بدنۀ کارشناسی آموزشوپرورش در حالیکه باید، متشکل از تخصصیترین و مجربترین مجموعۀ تربیت و آموزش کشور باشد، به شدت ضعیف و ناکارآمد است. بدتر آنکه؛ همین مجموعه با درگیر شدن در مسائل سیاسی و جناحی، همه چیز آموزشوپرورش را به رفتارهای سیاسی گره زدهاند.
آسیب شناسی وضع موجود نظام آموزشی نشان میدهد در حالی چند ماه از عمرکابینه دولت سیزدهم سپری میشود، که هنوز این بزرگترین و فربهترین نهاد آموزشی کشور بر همان پاشنه لرزان بیتدبیری میچرخد.
مروری بر عملکرد روسای محترم جمهور، در سنوات گذشته نشان میدهد در اکثر موارد با آموزشوپرورش، مصلحتی و معاملهای رفتار شده است؛ انتخاب دو وزیر کاملا سیاسی در دوره اصلاحات خبر از کلیدخوردن نفوذ سیاست در آموزش و پرورش میداد که به سرعت این نفوذ نامیمون در دورههای دیگر هم رونق گرفت.
در دولت بعد از اصلاحات سه وزیر سکاندار مسئولیت در آموزش و پرورش شدند هر چند نباید از کلید خوردن تحولات در این دوران به سادگی گذشت اما خرابکاریهاو طرحهای یکشبه آنها هر کدام داستانها و تبعات مالی و معنوی فراوانی به یادگار گذاشتند.
رئیس جمهور تدبیرگرا هم که در آموزش و پرورش چهار وزیر را تجربه کرد: اولاً در ماهیت انتخابهایش تغییری ایجاد نشد، یعنی انتخابها حد اقلی و مصالحهای بودند و ثانیاً در ادامۀ ضعفهای حاصل از گذشته، اوضاع آموزشوپرورش وخیمتر شد بهطوریکه برعکس شعارهای عامهپسند در این دورۀ هیچ تدبیری در آموزشوپرورش اندیشیده نشد. ثالثا عدم ثبات در مدیریت بزرگترین و فراگیرترین وزارتخانه کشور باعث شد آسیبهای جدی به برنامههای بلندمدت و گاه کوتاهمدت وارد شود. این نابسامانیها ، تداوم ضعفها و سهلانگاریها نشان میدهد مجریان تدبیر در آموزش و پرورش در طول دوره مسئولیت گام موثری برای بهبود و اصلاح برنداشتهاند.
جناب رئیسی؛ رئیس جمهور محترم
آموزشوپرورش ما طی سالها خطا و ندانمکاری، در سیطرۀ افرادی قرار گرفته است که مدارس را عرصۀ آزمون و خطای خود قرار دادهاند و از این شاخه به آن شاخه پریدهاند و کسانی مسئولیت را عهدهدار شدهاند که عامل خطاها و هدر رفتن فرصتهای بسیاری بودهاند، ولی همچنان هستند و فقط جابجا میشوند.
بدنۀ کارشناسی آموزشوپرورش در حالیکه باید، متشکل از تخصصیترین و مجربترین مجموعۀ تربیت و آموزش کشور باشد، به شدت ضعیف و ناکارآمد است. بدتر آنکه؛ همین مجموعه با درگیر شدن در مسائل سیاسی و جناحی، همه چیز آموزشوپرورش را به رفتارهای سیاسی گره زدهاند.
در چنین اوضاع و احوالی،نه تنها جنابعالی بلکه هر فرد دیگری هم که ریاست جمهور منتخب مردم می شد برای انتخاب وزیر با اضطراب و نگرانی به سراغ نیروهای درون آموزشوپرورش می رفت البته این بدین معنی نیست که آموزشوپرورش افراد کاردان و صاحب فکر ندارد؛ برعکس صاحبان فکر و کاردانان را باید از آموزش و پررورش برگزید ،اما واقعیت این است در حال حاضر به جای نخبگان آموزش و پرورش بازیگران سیاست همه جای آموزش و پرورش را قبضه کردهاندو اجازه نمیدهند کسی غیر از خودشان دیده شود.
ماموریت اصلی آموزش و پرورش از ابتدا تا انتها خواسته یا ناخواسته در مدرسه به معنی عام اتفاق می افتد. علاوه بر آنکه در حال حاضر پاندمی کرونا ،سلامتی دانش آموزان و فرهنگیان را در مدارس نشانه گرفته است،قبل از کرونا هم ،مدارس در حالت احتضار به سر می بردند. مدیر مدرسه اختیارچندانی ندارد، معلم انگیزه کافی ندارد، مدرسه آزمایشگاه، کتابخانه و تجهیزات ورزشی مناسب ندارد، مربی پرورشی برای اردو و جشن و بازدید علمی فرهنگی، منابعی ندارد، هر دانش آموز، کلکسیونی از سوالات روحی و روانی است اما مدرسه مشاور ندارد. فرزندان ما با انبوهی از «نیاموختهها» وارد جامعه بزرگسالان می شوند. معلمان درگیر مطالعه و توسعه حرفه ای خود نمی شوند، بچه ها فرصت زندگی ندارند چون کوله مدرسه بچه ها پُر است از محصولات رنگارنگ و زیبای مافیای محترم کنکور!
جناب رئیس جمهور؛
ارزیابیهای درونی و بیرونی و مجموعه نکات عنوان شده، نشان میدهد حال عمومی آموزش و پرورش خوب نیست بنابراین ضرورت دارد تا سکاندار وزارت آموزش و پرورش در کمترین زمان شروع به کار کند فردی که نسبت به حقوق و وظایف متقابل میان مردم و دولت شناختی شفاف و به تحقق آن پایبند باشد. به مشکلات آموزش و پرورش آگاهی داشته، آنها را اولویت بندی کرده، از روابط موردنیاز برای دستیابی به سهمی بیشتر از اعتبارات دولتی (در رقابت با دیگر نهادهای عمومی) برخوردار بوده و برای این مهم برنامه داشته باشد. در کنار این ویژگی ها با توجه به میراثی که از وزراء گذشته به جا مانده لازم است وزیر جدید لازم است ده نکته زیر را در اولویت برنامه های کاری خود قرار دهد :
1- توجه عملی به سند تحول بنیادین (چشم انداز آموزش و پرورش)؛ در حال حاضر این سند تنها به صورت سندی ویترینی در تمام مدارس موجود می باشد.
2- توجه عملی به امور تربیتی- پرورشی- تربیت بدنی و سلامت، در آموزش و پرورش مدارس؛ بررسی محتوای برنامه ها و فعالیتهای موجود در مدارس نشان میدهد وزنه آموزش بر پرورش سنگینی بیشتری دارد و فهم و درک سطحی از پرورش، باعث شده است در خروجی آموزش و پرورش متخصص بی تعهد ، جایگزین شهروند متخصص شود.
3- مطالبه سهم آموزش و پرورش از برنامه های توسعه ؛ باور داشتن به در اولویت بودن آموزش و پرورش با اذعان به سرمایه اجتماعی بودن آن و محاسبه میزان بازده هی آموزش و پرورش در اقتصاد با توجه به فرمول های ارائه شده توسط اقتصاددانان آموزش.
4- تشکیل تیمهای توانمند و متخصص در معاونت امورمجلس ،حوزه ستادی و تهیه وتدوین لوایح برای ایجاد اصلاحات لازم در تمام شئون آموزش و پرورش (ساختار، اهداف، مطالبه سهم از تولید، اقتصاد آموزش و پرورش و...) و ارائه آن به مجلس برای قانونی شدن بعد از تصویب در هیات دولت.
5- استفاده از نیروهای متخصص جوان فارغ التحصیل در رشته های مدیریت آموزشی، برنامه ریزی درسی و آموزشی و فلسفه تعلیم وتربیت و...) با حفظ روحیه انقلابی در بدنه حوزه ستادی وزارت آموزش و پرورش.
6- شایستهسالاری و استخدام معلم از طریق دانشگاه فرهنگیان ؛ در ادوار گذشته استخدام معلم از طرق نامناسب (مثل خرید خدمت)، از یک طرف نه تنها باعث نارضایتی شدید در بین جوانان با تحصیلات عالیه شد و منزلت معلم را در حد کالای خریدنی پائین آورد ، بلکه بعضا افراد غیرشایسته و غیرتخصصی و غیرمرتبط با لابیگری وارد بدنه آموزش و پرورش و مدارس شدندکه خسارات جبران ناپذیری به آموزش و پرورش تحمیل کردند
7- توجه عملی در رسیدگی به سرانه مدارس کشور به خصوص درمناطق محروم ؛ متأسفانه افزایش جمعیت دانش آموزان بازمانده از تحصیل به ویژه در مناطق حاشیه شهری و روستا های کم برخوردار حاکی از عدم توجه به وضعیت نامناسب مناطق محروم می باشد.
8- حذف عزل و نصبهای سیاسی-حزبی، باندی، رفاقتی در وزارت آموزش و پرورش و اداره کلها و مدارس ؛که تاثیر این مورد در مناطق محروم به مراتب مخرب تر از مناطق برخوردار است .
9- توجه جدی به آسیبهای اجتماعی در مدارس ؛ ارائه راهکارهای عملی برای مقابله با این آسیبهای جدید
10- ارائه برنامه عملی برای افزایش حقوق، مزایای رفاهی، معیشتی فرهنگیان ؛ در حال حاضرحقوق، مزایا و امور رفاهی و معیشتی معلمان که در پایین ترین گروه های شغلی کارکنان دولت قرار دارد و با درآمدهای کارکنان بخش خصوصی و نیز حتی سایر کارکنان دولتی قابل مقایسه نیست.
پایان سخن اینکه آموزش و پرورش بیش از یک میلیون پرسنل دارد و به همین تعداد سلیقه ها و انتظارات مختلف. معرفی فردی که بتواند رضایت همه این سلیقهها و انتظارات را تامین نماید کاری بسیار مشکل و نشدنی است بنابراین:
- خوب است به آقای رئیس جمهور و انتخاب ایشان اعتماد کنیم. مشکلات آموزش و پرورش بسیار زیاد است و هر وزیری انتخاب شود به تنهایی نمیتواند معجزه کند و مشکلات را که از سالهای دور تلنبار شده، حل و برطرف نماید و اصولا چنین انتظاری عاقلانه هم نیست. این نکته را هم یاد آور شویم بیرون گود نشستن و دائما انتقاد و اعتراض کردن مشکلی را حل نخواهد کرد. هر یک از ما باید به سهم خود در جهت حل مشکلات آموزش و پرورش به جد تلاش کنیم.
در پایان اینجانب نیز همچون دیگر کارشناسان و دلسوزان نظام تعلیم و تربیت، معلمی را از کلاس درس در دورافتادهترین نقاط کشور شروع و طی نمودهام انتخاب هر فردی که آشنا به چالشهای آموزش و پرورش و تاثیرگذار در سطوح تصمیم گیری نظام باشد به صلاح تعلیم و تربیت می دانم و امیدوارم دستگاه عظیم تعلیم و تربیت با اولویت قراردادن سه مقوله «تربیت معلم»، «آموزش مهارتهای اجتماعی» و «توجه به آموزشهای پایه و بنیادین «به سرعت توسعه یافته و بر چالشها فائق آید.
مروری بر عملکرد روسای محترم جمهور، در سنوات گذشته نشان میدهد در اکثر موارد با آموزشوپرورش، مصلحتی و معاملهای رفتار شده است؛ انتخاب دو وزیر کاملا سیاسی در دوره اصلاحات خبر از کلیدخوردن نفوذ سیاست در آموزش و پرورش میداد که به سرعت این نفوذ نامیمون در دورههای دیگر هم رونق گرفت.
در دولت بعد از اصلاحات سه وزیر سکاندار مسئولیت در آموزش و پرورش شدند هر چند نباید از کلید خوردن تحولات در این دوران به سادگی گذشت اما خرابکاریهاو طرحهای یکشبه آنها هر کدام داستانها و تبعات مالی و معنوی فراوانی به یادگار گذاشتند.
رئیس جمهور تدبیرگرا هم که در آموزش و پرورش چهار وزیر را تجربه کرد: اولاً در ماهیت انتخابهایش تغییری ایجاد نشد، یعنی انتخابها حد اقلی و مصالحهای بودند و ثانیاً در ادامۀ ضعفهای حاصل از گذشته، اوضاع آموزشوپرورش وخیمتر شد بهطوریکه برعکس شعارهای عامهپسند در این دورۀ هیچ تدبیری در آموزشوپرورش اندیشیده نشد. ثالثا عدم ثبات در مدیریت بزرگترین و فراگیرترین وزارتخانه کشور باعث شد آسیبهای جدی به برنامههای بلندمدت و گاه کوتاهمدت وارد شود. این نابسامانیها ، تداوم ضعفها و سهلانگاریها نشان میدهد مجریان تدبیر در آموزش و پرورش در طول دوره مسئولیت گام موثری برای بهبود و اصلاح برنداشتهاند.
