
نخستین روزنامه کوردی بهنام «کوردستان» در سال ۱۸۹۸ در قاهره و به سردبیری مقداد مدحت بدرخان منتشر شد. این روزنامه تنها ۳۱ شماره منتشر شد، اما گام بزرگی در تاریخ رسانهای کُردها محسوب میشود. پس از آن، نشریاتی چون «هاوار» در سوریه و بعدها مجلات و روزنامههایی در عراق، ایران و ترکیه منتشر شدند که هر یک بهنوعی بخشی از روایت رسانهای کوردها را شکل دادهاند.
تحلیلی بر چالشها و راهکارها
روزنامهنگاری کوردی، هیچگاه از حمایت مراکز آکادمیک به عنوان پشتوانهای برای پژوهشهای خود سود نبرده است. اندوختههای رسانهای روزنامهنمگاران، یا در حاشیه زبانهای رسمی نادیده گرفته شده یا با نگاهی امنیتی به حاشیه رانده شدهاند. این وضعیت، فضایی را پدید آورده که در آن، تربیت روزنامهنگاران مستقل، خلاق و توانمند ممکن نبوده است.
با این حال، علیرغم همه محدودیتها، سطح تولیدات رسانهای روزنامهنگاران کورد در مقایسه با معیارهای استاندارد و شاخصهای حرفهای، در جایگاه بالایی قرار دارد. همین امر، خود نشانهای است از ظرفیت بالقوهای که اگر حمایت شود، میتواند روزنامهنگاری کوردی را به الگویی موفق و تأثیرگذار در میدان رسانههای اقلیت تبدیل کند.
افزون بر این، ورود افراد با انگیزه صرفا سیاسی به عرصه رسانه، آن را از مسیر اصلی خود منحرف کرده است. آنان گاه این فضای تاثیرگذار و حساس را به میدان انتقامجویی و ماموریتهای محوله تبدیل کردهاند. در چنین حالتی، رسانه به جای آنکه بستر گردش آزاد اخبار و اطلاعات باشد، تبدیل به ابزار تامین معیشت، ترور شخصیت و تلاش برای حذف رقیبان سیاسی شده است. اینان همچون دیوانهزنگی، تیغ رسانه را بیملاحظه بر پیکر جامعه فرود میآورند و شکافهای اجتماعی، تنشها و دودستگیها را تشدید میکنند. استمرار چنین روندی، بیتردید یکی از بزرگترین آفتهای روزنامهنگاری کوردی در عصر حاضر است و اگر مهار نشود، اعتماد عمومی به رسانه را به شدت تضعیف خواهد کرد.
از سوی دیگر، وابستگی مالی رسانهها نیز موجب شده که بسیاری از «خبرنگارها» عملاً به بازاریاب و پادوهای تبلیغاتی ادارات، جناحهای سیاسی، دولتهای پنهان و نهادهای حکومتی تبدیل شوند. این وضعیت نهتنها استقلال رسانه را زیر سؤال برده بلکه موجب انحراف از مسیر حرفهای شده است.
واقعیت آن است که ما در طول تاریخ روزنامهنگاریمان، کم روزنامهنگار توانا نداشتهایم؛ اما اغلب آنان به دلیل عدم حمایت و فشارهای معیشتی ناچار به ترک میدان شدهاند.
برای رهایی از این چرخه معیوب، لازم است بازنگری جدی در سیاستهای فعالیت روزنامهنگاری و حمایتهای مالی رسانهها صورت گیرد.
همچنین پیشنهاد میشود کمیتهای تخصصی با مشارکت انجمنهای صنفی، روزنامهنگاران پیشکسوت، دلسوزان حوزه رسانه و اساتید دانشگاه تشکیل شود تا به ارزیابی تولیدات رسانهای بپردازد و میان محتوای خبری اصیل و مطالب تشریفاتی یا کممایه تمایز قائل شود.
اما در این میان، روزنامهنگاری کوردی با چالشهای فراوانی روبهروست؛ از نبود نهادهای آموزشی و پشتیبان گرفته تا محدودیتهای متاثر از قوانین نانوشته و مهاجرت گسترده روزنامهنگاران. هرچند تولید محتوا در رسانههای دیجیتال رشد کرده، اما همچنان نبود یک ماهیت حرفهای، معضل اصلی این حوزه است.
آیا روزنامهنگاری کوردی میتواند یک سبک باشد؟ برای پاسخ به این سؤال، باید ابتدا مفهوم «سبک» در روزنامهنگاری را روشن کنیم. سبک، نه صرفاً یک قالب نوشتاری، بلکه تلفیقی از زبان، محتوا، نگرش، فرم و بافت فرهنگی است. سبک روزنامهنگاری کوردی میتواند و باید متکی بر هویت کوردی، آگاهی فرهنگی، ساختار زبانی متناسب با مخاطب، روایتگری انتقادی و اجتماعی و همچنین توجه به عدالت رسانهای و روایتهای مغفولمانده باشد.
روزنامهنگاری کوردی به علت محدودیتها تا کنون نتوانسته است شاخصهای یک سبک حرفهای، استاندارد و آکادمیک را فراهم کند. برای پایان دادن به این وضعیت باید شاخصهای استفاده از گویشهای مختلف را در زبان و روایت توسعه دهد و زبان رسانهای روان، دقیق و غیرشعاری را بازتولید کند. در اصول اخلاقی نیز التزام به حقیقت، انصاف، پرهیز از افراطگرایی و وفاداری به کرامت انسانی داشته باشد.
همچنین در ساختار حرفهای؛ تفکیک دقیق ژانرها (خبر، گزارش، تحلیل، مصاحبه) و آموزش مهارتهای فنی و تکنیکی را در برنامه خود بگنجاند.
چارچوب نظری هم با تولید نظریه در حوزه ژورنالیسم کوردی و ارتباط با رشتههای علوم اجتماعی، زبانشناسی و مطالعات فرهنگی را با همکاری دانشگاههای مناطق کردنشین در دستور کار قرار دهد.
برای تثبیت این سبک، حضور دانشگاهها حیاتی است. تدریس «روزنامهنگاری کوردی» بهعنوان یک رشته دانشگاهی، تدوین منابع مرجع و تشویق پایاننامهها در این حوزه، میتواند به تثبیت هویت حرفهای آن کمک کند. دانشگاه کردستان که پیشتر گامی مثبت با راهاندازی رشته زبان کوردی برداشته، اکنون باید به فکر تأسیس رشتهای برای «روزنامهنگاری کودی» باشد.
با کمال احترام برای روزنامهنگاران باید گفت روزنامهنگاری در کردستان همواره با نوعی بی ثباتی حرفهای همراه بوده است! در فقدان چارچوب نظری و استاندارد، امروز انبوهی از تولیدات بهنام «روزنامهنگاری کوردی» منتشر میشوند که نه ماهیت حرفهای دارند، نه پشتوانهٔ منطقی. این وضعیت منجر به خطراتی چون: تکرار روایتهای کلیشهای، تحریکگرایی بهجای نقد آگاهانه و حاشیهسازی شده است.
برای عبور از این شرایط، باید فعالان رسانهای، دانشگاهیان و اهلقلم در کنار هم، یک «پروژه سبکسازی» را آغاز کنند؛ این پروژه میتواند شامل: نگارش کتاب مرجع برای روزنامهنگاری کوردی، برگزاری سمینارهای مشترک در دانشگاهها، تولید محتوا با معیارهای سنجشپذیر و در نهایت تربیت روزنامهنگاران آگاه و نظریهپرداز باشد.
با همه اینها روزنامهنگاری کوردی، اگرچه هنوز صاحب یک سبک نظری و تثبیتشده نیست، اما ظرفیت و ضرورت این مسیر کاملاً روشن است. شکلگیری یک سبک حرفهای، هم یک پاسخ تاریخی به رنجهای رسانهای گذشته است و هم یک امکان آیندهساز برای نجات زبان، فرهنگ و هویت کوردی در سپهر رسانهای امروز. این مسیر با اندیشه، تجربه و امید آغاز میشود؛ همانگونه که تعدادی از رسانههای کوردی آن را دنبال کردهاند.