روژانپرس- سرویس فرهنگ و هنر: استاد عبدالرحمن شرفکندی، ماموستا هژار(ههژار)، از اندیشمندان برجسته و شاعران نامدار کُرد، جایگاهی رفیع در عرصه فرهنگ و ادب کردستان دارد، اما آنچه در حوزه علمی ایران او را ممتاز میکند، تلاش بیوقفهاش در ترجمه و احیای آثار کلاسیک علمی، بهویژه ترجمهی کتاب «قانون» ابنسینا به زبان فارسی است.
ایران در طول تاریخ همواره یکی از کشورهای علمی جهان بوده اما این مرجعیت علمی تحت تاثیر حملات و لشکرکشیهای کشورها و قبایل و زیادهخواهیهای نظام سلطه در سالهای اخیر دستخوش فراز و فرودهای زیادی بوده است. کتاب قانون ابن سینا از جمله این مراجع است که تا چند سال پیش حتی خود ایرانیان نیز از متن آن آگاهی چندانی نداشتند در حالیکه در بسیاری از دانشگاههای مطرح دنیا تدریس میشد تا اینکه رهبر انقلاب زمانی که رئیس جمهور بودند دستور ترجمه آن را دادند و توسط ههژار به فارسی بازگردانده شد.
اگر قانون ابن سینا را یک مرجع علمی ایران باستان بدانیم باید از ماموستا هژار که آن را به فارسی برگرداند به عنوان پیشتاز احیای مرجعیت علمی کشور یاد کرد. با این اقدام سترگ، وی در احیای مرجعیت علمی ایران در جهان اسلام نقشی مهم ایفا کرد.
کتاب «قانون در طب» ابنسینا، از شاهکارهای علمی دوره اسلامی و یکی از مهمترین متون پزشکی در تاریخ بشریت است. این اثر برای قرنها در دانشگاههای اروپایی و اسلامی به عنوان مرجع تدریس میشد. با گذشت زمان، زبانهای اصلی آن برای نسلهای جدید دشوار شد و ترجمهی آن به زبانهای معاصر، امری ضروری گشت.
ماموستا هژار با درک عمیق از اهمیت این اثر، دست به ترجمه آن به زبان فارسی زد تا برای خود ایرانیان نیز قابل فهم باشد. او با دقت علمی و زبانی مثالزدنی، این اثر را به گونهای برگرداند که هم محتوای تخصصی آن محفوظ بماند و هم برای خواننده امروز قابل فهم باشد. این ترجمه، نه تنها موجب دسترسی گستردهتر به دانش پزشکی سنتی شد، بلکه شکوه علمی ایران را که در دوران ابنسینا به اوج رسیده بود، بار دیگر به یادها آورد و آن را زنده کرد.
اقدام ماموستا هژار، تنها یک ترجمه نبود؛ بلکه احیای یک سنت علمی بود. چنین حرکتی، اعتماد به نفس علمی را در میان نسلهای جوان ایرانی تقویت کرد و راه را برای بازگشت به ریشههای علمی و فرهنگی هموار ساخت.
ابنسینا در قانون، از زبانی بهره برده که هم فنی و پزشکی است و هم آمیخته با واژگان فلسفی و اصطلاحات کهن عربی. بسیاری از مفاهیم و واژگان استفادهشده در این کتاب، در زبان معاصر—even عربی یا فارسی امروزی—کمکاربرد یا منسوخ شدهاند. هژار با درک این مسئله، مجبور بود واژهای بیابد یا بسازد که هممعنای دقیق علمی را منتقل کند و هم در بافت زبانی جا بیفتند.
هژار در شرایطی دست به ترجمه زد که منابع پشتیبان و فرهنگنامههای تخصصی پزشکی به شکل امروزی قابل دسترسی نبود. او در مقدمه کتاب اشاره میکند که گاه برای درک یک جمله یا اصطلاح، ساعتها زمان میگذاشت، میان متون عربی، فارسی، و حتی اروپایی جستوجو میکرد تا معادل درستی پیدا کند.
ماموستا هژار در جایی مینویسد که «ترجمه این کتاب، مرا از خواب شب محروم کرد.» او بهخوبی میدانست که ترجمه قانون صرفاً یک کار علمی نیست، بلکه میراثی است که باید با نهایت دقت حفظ شود. او از نظر وجدانی، خود را مسئول انتقال صحیح این دانش میدانست و کوچکترین خطا را خیانت به علم میپنداشت.
یکی دیگر از چالشهای جدی، حفظ سبک علمی و سنگین ابنسینا در عین قابلفهمسازی آن برای مخاطب فارسی زبان بود. هژار تلاش کرد که ترجمهاش نه صرفاً واژهبهواژه، بلکه «اندیشهبهاندیشه» باشد. او میخواست که خواننده نه فقط بخواند، بلکه بفهمد.
در مقدمه ترجمهاش مینویسد که این کار برای او «جهاد علمی» بود؛ تلاشی برای زنده کردن یک قله تمدنی و آشتی دادن ایرانیان نسل امروز با میراث علمی بزرگ اسلامی. ترجمه قانون نه تنها یک دستاورد زبانی، بلکه یک دستاورد تمدنی است.
او در نظم نیز مهارت خاصی دارد، بیشتر از قالبهای کلاسیک مانند مثنوی، غزل و قطعه استفاده میکند، اما زبانش از ایستایی کلاسیک فاصله میگیرد و به زبانی پویا و زنده نزدیک میشود.
او همچنین در طول حیات پر بار خود با انتشار چندین کتاب ازجمله چێشتی مجێور(شلم شوربا) و فرهنگ ههنبانه بۆرینه و ترجمه قرآن کریم به زبان کوردی از ایستایی این زبان جلوگیری کرد و دین خود را به زبان مادریاش ادا کرد.
ماموستا هژار، با نام اصلی عبدالرّحمن شرفکندی، در سال ۱۳۰۰ خورشیدی در شهر بوکان به دنیا آمد. او از کودکی علاقهای عمیق به زبان، ادب و دانش داشت و این علاقه در تمام عمرش مشعل راه او بود. واژه «هژار» به معنای «فقیر» یا «بیچیز» است؛ نامی که او از سر تواضع برای خود برگزید، اما در حقیقت، اندیشه و قلمش غنای بینظیری به فرهنگ کردی و ایرانی بخشید.
تحصیلات و زمینههای فعالیت
ماموستا هژار تحصیلات دینی خود را در مدارس علوم اسلامی در کردستان آغاز کرد و با تسلط بر زبان عربی و متون کلاسیک اسلامی، به دانشهایی چون فقه، منطق، فلسفه و پزشکی سنتی آشنا شد. او در کنار علوم دینی، به شعر و ادبیات نیز پرداخت و از بزرگترین شاعران کلاسیک کُرد بهشمار میرود.
هژار، به دو زبان کردی و فارسی مینوشت.
فرهنگ کردی-فارسی: این فرهنگ لغت، که حاصل سالها کار و پژوهش هژار بود، یکی از معتبرترین منابع در زمینه زبان کردی به شمار میرود.
دیوان اشعار: اشعار او، سرشار از مضامین عرفانی، اجتماعی، و سیاسی است. زبان شعریاش غنی، متین و آکنده از تصویرهای ناب ادبی است.
شخصیت و تأثیر فرهنگی
ماموستا هژار، نه تنها یک مترجم و شاعر، بلکه یک روشنفکر واقعی بود. او در دورهای زیست که هویت فرهنگی و زبانی کُردها در معرض خطر فراموشی قرار داشت، و با قلم خود، به این فرهنگ حیاتی دوباره بخشید. او از چهرههای مهم «احیای فرهنگی» در میان کُردها به شمار میرود و همچنان در میان اندیشمندان و علاقهمندان فرهنگ ایرانی و کردی مورد احترام عمیق است.
تحلیل ادبی آثار ماموستا هژار
آثار ماموستا هژار نگاهی ژرف به روح شاعرانه، اندیشه فلسفی، و هویت فرهنگی اوست. آثار او تنها واژگان زیبای ادبی نیستند، بلکه حامل پیامهایی عمیق در زمینههای عرفان، هویت، درد اجتماعی و اشتیاق به داناییاند.
ماموستا هژار یکی از استادان برجسته زبان کردی سورانی است. نثر و نظم او بهگونهای است که هم برای خواننده عام قابل فهم است و هم برای اهل ادب غنی و قابل تأمل. ویژگیهای زبانی آثار او شامل: استفاده از واژگان اصیل کردی و احیای لغات مهجور، بهرهگیری از اصطلاحات عرفانی، فلسفی و علمی، و تسلط بالا بر موسیقی واژگان و وزنهای شعری کلاسیک کردی است.
اشعار هژار بهشدت متأثر از عرفان اسلامی، بهویژه مکتب ابنعربی و مولوی است. مفاهیمی چون وحدت وجود، فنا، وصال الهی و ترک خود از مفاهیم مکرر در اشعار او هستند.
او زبان درد مردمش بود. اشعار اجتماعیاش آیینهای است از ظلم، بیعدالتی و تبعیضی که مردم کرد تحمل کردهاند. با این حال، شعرش هرگز به شکوه و ناله صرف فروکاسته نمیشود، بلکه سرشار از امید، مقاومت و آگاهی است.
برخلاف بسیاری از شاعران کلاسیک، هژار نگاه علمی و روشنفکرانه به جهان دارد. در برخی از اشعار و متونش، به تشویق دانشآموزی، خردگرایی و ترجمه آثار علمی پرداخته است.
ترجمه رباعیات خیام
تحلیل ترجمه رباعیات خیام توسط استاد عبدالرحمن شرفکندی، نشان میدهد که هژار به دلیل ویژگیهای منحصر به فرد خود، توانسته است برگردانی را ارائه دهد که هم به روح اثر وفادار است و هم برای مخاطب کردزبان رسایی و گیرایی بالایی دارد. در ترجمه خود، صرفاً به ترجمه تحتاللفظی اکتفا نکرده است. او تلاش کرده تا نگاه خیام به جهان (بیرون و درون)، پیام اصلی او، و روح کلی حاکم بر اشعارش را به مخاطب کُردزبان منتقل کند. این رویکرد مفهومی، باعث شده تا عمق فلسفی و عرفانی رباعیات خیام در زبان کردی نیز حفظ شود.
ترجمه هژار از نوع ترجمه «آزاد» یا «ارتباطی» است. ضمن حفظ پیام و روح اصلی، در انتخاب واژگان و ساختار جمله، انعطاف بیشتری به خرج داده تا اثر نهایی برای مخاطب زبان مقصد طبیعیتر و دلنشینتر باشد. این سبک ترجمه، به ویژه در انتقال شعر، بسیار کارآمد است.
هرچند حفظ دقیق وزن و قافیه در ترجمه شعر دشوار است، اما هژار به گونهای عمل کرده که موسیقی بیرونی و درونی شعر خیام و فضای رباعیات تا حد امکان در ترجمه کردی بازسازی شود.
لحن خاص خیام، که گاهی طنزآمیز، گاهی فلسفی، و گاهی شکاکانه است، به خوبی در ترجمه هژار بازتاب یافته است. استواری و استحکام کلام خیام نیز در برگردان کردی حفظ شده است.
موفقیت ههژار در این کار بزرگ را میتوان به شاعر بودن خود مترجم نسبت داد؛ هژار خود شاعری توانا بوده است این توانایی شعری به او کمک کرده تا ظرافتهای شعری را درک کند و بتواند معادلهای هنری و شاعرانه را در زبان کردی پیدا کند. علوه بر این تسلط بینظیر هژار به زبان فارسی (زبان مبدأ) و زبان کردی (زبان مقصد)، اصلیترین عامل موفقیت اوست. او قادر بوده است پیچیدگیهای هر دو زبان را درک و به درستی معادلسازی کند. او نه تنها به کلمات، بلکه به لایههای عمیقتر معنایی و منظور اصلی خیام توجه کرده است. این درک عمیق، به او اجازه داده تا پیامهای فلسفی خیام را به درستی منتقل کند.
این ترجمه جایگاهی برجسته در ادبیات ترجمه کردی دارد و به دلیل رسایی و مقبولیت، از دیگر ترجمههای کردی رباعیات خیام متمایز شده است.
در کل میتوان گفت ادبیات ماموستا هژار، هم شعر است و هم اندیشه؛ هم زیبایی زبانی دارد و هم عمق فلسفی. آثارش را میتوان در امتداد سنت ادبی بزرگانی چون نالی، مولوی کُرد، و حافظ دانست، با این تفاوت که او با زبان بومی و آگاهی مدرن، پلی زد میان گذشته و آینده.
وی در سال ۱۳۶۹ درگذشت، اما آثار و تأثیر او همچنان زندهاند و الهامبخش نسلهای جدید هستند.