جناب رئیسی؛ رئیس جمهور محترم
آموزشوپرورش ما طی سالها خطا و ندانمکاری، در سیطرۀ افرادی قرار گرفته است که مدارس را عرصۀ آزمون و خطای خود قرار دادهاند و از این شاخه به آن شاخه پریدهاند و کسانی مسئولیت را عهدهدار شدهاند که عامل خطاها و هدر رفتن فرصتهای بسیاری بودهاند، ولی همچنان هستند و فقط جابجا میشوند.
بدنۀ کارشناسی آموزشوپرورش در حالیکه باید، متشکل از تخصصیترین و مجربترین مجموعۀ تربیت و آموزش کشور باشد، به شدت ضعیف و ناکارآمد است. بدتر آنکه؛ همین مجموعه با درگیر شدن در مسائل سیاسی و جناحی، همه چیز آموزشوپرورش را به رفتارهای سیاسی گره زدهاند.
در چنین اوضاع و احوالی،نه تنها جنابعالی بلکه هر فرد دیگری هم که ریاست جمهور منتخب مردم می شد برای انتخاب وزیر با اضطراب و نگرانی به سراغ نیروهای درون آموزشوپرورش می رفت البته این بدین معنی نیست که آموزشوپرورش افراد کاردان و صاحب فکر ندارد؛ برعکس صاحبان فکر و کاردانان را باید از آموزش و پررورش برگزید ،اما واقعیت این است در حال حاضر به جای نخبگان آموزش و پرورش بازیگران سیاست همه جای آموزش و پرورش را قبضه کردهاندو اجازه نمیدهند کسی غیر از خودشان دیده شود.
ماموریت اصلی آموزش و پرورش از ابتدا تا انتها خواسته یا ناخواسته در مدرسه به معنی عام اتفاق می افتد. علاوه بر آنکه در حال حاضر پاندمی کرونا ،سلامتی دانش آموزان و فرهنگیان را در مدارس نشانه گرفته است،قبل از کرونا هم ،مدارس در حالت احتضار به سر می بردند. مدیر مدرسه اختیارچندانی ندارد، معلم انگیزه کافی ندارد، مدرسه آزمایشگاه، کتابخانه و تجهیزات ورزشی مناسب ندارد، مربی پرورشی برای اردو و جشن و بازدید علمی فرهنگی، منابعی ندارد، هر دانش آموز، کلکسیونی از سوالات روحی و روانی است اما مدرسه مشاور ندارد. فرزندان ما با انبوهی از «نیاموختهها» وارد جامعه بزرگسالان می شوند. معلمان درگیر مطالعه و توسعه حرفه ای خود نمی شوند، بچه ها فرصت زندگی ندارند چون کوله مدرسه بچه ها پُر است از محصولات رنگارنگ و زیبای مافیای محترم کنکور!
جناب رئیس جمهور؛
ارزیابیهای درونی و بیرونی و مجموعه نکات عنوان شده، نشان میدهد حال عمومی آموزش و پرورش خوب نیست بنابراین ضرورت دارد تا سکاندار وزارت آموزش و پرورش در کمترین زمان شروع به کار کند فردی که نسبت به حقوق و وظایف متقابل میان مردم و دولت شناختی شفاف و به تحقق آن پایبند باشد. به مشکلات آموزش و پرورش آگاهی داشته، آنها را اولویت بندی کرده، از روابط موردنیاز برای دستیابی به سهمی بیشتر از اعتبارات دولتی (در رقابت با دیگر نهادهای عمومی) برخوردار بوده و برای این مهم برنامه داشته باشد. در کنار این ویژگی ها با توجه به میراثی که از وزراء گذشته به جا مانده لازم است وزیر جدید لازم است ده نکته زیر را در اولویت برنامه های کاری خود قرار دهد :
1- توجه عملی به سند تحول بنیادین (چشم انداز آموزش و پرورش)؛ در حال حاضر این سند تنها به صورت سندی ویترینی در تمام مدارس موجود می باشد.
2- توجه عملی به امور تربیتی- پرورشی- تربیت بدنی و سلامت، در آموزش و پرورش مدارس؛ بررسی محتوای برنامه ها و فعالیتهای موجود در مدارس نشان میدهد وزنه آموزش بر پرورش سنگینی بیشتری دارد و فهم و درک سطحی از پرورش، باعث شده است در خروجی آموزش و پرورش متخصص بی تعهد ، جایگزین شهروند متخصص شود.
3- مطالبه سهم آموزش و پرورش از برنامه های توسعه ؛ باور داشتن به در اولویت بودن آموزش و پرورش با اذعان به سرمایه اجتماعی بودن آن و محاسبه میزان بازده هی آموزش و پرورش در اقتصاد با توجه به فرمول های ارائه شده توسط اقتصاددانان آموزش.
4- تشکیل تیمهای توانمند و متخصص در معاونت امورمجلس ،حوزه ستادی و تهیه وتدوین لوایح برای ایجاد اصلاحات لازم در تمام شئون آموزش و پرورش (ساختار، اهداف، مطالبه سهم از تولید، اقتصاد آموزش و پرورش و...) و ارائه آن به مجلس برای قانونی شدن بعد از تصویب در هیات دولت.
5- استفاده از نیروهای متخصص جوان فارغ التحصیل در رشته های مدیریت آموزشی، برنامه ریزی درسی و آموزشی و فلسفه تعلیم وتربیت و...) با حفظ روحیه انقلابی در بدنه حوزه ستادی وزارت آموزش و پرورش.
6- شایستهسالاری و استخدام معلم از طریق دانشگاه فرهنگیان ؛ در ادوار گذشته استخدام معلم از طرق نامناسب (مثل خرید خدمت)، از یک طرف نه تنها باعث نارضایتی شدید در بین جوانان با تحصیلات عالیه شد و منزلت معلم را در حد کالای خریدنی پائین آورد ، بلکه بعضا افراد غیرشایسته و غیرتخصصی و غیرمرتبط با لابیگری وارد بدنه آموزش و پرورش و مدارس شدندکه خسارات جبران ناپذیری به آموزش و پرورش تحمیل کردند
7- توجه عملی در رسیدگی به سرانه مدارس کشور به خصوص درمناطق محروم ؛ متأسفانه افزایش جمعیت دانش آموزان بازمانده از تحصیل به ویژه در مناطق حاشیه شهری و روستا های کم برخوردار حاکی از عدم توجه به وضعیت نامناسب مناطق محروم می باشد.
8- حذف عزل و نصبهای سیاسی-حزبی، باندی، رفاقتی در وزارت آموزش و پرورش و اداره کلها و مدارس ؛که تاثیر این مورد در مناطق محروم به مراتب مخرب تر از مناطق برخوردار است .
9- توجه جدی به آسیبهای اجتماعی در مدارس ؛ ارائه راهکارهای عملی برای مقابله با این آسیبهای جدید
10- ارائه برنامه عملی برای افزایش حقوق، مزایای رفاهی، معیشتی فرهنگیان ؛ در حال حاضرحقوق، مزایا و امور رفاهی و معیشتی معلمان که در پایین ترین گروه های شغلی کارکنان دولت قرار دارد و با درآمدهای کارکنان بخش خصوصی و نیز حتی سایر کارکنان دولتی قابل مقایسه نیست.
پایان سخن اینکه آموزش و پرورش بیش از یک میلیون پرسنل دارد و به همین تعداد سلیقه ها و انتظارات مختلف. معرفی فردی که بتواند رضایت همه این سلیقهها و انتظارات را تامین نماید کاری بسیار مشکل و نشدنی است بنابراین:
- خوب است به آقای رئیس جمهور و انتخاب ایشان اعتماد کنیم. مشکلات آموزش و پرورش بسیار زیاد است و هر وزیری انتخاب شود به تنهایی نمیتواند معجزه کند و مشکلات را که از سالهای دور تلنبار شده، حل و برطرف نماید و اصولا چنین انتظاری عاقلانه هم نیست. این نکته را هم یاد آور شویم بیرون گود نشستن و دائما انتقاد و اعتراض کردن مشکلی را حل نخواهد کرد. هر یک از ما باید به سهم خود در جهت حل مشکلات آموزش و پرورش به جد تلاش کنیم.
در پایان اینجانب نیز همچون دیگر کارشناسان و دلسوزان نظام تعلیم و تربیت، معلمی را از کلاس درس در دورافتادهترین نقاط کشور شروع و طی نمودهام انتخاب هر فردی که آشنا به چالشهای آموزش و پرورش و تاثیرگذار در سطوح تصمیم گیری نظام باشد به صلاح تعلیم و تربیت می دانم و امیدوارم دستگاه عظیم تعلیم و تربیت با اولویت قراردادن سه مقوله «تربیت معلم»، «آموزش مهارتهای اجتماعی» و «توجه به آموزشهای پایه و بنیادین «به سرعت توسعه یافته و بر چالشها فائق آید.
* فرهنگی شاغل در آموزش و پرورش منطقه زیویه
دسته بندی: فرهنگی
آدرس کوتاه خبر: