواهید در محل کار یا خانه تمرکز کنید؟ نگرانی‌های مختلف می‌تواند توانایی شما برای تمرکز را تحت تاثیر قرار دهد. افکار منفی می‌تواند به راحتی حواس شما را پرت کنند یا منجر به بی‌انگیزگی شما شوند.
عزیزانتان نگران شما هستند
گاهی اوقات، ممکن است برای دیگران راحت‌تر باشد که تغییرات را در شما ببینند. اگر اطرافیان شما نگرانتان هستند به این نگرانی‌ها بی‌توجه نباشید. به سلامت روان خود اهمیت دهید و در اولین فرصت به روان‌شناس مراجعه کنید. اولین جلسه روانشناسی شما ممکن است کمی استرس به همراه دشته باشد. این طبیعی است و شما تنها این تجربه را ندارید.
کسی یا چیزی را از دست داده‌اید
مرگ یک عزیز برای همه سخت است. در حالی که مرگ یک عزیز سخت است اما همه به کمک حرفه‌ای احتیاج ندارند. ولی اگر فقدان ناگهانی بوده یا می‌خواهید سریع‌تر بهبود یابید، روان‌شناس می‌تواند به شما کمک کند. یک درمان‌گر همچنین می‌تواند به شما کمک کند تا از سایر مشکلات مرتبط مثل از دست دادن شغل خود پیشگیری کنید. با توجه به این شرایط و در جواب به سوال “چه موقع باید به روانشناس مراجعه کنیم” فقط می‌توان گفت، اجازه ندهید مشکلات مزمن شوند.
کم‌رویی
من نمی‌توانم در جمع صحبت کنم، جواب کسی را بدهم. هنگام روبرو شدن با جنس مخالف سرخ می‌شوم و دست و پایم را گم می‌کنم. نمی‌توانم با کسی ارتباط برقرار کنم. نمي‌توانم نیازهایم را آزادانه بیان کنم و… اینها مواردی است که می‌تواند زندگی شما را مختل کند بنابراین برای جلوگیری از اتفاقات ناخوشایند و بهبود خود بایستی مشاوره بگیرید و کم‌رویی خود را درمان کنید.
شکست عشقی یا طلاق
فکر می‌کنم دیگر شخصی مثل او پیدا نمی‌کنم، دلتنگم. نمی‌دانم چطور بدون او زندگی کنم. دلم می‌خواهد دوباره به رابطه برگردم و… حرف‌های افرادی است که شکست عشقی خورده‌اند و برای اینکه از این مرحله سالم عبور کنند و دوباره بتوانند عاشق شوند باید به روان‌شناس مراجعه کند. 
مهاجرت یا هر نوع تغییر
حس می‌کنم می‌ترسم شغلم را تغییر دهم یا از این محله بروم. اگر مهاجرت کنم تنهایی چکار کنم؟ چطور از پس زندگی بر بیایم. آماده تغییر نیستم و… کسانی که می‌خواهند یک تغییری در زندگی‌اشان ایجاد کنند و آمادگی ندارند خیلی خوب است که از یک روان‌شناس کمک بگیرند.
می‌خواهم ازدواج موفقی داشته باشم
یکی از حیاتی‌ترین زمان‌هایی که باید به روان‌شناس مراجعه کنیم برای انتخاب همسر و ازدواج سالم و موفق است. آنقدر مشاوره قبل از ازدواج مهم است که باید اجباری شود چرا که در ایران به این نوع مشاوره اهمیتی داده نمی‌شود.
می‌خواهم فرزند شایسته‌ای تربیت کنم
من هنوز مادر یا پدر نشده‌ام اما می‌خواهم یاد بگیرم که وقتی بچه‌دار شدم چطور با فرزندم رفتار کنم که دچار مشکلات شخصیتی و رفتاری نشود. خیلی مهم است که به موقع برای درمان مشکل خود اقدام کنیم. چون ممکن است مشکلی که با چند جلسه مشاوره نزد روان‌شناس حل می‌شد خیلی حاد شود و حتما نیاز به دارودرمانی پیدا کند. تا جایی که مقدور باشد بهتر است که عزیزان، بیماری‌های خود را با راهکارهای ذهنی و طبیعی توسط روان‌شناس حل کنند اما اگر خیلی دیر بشود قطعا مراجعه به روان‌پزشک و مصرف دارو هم در کنار مشاوره لازم و ضروری است.
استرس و فشار‌های روانی بسیاری وجود دارد که در مواقعی که شدت آنها افزایش می‌یابد زندگی فرد را مختل می‌کند بنابراین لزوم مراجعه به روان‌شناس در این مواقع بسیار حس می‌شود.
شناختن خویشتن
یکی دیگر از مواردی که ما را ملزم به مراجعه به روانشناس می‌کند شناختن خویشتن است. از این جهت که در بسیاری از موارد ریشه‌ی مشکلات ما در عدم شناختمان از خود است. این عدم شناخت گاهی منجر به سردرگمی ما می‌شود و حتی باعث می‌شود زندگی برایمان بی‌معنی شود که این خود زمینه‌ساز بروز افسردگی است.
سخن پایانی
همه ما گاهی مشکلات روانی یا احساسات منفی را در زندگی تجربه می‌کنیم. گاهی خود به‌تنهایی با این مشکلات مواجه می‌شویم و آن را حل می‌کنیم و گاهی برای حل مشکلات به کمی کمک نیاز داریم. دانستن علائم و نشانه‌های مشکل روان به فرد کمک می‌کند به‌موقع مشکل خود را شناسایی و حل کند. فرد می‌تواند با روش‌های مختلف و پرس‌وجو، روانشناس مناسب خود را شناسایی کند و به حل مشکلات خود بپردازد.
تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید