پنج شنبه، 13 اردیبهشت 1403
روژان پرس » اسلایدر » مجبور به نوشتن و محکوم به روایت

بهزاد احمدی

مجبور به نوشتن و محکوم به روایت

0
کد خبر: 1566

مجبور به نوشتن و محکوم به روایت

تنها و تنها «شفاف‌سازی» می‌تواند به مطالبه افکار عمومی پاسخ دهد، نه مصلحت‌اندیشی‌های جنجال‌برانگیز و کدخدامنشی‌های ناشیانه…
شاید آپتون سینکلر، رمان‌نویس و روزنامه‌نگار آمریکایی حق داشت که «روزنامه‌ها را متهم می‌کرد که در کنترل کاپیتالیسم‌اند و به ابزار آنها بدل شده‌اند»، دقت و غور در این دیدگاه می‌تواند هم وجدان عمومی روزنامه‌نگار را بیدار کند تا بفهمد که رسالت حرفه‌ای‌ او زیر سئوال رفته و هم «تولید رضایت عمومی» به نبش قبر نیاز دارد.
روزنامه‌نگار موظف است از ساحت شایعات و شنیده‌ها، جهل‌زدایی کند و  سیاستمداران کشوری و اداره‌کنندگان شهر و کاربدستان محلی نیز ناگزیرند از گفته‌های محافل عمومی و خبرهای غیر رسمی، ابهام‌زدایی کنند، اینجاست که روزنامه‌نگار متهم به  ابزار‌شدگی و رانت‌پذیری و ماشین پروپاگاندای قدرت نمی‌شود و به گفته والتر لیپمن: به تعهدات «میانجی‌گری بین مردم و سیاست‌گذاران» پایبند بوده است.
هر اندازه دستگاه اداری و سیاسی، به شفاف‌سازی و پاسخ‌گویی قائل و پایبند شود، به همان میزان، جامعه روزنامه‌نگاران نیز به «واقیعت محرز» و «خبر موثق» نیازمند هستند و از این رهگذر، به یک گفتمان دموکراسی‌خواهانه دو سویه نزدیک می‌شوند. صد البته سوشیال مدیا در زندگی انسان‌ امروزی، نقشی پُررنگ داشته و به مراتب برای جوامعی که غیرعالمانه و غیرآکادمیک با این بازوی پیشران رسانه‌ای برخورد کنند، آسیب‌‌زا و شبهه‌افکن خواهد بود.   
با این پیشینه خُرد به سراغ پرسشی کلان می‌روم؛ نمی‌دانم برای مردم بنویسم که بخوانند یا برای مسئولان که بدانند؟! امّا نیک نمی‌دانم در مقام مقایسه، میان پرونده فساد مالی چای «دبش» در سطح کلان و شایعه فساد در برخی شهرداری‌های استان کُردستان، وجه اشتراک، «فساد» است، امّا «محدودیت دسترسی» به اطلاعات از اساسی‌ترین موانع پیش‌روی روزنامه‌نگاران کُرد است که خود حدیث دیگری است.
وقتی از خبر غیررسمی سخن می‌گوییم، معنایش «کاذب» نیست، بلکه از خبر یا رویدادی «تأیید نشده» سخن می‌گوییم که به پاسخ‌گویی مرجع یا مراجعی نیازمند است، در این روزها، روایت‌های زیادی از دستگیری برخی کارمندان و مدیران شهرداری‌های سنندج و دهگلان به جرم «فساد اداری» به‌ گوش می‌رسد، که نمی‌توان آن‌را «کذب» خواند و نه «واقعی». تنها و تنها «شفاف‌سازی» می‌تواند به مطالبه افکار عمومی پاسخ دهد، نه مصلحت‌اندیشی‌های جنجال‌برانگیز و کدخدامنشی‌های ناشیانه…
تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید