یادی از سال ۱۳۸۷ / کاوه اسدی*
اولین کنگره بینالمللی ماموستا ههژار با نگاهی به حقوق فرهنگی در سنندج
دستاندرکاران و شرکتکنندگان در این کنگره از سراسر کوردستان ایران و کوردستان عراق آمدند و این همایش، به نمادی از همبستگی و افتخار برای مردم کوردستان و ایران تبدیل شد.
این روزها شهر سنندج پر از بنرهای رنگی و پرهیاهو است که اعلام میکنند همایش ملی جایزه قلم ماموستا ههژار در حال برگزاری است. اما برای من، این بنرها نه تنها نشان از ارادت به شخصیت فرهنگی بزرگ کوردستان، بلکه یادآور روزهای پرشور و پرهیجانی است که بیش از یک دهه پیش در این شهر به چشم خود دیدم.
در سال ۱۳۸۷، زمانی که هنوز جوانی ۲۸ ساله با آرزوهای بزرگ و دلی پر از شور بودم، کنگره بینالمللی دو روزه "ماموستا ههژار با نگاهی به حقوق فرهنگی" را به همراه دوستانم در شهر سنندج برگزار کردیم. رویدادی که شاید برای بسیاری در آن زمان، تنها یک رویداد فرهنگی به نظر میرسید، اما برای من تبدیل به نقطه عطفی شد که مسیر فعالیتهای فرهنگیام را تغییر داد.
یادش به خیر؛ آن روزها که سنندج با تمامی زیباییهایش، هنوز جایگاه واقعیاش در عرصه فرهنگی ایران را پیدا نکرده بود و حرفها و مطالبات زیادی در مورد پیشرفتهای فرهنگی مناطق کوردنشین وجود داشت و کمبود توجه به فرهنگ و تاریخ این مناطق بیش از پیش احساس میشد، من که سالها در کنار مردم این دیار مملو از مدنیت و شعور سیاسی، زندگی کرده بودم و بی توجهی به زبان و فرهنگ غنی مان را به خوبی درک میکردم، همیشه در آرزوی بودیم تا در این مسیر گامهایی برداریم و سهمی هرچند کوچک در شناساندن ادبیات غنی کوردی و شخصیتهای تاثیرگذار این مرز و بوم داشته باشیم.
عبدالرحمن شرفکندی ملقب به ماموستا ههژار، به عنوان یکی از بزرگترین نامهای تاریخ ادب کوردی، برای من و دوستانم نمادی از ایستادگی در برابر سختیها و حفظ ارزشهای فرهنگی بود. بنابراین، تصمیم گرفتم که اولین کنگره بینالمللی ماموستا ههژار را با نگاهی ویژه به حقوق فرهنگی در قلب کوردستان برگزار کنیم؛ جایی که بتوانیم او را بهتر بشناسیم و از آموزههایش بهرهمند شویم.
با کولهباری از امید و انگیزه، از همه طرفها پیگیریها را آغاز کردیم. تأمین بودجه، جذب سخنرانان نامدار و تاثیرگذار، برنامهریزیهای پیچیده و البته، اطمینان از اینکه کنگره به بهترین شکل ممکن برگزار خواهد شد، همگی بخشی از چالشهایی بود که باید با آنها روبرو میشدیم. اما هیچکدام از این مشکلات نتوانست مانع از پیش رفتن این رویداد شود. به یاد دارم که وقتی اولین روز کنگره آغاز شد، جمعیت زیادی از محققان، ادیبان، و فرهنگیان در سالن همایش حاضر بودند و در کنار هم، در جستوجوی گنجینههای فرهنگی ماموستا ههژار، ساعاتی پر از اندیشه و تبادل نظر را تجربه کردیم.
دستاندرکاران و شرکتکنندگان در این کنگره از سراسر کوردستان ایران و کوردستان عراق آمدند و این همایش، به نمادی از همبستگی و افتخار برای مردم کوردستان و ایران تبدیل شد. روزهایی که در کنار بزرگانی چون خانواده ماموستا ههژار و اساتید برجستهای همچون، استاد ماجد مردوخ روحانی، احمد قاضی ماموستا ئاسو، کاک عدنان برزنجه و دیگر فرهنگیان برجسته، در دل این شهر فراموشنشدنی گذراندیم، همچنان در یادم باقی مانده است.
امروز، با گذشت سالها، همانطور که جایزه قلم ماموستا ههژار در حال برگزاری است، من نیز همچنان به یاد آن روزهای پرشور میاندیشم. درست است که اکنون دیگر جوانی ۲۸ ساله نیستم، اما آن شور و شوق جوانی همیشه در دلم زنده است. این یادآوری که اولین کنگره بینالمللی ماموستا ههژار در سنندج توسط من و همکاران جوانم برگزار شد، نه تنها یک خاطره شخصی برای من است، بلکه نقطهای است در تاریخ فرهنگی کوردستان که به همگان یادآوری میکند: ما میتوانیم فرهنگ و تاریخ خود را به جهانیان معرفی کنیم، حتی زمانی که کمتر کسی به آن توجه میکند.
بله، امروز هم سنندج همچنان پر از عشق و ارادت به ماموستا ههژار است. و من با افتخار میگویم که ما در موسسه حقوق بشری ماف اولین NGO بودیم که این حرکت بزرگ را در این شهر به پا کردیم. چرا که همیشه باور داشتم که تنها از طریق معرفی و ارج نهادن به شخصیتهای برجسته فرهنگیمان است که میتوانیم نسلهای آینده را به اهمیت فرهنگ و هویت خود آگاه سازیم.
با گذر سالها، یاد ماموستا ههژار همیشه زنده مانده و خواهد ماند، و همچنان تلاشها و گامهای فرهنگیمان برای شناساندن بیشتر فرهنگ و ادب کوردی ادامه خواهد داشت و خواهیم داد.
* وکیل پایه یک دادگستری
آدرس کوتاه خبر: