فواد بابان از نسل اول گویندگان خبر بعد از انقلاب است و خیلیها او، محمدرضا حیاتی و بهرام (قاسم) افشار را مثلث طلایی خبر در ایران میدانند، هرچند اکنون دو ضلع از این اخبارگوها - یعنی افشار و بابان- بهعلت بازنشستگی خبر نمیخوانند و محمدرضا حیاتی از عرصه گویندگی حذف شده است.
بابان که در خانوادهای فرهنگی و اهل رسانه بزرگ شده معتقد است در چند سال اخیر، فناوری به کمک بخش خبر آمده و باعث تسریع در اطلاعرسانی شده است. هرچند این اتفاق را آزمون و خطایی برای انتخاب درست در بخش خبر و ارائه آن میداند. بقیه حرفها را از زبان خودش بخوانید.
* طی چند سال اخیر در بیشتر کشورها سازندگان بخش خبر سعی در تغییر شیوه و فرم اجرای گویندگان خبر داشتهاند. به نظرتان این نوگرایی به ارتقای سطح کار خواهد انجامید؟
- در کل، من از هر چیز خوب و جدید استقبال میکنم و آن را به فال نیک میگیرم، چون معتقدم نوگرایی باعث بروز خلاقیت و جلوگیری از دلزدگی مخاطب میشود. باید بگویم از این نوع کارها در گذشته هم بوده، اما شکل اجرایش تا حدی تغییر کرده است. از سویی دیگر در این نوگرایی نباید موضوع مهمی را فراموش کرد.
اینکه در تغییر یک برنامه نباید صرفا ظرف را تغییر دهیم و آن را خوشرنگ و لعاب و زیبا انتخاب کنیم، اما مظروف ما تغییری نکند. اگر قرار است ما در جهت پیشرفت و ارتقا گام برداریم باید این تغییر در فرم خبر و سایر اجزای آن هم وجود داشته باشد و ما اخبارمان را به گونهای انتخاب کنیم که ضمن جذابیت خبری، مردمپسند هم باشد و هر فردی را با هر سلیقهای بتواند با خود همراه کند. اگر قصد ما ساخت یک برنامه خبری چالشی است باید بدانیم این کار فرمول خودش را دارد. نباید مثلا ما صرفا یک بخش خبریمان تولیدی باشد و سایر قسمتها آرشیوی، چون در آن صورت چه تفاوتی باخبر ساعت 14 یا 21 دارد؟ این مرزبندی شاید در ظاهر ساده به نظر برسد، اما واقعا بسیار مهم و تاثیرگذار است.
* برعکس گذشته، امروزه تا حد زیادی گویندگان خبر از فرم رسمی اجرا فاصله گرفتهاند و سعی میکنند حرکت بیشتری داشته باشند. به نظرتان این موضوع به خبر آسیبی نمیرساند؟
- اصلا. در گذشته همانطور که خودتان هم اشاره کردید، این فرم از گویندگی خبر باب بود و خب معمولا اخبارگوها به شکلی شق و رق خبر را قرائت میکردند. معمولا در چهرهشان هیچ نوع حرکتی نداشتند، چون معتقد بودند فضای خبر بسیار رسمی است، اما خب در درازمدت این شیوه خبرخوانی منسوخ شد و به جای آن از گویندگان خواستند با لحنی صمیمانهتر خبرها را بخوانند و حائلی که بین مخاطب و خودشان هست بردارند، به طوری که مخاطب با آنها احساس صمیمیت کند و این حس را نداشته باشد که راوی خبر از کرهای دیگر آمده است.
* ولی خب بعضی کارشناسان معتقدند وقتی گوینده خبر از شکل رسمی خارج میشود و سعی میکند اخبار را با حس و صمیمیت اجرا کند، معمولا دچار نوعی موضعگیری در روایت خبر میشود که این موضوع در نوع خودش، حکم سم را برای گوینده دارد؟
- قطعا اگر یک گوینده به گفته شما موضع بگیرد، راه را بیراه رفته است، چون به هیچ عنوان نباید مقابل یک خبر جبههگیری کنید یا نسبت به موضوعی خودتان را راغب نشان دهید، حتی اگر مثلا آن خبر سیاسی با اهداف کلی ما هم سازگاری نداشته باشد، باز هم نباید فرد جانبداری کند و بخواهد در خواندن خبر خودش را در مقام قاضی ببیند و حق را به کسی بدهد. خب بعضی خبرها هستند که از این قاعده مستثنا هستند و معمولا گوینده بدون آن که بخواهد احساساتش را سانسور کند، آن را براحتی نشان میدهد.
* مثل خبرهایی که درباره افتخارآفرینی ایرانیها یا بروز سوانح طبیعی و... است؟
- بله، چون اگر مجری خبر بدون کوچکترین حسی این نوع اخبار را روایت کند، ممکن است مورد انتقاد مردم قرار بگیرد که چرا بدون عرق ملی و براحتی از کنار این خبرها گذشته است. به هر حال من نمیتوانم احساساتم را در مورد خبرهایی که باعث سرافرازیمان شدهاست، قهرمانهای ورزش یا المپیادها یا خبرهایی مانند بروز زلزله، سیل و... پنهان کنم.
* پس شما در کل پیشداوری نداشتن و قضاوت نکردن در حین اجرا را یکی از عوامل موفقیت گوینده خبر میدانید؟
- من به این موضوع نگاه کلیتری دارم و فکر میکنم اصحاب رسانه اعم از شما خبرنگارها تا نویسندگان بخشهای خبری و گویندگان، مجریان و سردبیران این بخشها باید نگاهی به دور از قضاوت داشته باشند و تنها هدفشان نشان دادن حق باشد و قضاوت را به عهده مردم بگذارند. حتی در برگزاری میزگردها هم یک مجری باید حواسش باشد، نظریات شخصیاش را محفوظ بدارد و شبیه یک داور عمل کند.
شما جزو نسل اولی بودید که بعد از انقلاب کارگویندگی خبر را به عهده گرفتید و فراز و فرودهای زیادی را در طول این سه دهه تجربه کردید. به نظرتان عملکرد بخش خبر طی این مدت چگونه بوده است؟
- وقتی انقلاب شد، پس از گزینش بیشتر افرادی که در این بخش جذب تلویزیون شدند جوان بودند، به همین علت انگیزه بالایی برای کار کردن داشتند. ما دوره کوتاهی را در زمینه خبر و گویندگی پشت سر گذاشتیم و سپس جلوی دوربین قرار گرفتیم، اما در پاسخ به قسمت دوم سوالتان باید بگویم خب طی این سالها بیشک پیشرفتهای محسوسی داشتیم که البته بخشی از این موضوع به دلیل تاثیر چشمگیر تکنولوژی در کار ماست؛ مثلا در گذشته ما مجبور بودیم خبرها را خودمان بنویسیم، آن هم در حالی که باید زیر آن کاربنی قرار میدادیم تا نسخهای دیگر از آن تهیه شود و به دست کارگردان بخش خبری برای انطباق برسد. خب خواندن از روی این دستخطها هم جلوی دوربین خودش حکایتی داشت. بعدها هم که تایپ مرسوم و دستگاه اتوکیو برای تسهیل کار ما وارد شد، کلی ذوق میکردیم که کارمان چقدر سادهتر شده است، در حالی که گاهی کاغذها زیر دستگاه تا میشد و ما با استرس و عجله باید آن را صاف میکردیم و با مکث میگفتیم «اینک ادامه خبرها» (باخنده) اما خب الان همه چیز به شکل کامپیوتری انجام میشود و خبرها بسرعت به دست گویندگان میرسد و آنها با کمترین مشکلی میتوانند آن را روایت کنند. از طرفی شرایط نور دوربین دسترسی به خبر و آمادهسازی تصاویر برای بخش خبر تا حد زیادی تغییر کرده است.
* فکر میکنم یکی از بهترین اثرگذاریهای فناوری در تولید خبر، شیوه ارائه آن به مخاطب و از بین رفتن زمان از بروز اتفاق تا پخش آن است؟
- همینطور است، مثلا ما در گذشته اگر میخواستیم برای خبر تصویری انتخاب کنیم، بیش از پنج ساعت یک تیم کاملا حرفهای باید روی آن کار میکرد، در حالی که امروزه براحتی به کمک دوربینهای ساده، خبر ضبط و از طریق لپتاپ به واحد خبر ارسال و پس از تائید در کوتاهترین زمان ممکن روی آنتن میرود. خب این شیوه خبررسانی اصلا با گذشته حتی قابل قیاس هم نیست و الان آن خودکاری که در دست مجریان بخش خبر قرار دارد، دیگر کارایی گذشته را ندارد و بیشتر شکل فیگوراتیو به خودش گرفته است!
هرچند تکنولوژی به بالا بردن سطح کیفی خبرکمک کرده است، اما از سوی دیگر میتواند با در اختیار قرار دادن خبرها به شکلی آسان و گسترده توسط ابزارهای مدرن دیگر، فضای مجازی و... توجه مخاطب به پخش رادیویی و تلویزیونی آنها را کم کند...
تحلیل شما صحیح است و این موضوع مشکل خبرنگاران را برای پیدا کردن خبری درست و تازه بیشتر میکند، از سویی گویندگان هم باید سعی کنند از شکل کلیشهای در بیان خبرها پرهیز کرده و آن را به شکلی باورپذیر به مخاطب ارائه دهند. در هر حال باید مراقب بود تا ارزش خبر همچنان حفظ شود و صادقانه، درست و به موقع باشد تا مخاطب به سراغ شبکههای خارجی نرود و تنها امینش شبکههای خبری داخلی باشد.
* بهترین و بدترین خبری را که قرائت کردهاید چه بوده است؟
- تلخترین خبری که تاکنون شنیدم، راویاش خودم نبودم، بلکه همکارم محمدرضا حیاتی نازنین بود که خبر تلخ رحلت حضرت امام(ره) را خواند، اما خب درمورد خودم به طور خاص، خواندن خبر زلزله بم برای من بسیار ناراحتکننده و غمانگیز بود و به سختی میتوانستم خودم را کنترل کنم، اما بهترین خبرهایی که خواندهام، همانطور که اشاره کردم همه درباره افتخار آفرینی مردم عزیز و شریف کشورم بوده است.
* به نظرتان ماندگارترین صحنهای که میتوان از حوادث چند سال اخیر به تصویر کشید، بدون آن که به لحاظ ارزش خبری سوخت شود، چیست؟
- برای من بیشک هیچ صحنهای زیباتر از شور مردم در اوایل انقلاب نیست. حرکت خودجوشی که با نوعی عشق همراه بود و هیچ دوربینی قادر به توصیف آن نبود و هیچگاه هم از ارزش آن به لحاظ خبری کاسته شود، بلکه هر بار به آن افزوده میشود.
* مدتی است اعلام بازنشستگی کردهاید. در این ایام قصد ندارید به تدریس این حرفه بپردازید یا معلوماتتان را به رشته تحریر درآورید؟
- در گذشته من زمان زیادی را صرف تدریس کردم و خب فکر میکنم دینم را در این زمینه ادا کرده باشم، اما در مورد نگارش کتاب باید بگویم این موضوع همواره جزو دغدغههای من بوده است و این روزها سخت مشغول نگارش کتابی با حجم بالا در مورد اجرا، گویندگی و آواهای فولکلوریک هستم.
* به ظاهر میل به گویندگی در خانواده شما ارثی است، چراکه پدرتان از پیشکسوتان عرصه اجرا در کردستان بودند و برادرتان هم گوینده خبرهای ورزشی هستند؟
- شاید، البته من و برادرم تا رسیدن به جایگاه مرحوم پدرم کیلومترها فاصله داریم، او کجا و ما کجا! شکرالله بابان یک ادیب، شاعر، حماسهسرا، داستاننویس و گوینده برجسته بود که بهترین نمایشنامههای کردی را برای رادیو مینوشت، بهترین برنامههای هنری و ادبی را اجرا میکرد و کتابهای زیادی را تاکنون منتشر کرده است.
او برای کردها بسیار عزیز بود. من از دوران کودکی به این عرصه علاقهمند بودم و کارم را در بخش خبر با صدا و سیمای کرمانشاه شروع کردم.
جام جم آنلاین